پیشنهاد‌های محمدرضا فیروزجایی (٢١٢)

بازدید
١٩٦
تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

در روانشناسی رفتارگرایی �سهمی� ترجمه شده که بیانگر همون مفهوم بخشی و مقطعی است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بطور خلل ناپذیر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با درود به جناب حامد عسگری، ان ال پی در دستۀ علوم ( ساینس ) نیست و جزو شبه علم طبقه بندی می شود. ( از ارزش کاربردی آن نمی کاهد )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دید جامع و چندبعدی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برگ برنده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اعتنا کردن محل گذاشتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در بعضی جاها می شه گفت: بختانه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرتب وتاب

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زلم زیمبو informal. /blɪŋ/ us. /blɪŋ/ used to describe jewellery or decoration that attracts attention because it is very noticeable and looks expens ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شراکت همدستی Joint enterprise in the context of business law is an informal relationship between two or more parties in which each party contributes ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Couple of minutes = یکی دو دقیقه few minutes = سه چهار دقیقه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بخت برگشته

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بخت برگشته ننه قمر آدم رندوم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یبس ( وسواسی و دقیق و جزئی نگر و حوصله سر بر )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انتقاد و عیب جویی تند و شدید

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناباورانه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

اشراف داشتن بر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مول به معنی مخفیانه، پنهانی و زیرزیرکی است و در مازندران مول کِته یا مول کُته یعنی بچه ی ( تولد ) مخفیانه و پنهانی که یعنی فرزند نامشروع. استفاده از ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معاشرت و جوشیدن با کسی/با دیگران

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افراد درونگرا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سنگ صبور گوش شنوا sounding board or listening ear

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

sounding board = listening ear = talking post = سنگ صبور = گوش شنوا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سنگ صبور گوش شنوا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناامید

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( وضعیتی بدنی ) چمبره زدن: Physical movement: To curl in means to fold, bend, or twist into a smaller or more compact shape, like curling up into a b ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سفت و سخت: Avid rule makers

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انعطاف پذیر ( از نظر فکر و تصمیم و. . . )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انتزاعی!

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گوگولی مگولی، نازنین، نازنازی، تو دل برو

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حساسیت زدایی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درجا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مقیاس/ابزار مقایسه/ملاک و معیار

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مادی گرا/آهن پرست

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ثمربخشی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٧

معنی رهایی و آزادی می ده اما نه آزاد کردن و آزاد شدن؛ معنی let و set free نمی ده. معنی allow می ده: آزاد گذاشتن: به حال خود گذاشتن و دست از سرش برداش ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"همینطوری" "گذری" "سر اسبی" "اون لحظه یه چیزی را گفتن"

پیشنهاد
٠

به رخ کشیدن و یادآوری کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به رخ کشیدن و یادآوری کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به رخ کشیدن ( یادآوری اشتباه و رنجش )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلاه غواصی/کلاهخود غواصی ( قدیمی و فلزی که کروی شکل بود و یک دریچه برای دیدن روبرو داشت )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مزاحم ( در مورد صدا )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کارت صد آفرین. براونی پوینت یه چیزی تو مایه های کارت صد آفرین بچگی های خودمون بوده که تو دهه ی ۶۰ میلادی باب بوده و این کلمه از همون زمان پیدا شده ( ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثل ساعت کار کردن و دقیق و منظم پیش رفتن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوام آوردن، راضی شدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

دچار، درگیر، اسیر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

ظاهربین و سطحی نگر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

an imaginary award given to someone who does good deeds or attempts to please.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منت کشی، نازکشی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منت کشی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نازکشیدن