پیشنهادهای خلیل خسروی (٨٠)
استمرار یافتن ، ادامه داشتن
وضعیت و موقعیت اضطرابی
شوک عصبی
روان پریشی دلهره آور
آزار و اذیت اینترنتی، خشونت اینترنتی، تهدید و توهین مجازی
تاثیر قابل توجه، تاثیر عمده، نفوذ معنادار
تغییرات قابل توجه، تغییرات عمده، تغییرات مهم
تجربه عالی، تجربه گران بها
کارهای فوق العاده، چیز های خارق العاده
شهر نشینی مثال: Cities are unprepared for urbanisation شهرها برای شهرنشینی آماده نیستند.
یک اصطلاح نظامی است به معنی عمق حمله که با تحلیل آن میزان خسارات وارده به دشمن مورد بررسی قرار می گیرد.
یادآوری ها، ذکر مطالب گذشته
در حال پیشبرد، در حال پیشرفت
به معنی فاصله فیزیکی است و یکی از عناصر اصلی و اساسی در زبان بدن به شمار میرود و نقش مهمی در تفسیر ارتباطات غیر کلامی دارد.
به معنی حالت بدن است . این وضعیت یکی از عناصر مهم زبان بدن است که پیام های زیادی رو در باره وضعیت روحی، احساسی و نیت فرد به دیگران منتقل می کند. مانن ...
دستور العمل، بخشنامه
در حقوق، راز داری یا عدم افشای اطلاعات به عنوان مثال بین وکیل و موکل attorney client privilege
سیاست: شخص شماره یک کشور و یا یک گروه خاص
تعامل، مشارکت و فعالیت در یک گروه
در حقوق: محدوده طرح ( اقامه ) دعوا، حوزه ( ناحیه ) اقامه دعوا
دعوت به شرکت در انتخابات، دعوت به رای گیری ( رای دادن )
بحران، قحطی، بلا، واقعه شوم
ربودن قهری یا ناپدید سازی اجباری، نوعی نقض حقوق بشر است که به واسطه اهمیت آن، ۳۰ اوت به نام روز جهانی قربانیان ناپدید سازی اجباری، نامگذاری شده است.
ویژگی منحصر بفرد، خصیصه شاخص
غیر ثابت، مقطعی
امیدواری کاذب
رابط، واسط
به باد انتقاد گرفتن، برای این منظور بعد از inveigh, واژه against به کار می رود. مثال: I inveighed against him یعنی او را به باد انتقاد گرفتم.
وفاق ملی، سازش ملی، همدل بودن یک گروه
متناسب با نیازهایش، متناسب با خواسته هایش
به چالش کشیدن برای انجام فعل ویا ترک فعل
عزم سیاسی، تمایل سیاسی
امور زیر بنایی، شالوده سازی
کائنات، مخلوقات
بیماری سیستم ایمنی، نقص سیستم ایمنی
از نظر حقوقی به معنی تنفیذ است. تنفیذ یعنی اعتبار دادن به یک عمل حقوقی قابل ابطال.
از نقطه نظر حقوقی و دادگاهی به معنی قابلیت احضار، دلایل و شرایط احضار متهم یا مجرم ویا مطلع و گواه در یک پرونده حقوقی.
در روابط سیاسی و دیپلماتیک به معنی احضار سفیر یک کشور در جهت توضیح یک رخداد که با منافع ملی و بین المللی کشور مبدا ( احضار کننده ) در تضاد است.
غضب مرد، خشم ( قهر ) مرد
بی گناه فرضی، بی گناه احتمالی
نکبت بار واژه ای که جورج اورول در کتاب قلعه حیوانات برای زندگی نکبت بار حیوانات تحت سلطه به کار برده است. Our lives are miserable, laborious and sho ...
در فرهنگ مالیاتی، به ارزشگذاری و تقویم املاک و مستغلات اطلاق می شود.
سوداگری، دادوستد، مبادله ای
تفسیر کردن، برداشت کردن. به عنوان مثال عبارت verstehen approach، به معنی رویکرد تفسیری ( برداشتی ) است.
لقبی که دولت ها به بزرگان در عرصه های مختلف نظامی، ورزشی، هنری، علمی و. . . . اعطا می کنند. مثلا دولت فرانسه در زمینه موسیقی، لقب شوالیه را به استاد ...
کولی، اصطلاحا به اقوام کوچ نشین کولی گفته می شود
مرد ساده لوح، هالو، زود باور
مبیًِن، مشخًِص، مشعر بودن ، حکایت داشتن
فرو دست ، پست ، بی ریشه، آلت دست دیگری، اوباش
اجیر، مزدور، جیره خوار، آشوب گر، فتنه گر