ضمیری


معنی انگلیسی:
pronominal

لغت نامه دهخدا

ضمیری. [ ض َ ] ( اِخ ) شاعری است باستانی.بیتی چند از اشعار او در لغت نامه اسدی آمده است :
گاه کوه بیستون و گنج بادآور زنند
گاه دست سلمکی و پرده عشرا برند
رونق پالیز رفت اکنون که بلبل نیمشب
بر سر پالیزبان کمتر زند پالیزبان
کرد شاها مهرگان ازدست گشت روزگار
باغ راکوته دو دست از دامن فروردجان.

ضمیری. [ ض َ ] ( اِخ ) کمال الدین حسین اصفهانی.از شعرای ظریف طبع ایران معاصر شاه طهماسب صفوی است و به گفته صاحب آنندراج گویا در اصفهان بلکه در ولایات دیگر بکثرت شعر او شاعری نیامده است. شش مثنوی بنام ناز و نیاز، جنةالاخیار، بهار و خزان ، وامق و عذرا، لیلی و مجنون ، اسکندرنامه سروده و به گفته صاحب قاموس الاعلام دو دیوان و بتصریح صاحب آنندراج هفت دیوان داشته بدین ترتیب : سفینه اقبال ، صورت حال ، کنزالاقوال ، عشق بی زوال ، صیقل ملال ، عذر مقال ، قدس خیال. و نیز چهار دیوان در برابر طیبات و بدایع و خواتیم و غزلیات قدیم شیخ سعدی مسمی به طاهرات و صنایع و بدایعالشعر و نهایت السحر گفته ، و عیون الزلال در برابر دیوان حافظ و سحر حلال در برابر آصفی هروی و خجسته فال در مقابل شهیدی قمی و لوامع خیال در برابر میر همایون اسفراینی و بدایت وصال در برابر میرزا شرف جهان قزوینی و منتهای کمال در برابر کمال خجندی و معشوق لایزال دربرابر امیرخسرو دهلوی و حسن مآل در برابر حسن دهلوی. گویند بعلت هجوسرائی وی را در اصفهان تشهیر کردند.و بسال 973 هَ. ق. درگذشته است ». هدایت در مجمع الفصحا گوید: اسمش کمال الدین حسین. ظریفی خوش صحبت و حریفی بلندهمت ، اشعار نمکینش عاشقان را مرهم سینه مجروح و ابیات شیرینش عارفان را راحت روح. در زمان شاه طهماسب صفوی زبان بشاعری گشوده و در زمان حیات داد شاعری داده ، گویا در اصفهان بلکه در ولایات دیگر بکثرت شعر او شاعری نیامده اما اکثر آنها چه ( ؟ ) که بالتمام بتحلیل رفته. غرض منتخب هر یک را هر جا دیده جمع و درین نسخه ثبت کرد. به اعتقاد فقیر این سعی و اهتمام که جناب مولانا در کمیّت شعر کرده اند اگر در کیفیت می فرمودند بهتر می بود و بتقریب بمهارت در علم رَمْل ضمیری تخلص می کرده. گویند شش مثنوی مسمی به ناز و نیاز، بهار و خزان ، لیلی و مجنون ، وامق و عذرا، جنةالاخیار و اسکندرنامه گفته و اسامی دواوین غزلیات او بدین موجب است ، آنچه تتبع شد هفت دیوانست مسمی به سفینه اقبال و صورت حال و کنزالاقوال و عشق بی زوال و صیقل ملال و عذر مقال و قدس خیال تمام کرده و چهار دیوان در برابر طیبات و بدایع و خواتیم و غزلیات قدیم شیخ سعدی مسمی به طاهرات و صنایع و بدایعالشعر و نهایةالسحر گفته و عیون الزلال در مقابل دیوان خواجه حافظ شیرازی و سحر حلال در مقابل آصفی هروی و خجسته فال در برابر بابا شهیدی قمی و لوامع خیال در برابر همایون اسفراینی و بدایت وصال در برابر میرزا شرف جهان قزوینی و منتهای کمال در برابر کمال خجندی و معشوق لایزال دربرابر امیرخسرو دهلوی بپایان رسانیده و فقیر چنین می داند که تمامی عمر مولانا لیلاً و نهاراً و سراً و جهراً وفا به خواندن کتب مرقومه نمی کند تا به گفتن و نوشتن چه رسد، خلاصه چون غرابت داشت نوشتم و العهدة علی الراوی. صادقی کتابدار صاحب مجمعالخواص گوید: مولانا ضمیری اصفهانی بااینکه اصفهانی است شخصی هموار و خوش صحبت و بلندهمت بود، عاشق پیشه هم بود. در عهد خود اکابر و اعالی و ترک و فارس همه بصحبتش راغب و طالب بودند. صدهزار بیت شعر دارد و یک بیت آنها در ستایش پادشاهان نیست و این خود برای علو همتش بهترین دلیل است. دیوانی به تتبع دیوان خواجه حافظ به اتمام رسانیده و موفق شده است و اشعار بسیار خوبی از او شهرت دارد. در ولایت خود وفات یافته و قبرش هم در آنجاست.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

کمال الدین حسین اصفهانی از شاعران ظریف طبع ایرانی ( ف. ۹۷۳ ه.ق . ). وی معاصر شاه طهماسب صفوی بود.او را شش مثنوی است بنام: نام و نیاز جنه الاخیاربهار و خزان وامق و عذرا لیلی و مجنون اسکندرنامه وی دیوانهای متعدد بنامهای مختلف داشته و علاوه بر آنها چهار دیوان برابر طیبات و بدایع و خواتیم و غزلیات قدیم سعدی مسمی به طاهرات و صنایع و بدایع الشعر ونهایه السحر گفته و عیون الزلال را برابر دیوان حافظ پرداخته و کتب متعدد بمقابله شاعران دیگر گفته است .

مترادف ها

pronominal (صفت)
ضمیری، وابسته به ضمیر، شبیه ضمیر

پیشنهاد کاربران

بپرس