قابل اثبات

/qAbele~esbAt/

معنی انگلیسی:
verifiable

مترادف ها

provable (صفت)
قابل اثبات

فارسی به عربی

مُمکنٌ إثباتُهُ

پیشنهاد کاربران

هایش پذیر
پنهان کردن ، اشکاربودن، انکار و تردید، انتقال به غیر ، خلاف شرع، امتناع ورزیدن، دروغگویی، پرهیز، فرارازدین، فریبکارانه، حیله گری، عزت، ذمه ورقبه، غصب وغضب، قلع وقمع، کلاهبرداری، خیانت درامانت، سرقت ، شی غیرممکن، سند ، ازبابت، یادداشت ، قباله نامچی ، مراتب موردگواه، اثبات، احقاق حق، مالکیت خصوصی،

بپرس