تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

زیرپوستی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

در کمال تعجب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

کشیده شدن، ادامه یافتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

چماق و هویج

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

بیش از حد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

محقق شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

ترکوندن، به اوج سود و یا موفقیت رسیدن موفق شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

سخت کشیدن چیزی، مثل طناب

پیشنهاد
١

نشریه سالانه ریچارد بیچاره که توسط بنجامین فرانکلین در طی سال های 1732 تا 1758 چاپ می شده است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

اندوختن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

برداشت پول

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

فرمول دار بدون هیچ خلاقیت و یا فکری پشت آن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

باز آفرینی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

پیشرفت چشمگیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

ارزشمند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

سر در آوردن از چیزی مخصوصا که چالش برانگیز، گیج کننده و مفهومی جدید باشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

To comprehend something that one considers challenging, confusing, or a foreign concept.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

شلوارک مخصوصا شلوارکی که از قیچی کردن شلوار لی درست می کنند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

توقیف شدن ماشین را از جایی به جایی دیگر انتقال دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

دانسته یا ندانسته آگاهانه یا ناآگاهانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

شانس خیلی کمی در کاری یا چیزی داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

در بازار سهام به معنای میانگین کم کردن است میانگین کم کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

خودش است درست حدس زدید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

برایش مثل پیک مرگ می شوم عزرائیلش می شوم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

سرکار گذاشتن کسی سربه سر کسی گذاشتن to fool ( someone ) completely

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

برگه ترخیص

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

پا از گلیم خود فراتر گذاشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بد اخلاق شدن become threatening and violent become bad or unpleasant

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

درجایی بودن درگیربودن غر زدن از کسی چغلی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

سخت کار کردن، معادل فارسی می توان گفتم انقدر سخت کار کردم پدرم درآمد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

حسابی سرت شلوغ است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

انتقاد پذیر بودن

پیشنهاد
١

تا خرخره زیر بار چیزی رفتن در چیزی غرق شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

به شدت به کسی حمله کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

آدم بدردنخور

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

از پس چیزی برآمدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

حمله لفظی و یا فیزیکی به کسی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

دوباره از اول آغاز کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

تضاد شخصیتی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

قطع کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

To have a series of abbreviations listed after one's name indicating one's levels of higher education or military honors, thereby denoting a presumed ...

پیشنهاد
٢٢

an expression that means that you should praise someone who deserves it, although you might dislike some things about them قدردانی از کسی که مستحق آن ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

تماس نیمه کاره تماسی که در آن فرد به کسی زنگ می زند اما قبل از آنکه طرف مقابل پاسخ دهد خود تماس گیرنده آن را قطع می کند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

مبتلا شدن به بیماری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

go a long way toward ( s ) doing sth to be very helpful بسیار مفید بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

متزلزل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

احمق، عوضی خرابکار، دست و پا چلفتی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

خفه شو!

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

از عمد کسی را نقد کردن یا اذیت کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

آدم حوصله سربر