پیشنهادهای مجید خوش خلق سیما (٧٦٧)
بخش کردن انجام یک کار برای شتاب بخشیدن به روند اجرایی و بهینه ساختن زمان
به پارسی : رسایی آدم
پیوند دهنده
نمایش آمادگی
آشکاراندن
با پشتکار - تلاش کامل
پیمانداری
پیماندار
براوردن گرایش های سرشتی
هنایش پذیر
منش نیکو
اخلاق نیکو به پارسی : خوی نیکو
بخشندگی
بی قید
گزاف خواهی
گاه به گاه
چرخه ای
گمان ساز یا گمان باف
در پیامد
در پیگیری
در دنباله
دیدارگاه - جای یا زمان دیدار - جای یا زمان آغاز یک جنبش هم می تواند باشد
پیش امدن - روی دادن - بخت گشتن - بخت شدن
شکفته
بالیده
دستاورد
در برخی چگونگی ها بی مهری هم معنی می دهد
روایشِ بی ریشه
مدیر کسی که مجموعه ای را گردانندگی می کند و بر کارکرد زیر مجموعه نظارت دارد - سامان گر یا سامان بخش
راهبردی - رهنمود کننده
بفهم - درک کن
آدمیزادی
بی چشم داشت
شیدایی بی چشم داشت
متا فیزیک به پارسی : فرا گیتیک یا پسا گیتیک
همراه با بخشندگی
به پارسی : در هنایش
این واژه در گفتگوی همگانی می تواند معانی زیادی داشته باشد از جمله : امر کن - درون شو - بیا و همراه شو . بخور و . .
به پارسی : نگاره گیری
با خبر کردن
گفتن چیزی به کسی با احترام
به نما
نمودگری
خود نمایی
پیروان راستین
پیروانِ راستین
در گفتمان عامیانه به درون مایه چیزی هم گفته می شود . درونمایه - نهاد
مزه دار
کارساز
داشتن دانش برای زندگی مشترک مسالمت آمیز