Sunflower - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wallow: To indulge, to bask in, to revel in ...

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

invariably: in every case or on every occasion ...

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

specialized: ماهر, تعلیم دیده، آموزش دیده

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peculiarity: a strange or unusual feature eccen ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

when in rome do as the romans do: The phrase means that it is advisab ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sharp: Sudden Rapid ناگهانی سریع Doctor, ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

self discipline: self - control self - mastery self ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

predetermined: pre - agreed predestined set Decide ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

espouse: To support To defend To stand up fo ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

member: a person, animal, or plant belongin ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

disturbed: به هم ریخته

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

forego: To Forgo نادید گرفتن چشم پوشی کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exempted: Free from excepted Immune مستثنی ب ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

contain: ( در خود ) نگه داشتن - جا دادن ( ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

goad: To provoke or annoy ( someone ) so ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

offend: باعث رنجش/ دلخوری کسی شدن

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

heritage: History Background Past تاریخچه زن ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

promulgate: To promote To announce To proclaim ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

protected: ایمن در امان مصون

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

jittery: عصبی، نا آرام

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dynamic: Energetic Spirited Active Lively Ze ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

considerably: بطور قابل توجهه ای به طور چشمگیری ب ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

no doubt: Certainly clearly obviously مطمئناً ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

differ: مخالف بودن با کسی مخالفت کردن با کس ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

layout: Lay something out To explain someth ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

exquisitely: in an intensely felt manner Strongl ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

harsh: strict سفت و سخت - سختگیرانه و جدی ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fantasy: Fantasy = فانتزی Fiction = تخیلی

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

warfare: جدال/کشمکش/مجادله/ جدال/. . . ستیز ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hack: To kick wildly or roughly با خشونت ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crater: تورفتگی ( جای ) ضربه، اصابت شهاب سن ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

delicacy: Tact and consideration Care Diploma ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subterfuge: Slyness مکر حیله Evasion شانه خال ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trip: To activate ( a mechanism ) , espec ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reevaluate: دوباره سنجیدن

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

yank: To pull with a jerk با یه حرکت تند ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

draw a blank: informal To elicit no successful r ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

imbecile: Noun : a stupid person Airhead Mo ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

invoke: To use - استفاده کردن. The purpo ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

confide in: درد و دل کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

check in with: US, informal to talk with ( someon ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fibber: Liar Fabricator کسی که چاخان میکنه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

like anything: INFORMAL BRITISH to a great degree

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

affinity: BIOCHEMISTRY the degree to which a ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fantasy: Fantasy = فانتزی Fiction = تخیلی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let's have it: Inf. Tell me the news Tell me th ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

part: a role played by an actor or actres ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

harmonic: PHYSICS a component frequency of a ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have your work cut out for you: informal used to say that it will ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

say much about something: to say something good about someone ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have tour hands full: To have your hands full to be so b ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

simply: used to introduce a short summary o ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shear off: To become separated suddenly becaus ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shear off: To become separated suddenly becaus ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in view of: نظر به اینکه . . . با در نظر گرفتن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

persecution complex: An irrational and obsessive feeling ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get the edge: Also To have the edge on/over sb/s ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

beat the tar out of: slang To physically attack one, a ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

felicitations: congratulations good wishes best wi ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reason out: To find an explanation or solution ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wink out: To come to an end To become quic ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at this end: in order to achieve a particular a ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

goody two shoes: an ostentatiously virtuous or well ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ogres: a man - eating giant غول آدم خوار

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sympathetic magic: A magic based on the assumption tha ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

finagle's law: "Anything that can go wrong, will—a ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

impunity: ( قسر در رفتن )

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bolt: a jagged white flash of lightning f ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

non sequitur: a conclusion or statement that does ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

plenitude: A plentide A lot A large number An ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

perennial: ( of a plant ) living for several ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

preempt: NORTH AMERICAN ( of a broadcast ) ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

throw someone curves: To surprise someone with something ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sync: Noun : Synchronization هماهنگی هم ز ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

awareness: consciousness realization perceptio ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scurvy: adjective ARCHAIC worthless or c ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

derelict: به امان خدا رها شده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

marked: علامت گذاری شده مشخص شده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

already: INFORMAL NORTH AMERICAN used after ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

synthesize: 1. To make ( something ) by synthe ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stud: As a verb : To scatter or cover ( s ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

at that: in addition furthermore بعلاوه اضا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at that: in addition furthermore بعلاوه اضا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bear: Verb : To strongly dislike I can't ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

handsome: فقط برای مردها و پسر ها استفاده نمی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unnerving: Causing one to lose courage or conf ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sustained: In court : Sustained اعتراض وارد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

work of art: Something that is very attractively ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ward: ARCHAIC the state of being in the c ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have the hide of: Also: To have ( one's ) hide Fig. ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

licence: گواهی نامه تصدیق ( رانندگی ) Driv ...

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

image: 1. conception impression idea conc ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

layout: Lay something out To explain someth ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

potentially: with the capacity to develop or hap ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

included: بخشی از چیزی بودن جز چیزی به حساب آ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extrapolation: قیاس سنجش برآورد known data or e ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sum of: all there is of the whole amount ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

charade: If you describe someone's actions a ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unfold: To happen To take place To occur ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

project: to display outwardly especially to ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deterioration: break - up breakdown تخریب خرابی از ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

assist: To help ( someone ) , typically by ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go against: 1. To oppose or resist something ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

offer: To suggest To recommend To propose ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gain: Noun: profit benefit advantage per ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cry out: To make a loud inarticulate sound e ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

insensitive: بی احساس بی عاطفه بی تفاوت بی اعتنا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

presume upon: to expect too much from ( a relatio ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gentle: 1. سر به زیر آرام و بی آزار با ادب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conjecture: speculation presumption assumption ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rearrange: To arrange differently To arrange a ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resume: To come back to به . . . قبلی خود ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

verism: Verism is the artistic preference o ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

field of interest: a special interest or skill areas ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

urgently: in an earnest and persistent manner ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nomenclature: FORMAL the term or terms applied to ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bid: To order To command To tell To requ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

betters: one's superiors in social class or ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anglo: a white English - speaking person o ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

coxcomb: a dandy

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shoulder clapper: One who claps another on the should ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arctic: Adj قطب شمالی Noun : منطقه ی قطب ش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

regain: To reach ( a place, position, or th ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kinsman: ( in anthropological or formal use ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inquisitional: رسیدگی به جرم و جرایم بررسیِ جرم و ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

implicate: کسی را شریک جرم خود کردن پای کسی را ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

delinquent: 1. failing in or neglectful of ( ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rehash: NORTH AMERICAN to talk over or disc ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

waste: Noun : wasteland wilderness desert ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

forsaken: Adj : abandoned or deserted مترو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

forsaken: Adj : abandoned or deserted مترو ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

something of the sort: Something that is similar to, close ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

of sorts: of a type that is not exactly the s ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

meanwhile: temporarily فعلاً موقتاً تو این فاص ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

disgracefully: very badly, in a way that causes sh ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cheat: سر کسی را شیره مالیدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

barbarian: Noun : ( آدم - موجود - موجودات ) ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

barbarian: Noun : ( آدم - موجود - موجودات ) ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kill off: از رو صحنه ی روزگار محو کردن از رو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hopeless: impossible with no chance of succes ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

start ahead: To go ahead جلوی کسی رفتن قبل کسی ر ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in every sense: از هر لحاظ از هر جهت/سو از هر نظر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in every sense: از هر لحاظ از هر جهت/سو از هر نظر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

turnabout: Noun: a sudden and complete change ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

excuse: علت یا دلیل کاری/چیزی بودن دلیل نم ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fruition: Noun : "Come to fuitition" realiz ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

of the essence: حایز اهمیت پر اهمیت حساس و حاد - حی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

meet: To fulfil or satisfy ( a need, req ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

binary: Noun: something having two parts. ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suffer: To be troubled To have trouble wit ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incompetence: بی لیاقتی عدم لیاقت عدم شایستگی عدم ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

promotion: ترفیع ( رتبه ) ارتقا ( رتبه ) Pr ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

politically: با شیوه ی سیاسی به شیوه سیاست از را ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paranoia: 1. unjustified suspicion and mistr ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lose track of time: to fail to stay aware of the time ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recuperate: To get better To get well To regain ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tense: عصبی و نا آرام ( به هم ریخته )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in the pink: INFORMAL in extremely good health ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in the pink: INFORMAL in extremely good health ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blood count: a determination of the number of co ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

entity: 1. operation structure system body ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unsubstantial: having little or no reality, or fac ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as yet: until now or a particular time in t ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

uncover: To be uncovered فاش شدن افشا شدن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

factual: بر اساس واقعیات /حقیقت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disorder: an illness or condition that disrup ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

no hard feelings: no feeling of being upset از دست ک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

called for: Needed Required

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not called for: Uncalled for unnecessary unneeded ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

function: To serve To act To operate To perfo ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

subjective: based on personal feelings, tastes, ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

comparable: Adj : Similar Like Matching مانند ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

position: موضع، جبهه نظر، عقیده، رای، باور

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

merits: LAW the intrinsic rights and wrong ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subtlety: تیزبینی دقت فکر زیرکی و ذکاوت نکت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

escape: To fail to be remembered by someone ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

switch: Noun: جابه جایی تغییر جا تغییر مک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brought about: achieved by caused by created by p ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

merit: سزاوار/لایق/شایسته بودن استحقاق چیز ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prepared with: مجهز به. . . داشتن. . . Are you ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inevitable: INFORMAL Adj: so frequently experi ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tirade: a long, angry speech of criticism o ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stand by: پای چیزی ایستادن مسئولیت / عواقب چی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cross discussion: conversation that does not relate t ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boiling mad: Extremely angry Furious به شدت عصب ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stick in one's craw: ( informal ) To stick in your thr ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

interment: burial burying مراسم خاکسپاری مراس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heavily: to a great degree; in large amounts ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make one's peace with womething: To Make one's peace with something ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

speculation: the forming of a theory or conjectu ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

intercept: جلوی راه کسی رو گرفتن سد راه کردن د ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

try to pull: To Try to pull something = To Play ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

space law: Space law is the body of law govern ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

effort: Energy - انرژی You are wasting tim ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

assume: To begin to have ( a specified qua ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on one's part: done or experienced by someone ( ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on someone's part: done or experienced by someone ( ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

save it: To stop talking Stop talking Shut ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

save it: To stop talking Stop talking Shut ...

٤ ماه پیش

مدال‌های Sunflower