پیشنهادهای مجید خوش خلق سیما (١,١٨٢)
به پارسی : ناسانی داشتن
به پارسی : ناسانی داشتن
به پارسی = نگر ورزی
برابر پارسی واژه بیگانه مشخص = انگمان
گونه دادن
شاید واژه های گونش پذیر یا ترز پذیر بتواند در برخی جاها جایگزین واژه بیگانه انعطاف پذیر باشد
چَمِش به معنای انعطاف نیز می باشد - چَمِش پذیر = انعطاف پذیر
به پارسی : نگهداری از پایندگی یا نگهداری از پایستگی
به پارسی : آسه سرامد
در برخی باره ها سرامد هم معنی می دهد مانندِ نقش اصلی = نقش سرامد
انگیزش سرشتی
گام هایِ روشمند
برابر پارسی : چاره گرفتاری ها
چاره گرفتاری
روش هایِ راهگشا
به پارسی : انجام بایستگی کردن
برابر پارسی : کار انجامی
نهادیک برابر پارسی واژه مرسوم
گزیرستنی برابر پارسی واژه بیگانه اجتناب ناپذیر
به پارسی : سامانه کشورداری
به پارسی : راستینه انگاری
برابر پارسی واژه بیگانه طعمه
به پارسی :اندام افزار واره
مایه کیمیاییک
درازایِ زمان
به پارسی : توانشِ میهنی
سرپرستان
فشاری که با دو انگشت بزرگ و انگشت اشاره به صورت انبری به باسن یا اندام گوشتی دیگر بدن به عنوان تنبیهیا شوخی از کسی به کسی دیگر واردمی شود
به پارسی : پیشه وران
به پارسی : باره گرایش
می تواند برابر پارسی الهام بخش باشد
به پارسی : در چارچوب هنر
بد سرانجامی - پایان بد
دَش = به چم خودشناسی و خود آرایی هم گفته می شود
شک - تردید
مازَن برابر پارسی ستون فقرات
به پارسی : پیرو نادرستی
به نگارش آورد
به پارسی : زمان بسیار یا زمانی دراز
به پارسی : راستینه شدن - به راستینگی رسید
به پارسی = برابر با بناید یا برابر با ریشه
مزه بردن - گوارایی چشیدن - خوش گذراندن
دامتن =از دام تنیدن شاید واژه مناسب و فراگیر تری باشد
به پارسی : برنامه برای تلافی
به پارسی : برنامه یورش
خرد درست
روش فرمانروایی - سامانه حکمرانی
پیوند شدن - پیوستگی یافتن
به پارسی : ندانسته
پارسی واژگان تصوری یا تخیلی