پیشنهادهای فرشاد (٧٠)
خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج
کنسرو ماهی تون
چراغ مطالعه رومیزی
تن لش
کسی که نسبت به سلامت تغذیه و سبک زندگیش آگاه و مراقبه
به سرعت
بدترین حالت ممکن
ترمز بریدن ، کار نکردن ترمز
ناتوانی در برقراری ارتباط ، عدم ارتباط
عوارض قطع دارو
نهادینه شده
سلامت عمومی ، سلامت کلی
رسیدن به مقداری By 2023, that figure is expected to reach 47 million تا سال 2023 ، انتظار میره که اون رقم به 47 میلیون برسه
از لحاظ تئوری مشابه
مشوق مالیاتی
وسواس فکری دادن ، خوره مغز کسی شدن He was consumed with guilt after the accident If you find that you are struggling with being able to articulate yo ...
ترک دین کرده ، کسی که اعتقادات ( معمولا مذهبی ) سابق خود را کنار گذاشته باشد
تبعیض نسبت به توان یابان و معلولین
بدون قند ، بدون شکر
سرو کردن غذا ( برای عده ای )
انجام خرید خانه ، خرید مایحتاج منزل
سرپرست خانوار
( از چیزی ) آزرده خاطر یا خجالت زده نشدن مثال I took their comments in my stride من اجازه ندادم نظراتشون منو آزرده خاطر کنه
گرفتار بودن ، مشغله زیاد داشتن
برنامه داشتن ( منظور وقت آزاد نداشتن ) Have you got something on tonight ?1 امشب برنامه ای داری ؟ ( امشب تایمت آزاده ؟ ) I have too much on برنامه ...
به شکل عمومی و رسمی عذرخواهی کردن Revolutionary Guard Corps issued an apology three days after they had struck an airplane full of passengers by miss ...
تمرینات قدرتی ، تمرینات تقویت عضله
حضور و غیاب کردن
سریال درام
وارد حرفه یا شرکتی شدن ، استارت ورود به شغلی رو زدن
از خنده روده بر شدن ، خیلی خندیدن
جذاب ، چشم نواز ، قابل توجه
با صدای بلند خندیدن احتمالا شکل مخفف این اصطلاح را ( LOL ) تو کامنت ها و تکست ها شنیده باشید
نادونی هم نعمتیه
ادامه تحصیل دادن
تعمیم بدون تحقیق ، تعمیم افراطی
چرخه باطل استدلال ، مصادره به مطلوب
دوراهی کاذب ، تفکر سیاه و سفید ، قیاس دوحدی
دوراهی کاذب ، تفکر سیاه و سفید ، قیاس دوحدی
دوراهی کاذب ، تفکر سیاه و سفید ، قیاس دوحدی
دوراهی کاذب ، تفکر سیاه و سفید ، قیاس دوحدی
قیاس مع الفارق
مغالطه ، سفسطه
به طور دقیق ، بدون اشتباه
ا ( مخصوصا بعد از کار زیاد ) ریلکس کردن ، استراحت کردن
شعر فرقش با poetry اینه که poem به یک قطعه شعر یا یک سروده اطلاق میشه ولی منظور از poetry ، مفهوم کلی دنیای شعر و شاعری هستش. Poem اسم قابل شمارش هس ...
امانت فروشی فرقش با سمساری اینه که تو سمساری ( junk shop ) سمسار جنس رو از شما میخره ولی در ( consignment store ) ، صاحب مغازه پیش از فروختن کالا به ...
جسم سخت غیربرنده
دست از سر کسی برداشتن
۱ - خفیف شدن - فروکش کردن - ایستادن The traffic in this city never lets up, even at night ۲ - دست برداشتن از انجام کاری - بیخیال شدن You’re doing rea ...