پیشنهادهای عاطفه موسوی (٤,٤٥٠)
								
									٨,٦٦٩
								
							
						
											٢ سال پیش
										
									
											٠
										
									reckon
											٢ سال پیش
										
									
											٨
										
									تفهیم شده، توجیه شده، اطلاعات داده شده
											٢ سال پیش
										
									
											١
										
									weigh in
											٢ سال پیش
										
									
											٢
										
									به طور موثر Actually
											٢ سال پیش
										
									
											٠
										
									entrust sb with sth
											٢ سال پیش
										
									
											٠
										
									محول کردن کاری به کسی
											٢ سال پیش
										
									
											١١
										
									یکه خورده
											٢ سال پیش
										
									
											١
										
									طاقت فرسا، آزاردهنده
											٢ سال پیش
										
									
											١
										
									وابسته بودن به
											٢ سال پیش
										
									
											٢
										
									good - tempered
											٢ سال پیش
										
									
											-١
										
									sunken
											٢ سال پیش
										
									
											١
										
									گود افتاده
											٢ سال پیش
										
									
											٠
										
									Barrow
											٢ سال پیش
										
									
											٠
										
									hawker
											٢ سال پیش
										
									
											٠
										
									Trolley
											٢ سال پیش
										
									
											٣
										
									trolley
											٢ سال پیش
										
									
											٢
										
									پناه بردن به موقع نیاز رجوع کردن به موقع نیاز
											٢ سال پیش
										
									
											٨
										
									رویداد احتمالی رویداد پیش بینی نشده
											٢ سال پیش
										
									
											١
										
									اتفاق ، رویداد
											٢ سال پیش
										
									
											٠
										
									grow near
											٢ سال پیش
										
									
											١
										
									speak ill of
											٢ سال پیش
										
									
											٠
										
									speak ill of
											٢ سال پیش
										
									
											٠
										
									come up
											٢ سال پیش
										
									
											١٥
										
									هدف گذاری کردن بر
											٢ سال پیش
										
									
											٠
										
									call for sth
											٢ سال پیش
										
									
											١٥
										
									خواستار چیزی بودن
											٢ سال پیش
										
									
											٥
										
									به صورت پیوسته ، بی وقفه
											٢ سال پیش
										
									
											١
										
									off the record
											٢ سال پیش
										
									
											٠
										
									ingrained
											٢ سال پیش
										
									
											٠
										
									homeless
											٢ سال پیش
										
									
											٠
										
									تسلیت و همدردی
											٢ سال پیش
										
									
											٠
										
									اینکه نمیخوای کسی رو اذیت کنی
											٢ سال پیش
										
									
											٠
										
									بخواهی کسی را اذیت کنی
											٢ سال پیش
										
									
											٤
										
									خودنمایانه
											٢ سال پیش
										
									
											٠
										
									attentive
											٢ سال پیش
										
									
											٣
										
									About
											٢ سال پیش
										
									
											٢
										
									تنظیم شده، تدوین شده
											٢ سال پیش
										
									
											١
										
									come of age
											٢ سال پیش
										
									
											٠
										
									come of age
											٢ سال پیش
										
									
											٠
										
									circuitous
											٢ سال پیش
										
									
											٢
										
									به صورت کجکی رفتن
											٢ سال پیش
										
									
											٨
										
									خاطر جمع
											٢ سال پیش
										
									
											٠
										
									in view of
											٢ سال پیش
										
									
											٠
										
									شروع یا ادامه دادن کاری
											٢ سال پیش
										
									
											٠
										
									Be done with it
											٢ سال پیش
										
									
											٠
										
									infirmity
											٢ سال پیش
										
									
											٣
										
									مربوط به آرتروز
											٢ سال پیش
										
									
											١
										
									craggy
											٢ سال پیش
										
									
											١
										
									wick
											٢ سال پیش
										
									
											٢
										
									rickety slack