پیشنهادهای ازادمهر (٤٤)
جلو دویدن
دروازه بان
همخوانی داشتن یا مناسب بودن. معنی کت و شلوار هم میده البته در مسایل حقوقی معنی اش فرق میکند
یک حیوان دریایی با هشت پا، یک صدف و دو چنگال بزرگ. خرچنگ lobster یک حیوان دریایی با صدف سخت، پنج پا در هر طرف و دو پا بزرگ. خرچنگ crab
عرض ها یا دامنه های جغرافیایی پایین تر
در تعریف چگالش آمده است که تبدیل گاز به جامد بصورت مستقیم را چالش گویند دوست عزیزی که گفتی چگالش اشتباه است معنی درست این کلمه تقطیر هست در شیمی
در شیمی به معنی چگالش هست
بالا اوردن به معنی استفراغ هم میده دوستان
متنوع ترین
منطقه بدون عوارض فیزیکی، مسطح
People who cannot comfortably walk due to age. بدلیل، بخاطر
ترس ذاتی یا طبیعی.
دستیار فروشنده. کسی که به فروشنده کمک می کند. کتاب mindset درس هفت
کسی که در پیدا کردن شغل مناسب به شما کمک می کند. مشاور شغلی
1 someone who works as a doctor or a lawyer 2 someone who regularly does a particular activity منبع: longman
agricultural ministry or department of agricultural وزارت کشاورزی
اگر اسم باشد معنی تضاد میدهد اما اگر فعل باشد معنی مغایرت میدهد
Life expectancy امید به زندگی
ستاره درخشان یا ستاره درخشنده
در مایعات به معنی غلیظ تر هست اما در جامدات به معنی ضخیم تر یا کلفت تر
منطقه بی آب و علف و خشک یا بایر
منطقه بی آب و علف، خشک، منطقه بایر ، بی باران
نتایج زیاد یا عواقب گسترده
کارهایی که با عصبانیت همراه هستند یا ناگهانی انجام می شود ودر نتیجه باعث غافلگیری بقیه میشوند. در مواردی باعث شکست دیگران هم می شود اگر حریف کسی باشی
تغییرات شدید ( چشمگیر )
تاثیرات کم و جزئی ( محدود )
نتیجه مطلوب ( امیدبخش، درخور، مناسب )
علت پنهانی، یا غیر قابل تشخیص در نگاه اول
تاثیر اساسی یا بنیادی
الگوها، عملکردها، روش ها، روند ها، شیوه ها
شکل غیر رسمی hello به معنی سلام. البته الان از Hey هم استفاده میکنن که همون کاربرد Hi رو داره
همون fuck you خودمون هست فقط اینجا موقع چت کردن کوتاهش میکنن
مبلغ هنگفت
دو دل، مردد، نامطمئن برای گرفتن یک تصمیم
احیانا. در صورتی که
برنامه غیر حضوری
افرادی که احتمال موفقیت بیشتری توی کار هاشون دارن. افراد پویا
Gradually have a less close relationship with somebody
چیزی که خیلی مهم باشه. اولویت
محل عبور سیل یا آبراه
دعوا و بگو و مگوی زیاد ( بزرگ ) . جنگ بزرگ
فرسایش. مترادف با erosion
سرگردان و آشفته.
کودکان بی بضاعت.