پیشنهادهای حسین امیری(نیشابور) (٨٥)
بخداى گرویدن و کارى خاصه براى خدایتعالی کردن و ترک نکاح کردن فرهنگ کنز اللغات جلد اول
گمنامی ، بی نام و نشان و از جمله وظایف سالکان آنست که خمول نزد ایشان احب باشد از شهرت عبدالصمد همدانی . بحر المعارف جلد اول ، شرط اول ، تنها نشستن
آنچه مورد علاقه و پسند نیست. متضاد علایق . که هردو ( علایق و عوایق ) گرفتاری و وابستگی است و هر دو ناپسند است برای عاشق سالک و او را از مراد دور می ...
جفا ( برهان قاطع )
تولید کردن
بد عهد ، خائن
دلپُر : مطمئن ، جگر دار
اسراف کننده ، بر باد دهنده منابع
رطیل
سقط جنین
قیّم ؛ سرپرست
خاصیت
عاملان دولتی کلمه پهلوی
بلوغ ، به کمال رسیدن چیزی را گویند
پند و موعظه ؛ چاشش ( کلمه پهلوی ) در کارنامه اردشیر پاپکان چششنی بکار رفته است
پند دادن ، موعظه چاشش ؛ چشش؛ کلمه زبان پهلوی
مال ، ثروت ، دارایی ، خیر و صلاح ، عاقبت کار در کارنامه اردشیر پاپکان به این چم ها ( معانی ) آمده است بر آن هیر بسیار چششنی اندیشیدار بود ( بر آن ف ...
بالستان ؛ بالست : آسوده ، فارغ البال ، شاد و خرم خورسند و بالستان باید بودن و این کارزار و خونریزی بباید هشتن ( رها کردن ) کارنامه اردشیر پاپکان انو ...
در نیشابور ( پارسی دری ) سَرْ وُرْ داشتن
باز سری کارنامه اردشیر پاپکان در پارسی دری و در نیشابور سَرْ وُرْ داشتن
خودسری ، نافرمانی کارنامه اردشیر پاپکان
فرمانروایان ، فرمانفرمایان کارنامه اردشیر پاپکان
رایج کردن ، انتشار دادن ، تدبیر کردن امور و بسیار کِرفَه ( کار نیک و ثواب ) فرمود رائینیدن کارنامه اردشیر پاپکان انوشه باشید
انجام دادن ، رایج کردن ، گسترش کاری برای همه مردم که اثر آن را همه تجربه کنند و بسیار هیر ( مال ) و خواسته ( منال ) به درگاه ( پیشگاه ) آذران شاه ( ل ...
کوشش ، تلاش چارَه تَخشای ، اَچاری خورسندیه در چاره اندیشی بکوش ؛ ( اما ) در ماچاری خورسند باش مثل پهلوی
در لهجه نیشابوری ( پارسی دری ) مْنْیْ ؛ انجام دادن سه کلمه ی ساکن که تلفظ آن کنی سخت می نُماید اما در اشعار مولانا و عطار و دیگران بسیار پر تکرار اس ...
در لهجه نیشابوری ( پارسی دری ) . کیدَ kida : کردن ، انجام دادن کاری ، چْ کَرْ کیدَ : چه کاری کرده ؛ چه کاری انجام داده
کید : منجم ، پیشگو در پیام فرستادن اردشیر به کید هندی به دانستن فرجام کار پادشاهی خود و پاسخ او کارنامه اردشیر پاپکان انوشه باشید
بالستان ؛ بالست : آسوده ، فارغ البال ، شاد و خرم خورسند و بالستان باید بودن و این کارزار و خونریزی بباید هشتن ( رها کردن ) کارنامه اردشیر پاپکان انو ...
بالِست : فارغ البال ، آسوده ، شاد و خرم ، خرسند خورسند و بالستان باید بودن ، و این کارزار و خونریزی بباید هشتن ( رها کردن ) کارنامه اردشیر پاپکان مث ...
جناب قمیشی همانطور که فرمودید لری زبان نیست ، عرض کنم کردی هم زبان نیست ، متاسفانه روس ها فرهنگ لغت کردی را نوشته اند تحقیق بفرمایید عرایض بنده را اگ ...
پیکار ، زد و خورد ، ستیزه مردم دز ، هرچه کشته شدند، ویا به شتاب و کوخشش کارزار از دز افتادند کارنامه اردشیر پاپکان
باز کردن ، گشودن و همچون که کرم زَپَر ( دهان ، پوزه ) باز گافت که خون خورد ، اردشیر روی گداخته به زَپَر کرم اندر ریخت کارنامه اردشیر پاپکان
ریدکان : چاکران ، غلام بچه ، رهی و خود با ریدکان خویش به پیش کرم شد کارنامه اردشیر پاپکان ، در نهم
بت ، بتکده کارنامه اردشیر پاپکان
جِهْ ؛ لکنده ، روسپی زن بدکاره جه در کارنامه اردشیر پاپکان ، . در چهارم آمده است
جِهْ : لکاته ، لکنده ، جنده ، فاحشه ، زن بدکاره زود باش و بنگر تا آن گناهکار ( اردشیر ) ، با آن جِه روسپی کدام جای شد ، کی شائیم گرفتن؟ کارنامه اردشی ...
باره : کره اسب سواری ، . اسب توسن ، اسب تیز رَوْ ستوربان ( میر آخور ) آمد و به اردوان گفت که : اردشیر با دو باره شما به جای نیست کارنامه اردشیر پاپکا ...
زرایه : دریا ؛. زرایند لغت اوستایی دریا ست کارنامه اردشیر پاپکان ؛ در سوم
زرایه : دریا ؛. زرایند لغت اوستایی دریا ست کارنامه اردشیر پاپکان ؛ در سوم
بارِگی ، اسب تیز رَوْ در بیان تیز رَوْ درست است مانند رَوان
جوزن : سکه ، پول کارنامه اردشیر پاپکان ، در سوم
آوادی : فال نیک ، خوش شگونی به آوادی دارو و هرچه تو فرمایی کنم کارنامه اردشیر پاپکان ؛ در سوم
آور : زودباش ؛ حاضر باش آور ، تا گیهان گیریم ، بشویم ؛ اگر یزدان فره ایرانشهر به یاری ما رسد کارنامه اردشیر پاپکان ؛. در سوم
برج اسد کارنامه اردشیر پاپکان ، در سوم
بنات النعش ، خرس مهتر کارنامه اردشیر پاپکان ، . در سوم
هفت ستاره ؛ ستارگان خوشه ی پروین با اسامی دیگری چون "ثریا" و "هفت خواهر" شناخته شده اند. کارنامه اردشیر پاپکان ؛ در سوم
در باب ، در خصوص کارنامه اردشیر پاپکان ؛. در سوم
مهر و علاقه ، وابستگی کارنامه اردشیر پاپکان ، . در سوم
وَیاوان :شیفته ، دلباخته ، فریفته ، گمراه کارنامه اردشیر پاپکان در سوم: در ویاوان شدن کنیزک اردوان بر اردشیر و گریختن اردشیر با کنیزک ( بانو ، خانم د ...