حفظ شدن

لغت نامه دهخدا

حفظ شدن. [ ح ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) بخاطر سپرده شدن. بیاد گرفته شدن. از بر کرده شدن. || بخاطر سپردن. بیاد گرفتن.ازبرشدن. || محفوظ شدن. نگاه داشته شدن.

فرهنگ فارسی

بخاطر سپرده شدن

پیشنهاد کاربران

نگهدار شدن یا یادنگهدار شدن، میشود از نگهداری به جای حفظ شدن که چم یادسپاری میدهد ، بکارگیری کرد چون نمونه حفظ شدن کتاب درسی در اینجا حفظ ماناک و معنی یادسپارسی نمیدهد تنها ماناک و معنی نهگداری از چیزی
...
[مشاهده متن کامل]
در اینجا نگهداری یاد را میدهد، پس بجای حفظ کردن نوشتار درسی میشود از نگهداری و سپاری نیز بکارگیری کرد ولی یاد نگهداری بهتر و کامل تره

بپرس