پیشنهادهای مجید خوش خلق سیما (٧٦٧)
به نگرِ من درستی تنها می تواند آرش واژه بیگانه سلامت باشد و نه تندرستی چون سلامت تنها درباره آدمی بکار نمی رود و می تواند درباره هر پدیده ای از آن به ...
به پارسی : نشان زدن
به پارسی : گزند خورده
ناباوری
به پارسی : چند سویگان
آلوده شدن
به پارسی : بدونِ نگرانی
به پارسی : بایستگی های چشم به راهان یا خویشکاری هایِ چشم به راهان
به پارسی : خویشکاری های پولی یا بایستگی های پولی
بونیک واژه ای پارسی و معادل واژه بیگانه اساسی می باشد
گام نهادن
شیوه ها یا آیین های نهایدنه شده در هر همبودگاه
آزار دهنده
به پارسی : بخشش خواستن
بی هنایش
جابجا شدنی
بازنمایی شدن
به پارسی : درخور درستی - باره درستی
پیروی
پدید آورده
به پارسی : نرمش ناپذیری
نرمش ناپذیر یا سازش ناپذیر
به پارسی : جایگاهِ همبودین
چگونگی پدافندی
چگونگی یا چند و چونی پدافند
به پارسی : آرمان داشتن - آماج داشتن
به پارسی : آرمانِ زندگی - آماج زندگی
به پارسی : آرمان آفرینش - آماج آفرینش
به پارسی : آرمان کرانین - آماج کرانین
به پارسی : آرمان زندگی - آماج زندگی
به پارسی : آماج سخت
توانمندی پنداری
توانمندی آدم
توانمندی خدادای
پیوسته با کیش
چگونگی دج
چگونگی روندی
هنایش پذیری
به پارسی = فراگرد زندگی
فراگرد زیست
واژه راز
به پارسی : واژه هم آرش
واژه بندی
واژگان
واژه گذر
با بی گناهی - نااهریمنی
به نمایش درآوردنِ دست آوردهای دنیایی برایِ دیگران
به نمایش درآوردنِ دست آوردهای دنیایی برایِ دیگران
به جهان آمدگان - زاده شدگان
انتهای زیوش - آخر زندگانی