پیشنهاد‌های علیرضا حسن زاده (٤٦٨)

بازدید
٦٤٥
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چیزی کاملا مناسب سلیقه و توانائی کسی بودن یه اصطلاح برای بیان کردن علاقه کسی به چیزی است. The idiom 'right up one's street' means something that one ...

پیشنهاد
٠

از این بدتر نمی شد. وقتی از این جمله استفاده میکنیم که یه اتفاق بدی افتاده و همزمان یه اتفاق بدتر هم در حال رخ دادن است. For example, if someone's ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سر و گوش کسی جنبیدن ، روابط عاشقانه متعدد همزمان داشتن ، زمینه های مختلف را امتحان کردن ( مخصوصا در زمینه اقتصاد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناپایدار شدن ، متلاطم شدن The video call started to get choppy and we kept losing connection. The boat ride got choppy as we entered rough waters. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

زندگی پرمعنا

پیشنهاد
٠

این یک اصطلاح برای فیلم هایی است که خیلی پر رمز و راز هستند و بالا و پایین زیاد دارند. To be full of twists and turns = to have sudden and surprisin ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

�ارزیابی در دسترس� یا �ساده انگاری در دسترس� در روانشناسی، �ارزیابی در دسترس� یا �ساده انگاری در دسترس� به این معناست که افراد تمایل دارند در قضاوت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

خاطرات واضح و به یادماندنی ( خاطراتی که بوضوح و با جزئیات در یاد شما مانده است ) خاطرات شفاف flashbulb memories are highly detailed, vivid memories ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پیراهن دکمه دار که یقه و استین های بلند دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( مطلبی را ) در چندین روزنامه، شبکه و . . . . به چاپ رساندن البته تشکیل دادن اتحادیه صنفی هم یکی دیگه از معانی آن است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فیلم های زنونه و دخترونه ، فیلم هایی که مردها زیاد دوست ندارند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نصبیات ( شامل برقی ، لوله کشی ، کابینت و غیره )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یه اشپزخانه کوچک در سوییت های هتلی است که دارای کابینت و سینک ظرفشویی است ومحل مناسبی برای سرو نوشیدنی است. A wet bar is a small area in a room or s ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اقامتگاه بسیار لوکس و لاکچری ( مخصوصا در هتل ها ) The lap of luxury: an extremely luxurious and comfortable accommodation. "The presidential suite ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شخصیت مجازی یا آنلاین یا دیجیتال ( شخصیتی که افراد از خودشون در فضای مجازی به تصویر می کشند. ) An online persona is a digital identity that a person ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

علاقه های ویژه ، علاقه های خاص ( علاقه هایی که خیلی رایج و شایع نیستند ) "Niche interests" refer to hobbies, activities, or topics that are not main ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برانگیختن خلاقیت ، شکوفا شدن استعداد The collocation "spark one's creativity" means to inspire or ignite someone's imagination or ability to create s ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

با ولع و سر و صدا خوردن ، خرچ و خرچ کردن هنگام خوردن ، جویدن با سر و صدا "Munch" is a verb that means to eat something in a noisy and enthusiastic wa ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خوردن یک خوراکی سبک ( میان وعده معمولا ) و با سرعت "grab a bite" means to quickly eat a small amount of food, often a snack or a light meal. It's a ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حس و حال انجام کاری را داشتن ، تو مود انجام کاری بودن To be in the mood for something = to feeling like doing something I like many genres of music, ...

پیشنهاد
٤

به چیزی گرایش پیدا کردن ، به چیزی جذب شدن To gravitate towards something = to be attracted by or to move in the direction of something Recently, I f ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اهنگ یا ملودی که سر زبان یا ذهن می افتد و نمیتوانید به راحتی از ذهن بیرون کنید. An earworm= a melody or extract of a song that you can’t get out of ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

قرص ( مانند نان گرد یا همبرگر )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ترس از دست دادن لحظه FOMO stands for "Fear Of Missing Out". It is a term used to describe the feeling of anxiety or insecurity that arises from the b ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تبلیغات کوتاه قبل از نمایش اصلی ، پیش نمایش تبلیغاتی در زمینه تبلیغات آنلاین، تبلیغات پیش از پخش یک تبلیغ ویدیویی است که قبل از محتوای اصلی ویدیویی ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رکورد شکنی کردن عملکرد بسیار عالی داشتن This means to achieve great success or to do something outstanding. "Her presentation was fantastic and rea ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این یه اصلاحه: تا آخرین نفس تلاش کردن This means to persevere until the end, or to complete a difficult task. "I know this is a tough challenge, bu ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

به همین ترتیب ، بطور مشابه The phrase "so too" means "in the same way" or "similarly".

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بدستور دادگاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

سگ دو زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

شکایت کیفری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اطمینان خاطر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شوخی بدنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بیان کردن نظر یا احساس خود بصورت عمومی "The students voiced out their concerns about the new school policy. " "The activist voiced out her support fo ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قدم چپ گذاشتن ، اشتباه کردن to make a mistake She is a tough boss and if you put a foot wrong, she will be really unhappy and probably punish you.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

گوش بزنگ بودن To keep me on my toes = to keep me alert My boss is a real micromanager and watches everything I do. He really keeps me on my toes.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

کنترل دقیق بر روی کارکنان یک شرکت to keep strict control over staff in a company My boss runs a tight ship but she is also very fair.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

در زمینه افکار عمومی: قالب کردن ( اندیشه یا فکر ) ، اثر گذاشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

شیر آب که در بیرون خونه برای ابیاری یا شستشو نصب میشه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ناهماهنگی ، جفت و جور نبودن ، چیدمان نامناسب A car with misaligned wheels will not drive straight. A machine with misaligned gears will not work pro ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

The phrase "with flying colors" is an idiom that means "successfully" or "with great success. " It is often used to describe someone who has passed a ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آموزش فراگیر ، جامع A well - rounded education is one that provides students with a broad range of knowledge and skills. It should not focus on just ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

دو تا معنی عمده داره: ا - ثبت فاکتور در صندوق فروشگاه 2 - بدست آوردن پول زیاد از سود یا فروش To record a sale on a cash register. To make a large ...

پیشنهاد
٢

همیشه بروز و مطابق مد بودن ، مد پوش بودن to wear the latest fashions

پیشنهاد
١

قضاوت خوبی داشتن در چیزی ، مهارت داشتن در توجه کردن یا درک بهتر چیزی The phrase "to have an eye for" means to have a natural ability to notice or app ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

طبق مد روز بودن ، مدپوش بودن ، شیک پوش بودن to be very fashionable "If you want to be on trend, you should try out the latest fashions. "

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مطمئن ، آرام ، دارای اعتماد به نفس She is also very confident in her own skin, which is evident in the way she carries herself

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نماد مد ، استوره مد A fashion icon or fashion leader is an influential person who introduces new styles which spread throughout fashion culture and b ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

لباسهای خواهر یا برادر بزرگتر که به شما میرسه clothes that are passed down from older brothers or sisters to their younger siblings

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

تیپ زدن ، خوش تیپ کردن to put on nice clothes, often to go out somewhere special