پیشنهادهای مجید خوش خلق سیما (٧٦٧)
محکم - در خور پشتیبانی
ویژه کس
روندها
انگاره مانند سازی
انگاره ساز
انگاره سازی
نگره پردازی
خوگیری ها
لگام گسسته
خوش باورانه - ساده نگرانه
تفکر - اندیشیدن
بیزار کننده
آگاه گردند - دریابند
رفع مسئولیت
افعی ها
افعی
برتر از همه . برترین - بهترین
به پارسی : پیرامونی - زیستی
ورا
زندگی گروهی - زندگی همبودین
نیازمندی های بایسته - نیازمندی های ناگزیری
نیکوکار
به شمار آورد
باز شدن - بالیدن
وارستگی
رواگ داشتن
به ناگزیر
فرمانبر
سزاوار ستایش
سزاوار کیفر
سزاوار نیکوکاری
سزاوار بودن
جراحی
پارسی واژه جراحی = کرینش
به گونه گارس درآمدن
به چند و چونی ساده خودش برگشت
به گونه ستونی
به چگونگی بی برنامگی رسیدن
به چگونگی نخست برگردانیدن
به چگونگی بیهوشی درامدن
به چند و چونی پیشین دراوردن
به چند و چونی سره دراوردن
به چند و چونی آماده باش درآوردن
به ترازمندی درآوردن
به چگونگی رسایی آوردن
به شور آوردن
در چگونگی خود تنها مانده
به بیچارگی کشانیدن
به چند و چونی نخست برگردانیدن
به چگونگی نخست برگشت