پیشنهادهای محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف) (١٧,٥٣٢)
incised wound زخم برش خورده ( ا ) : زخمی که معمولاً نتیجه عمل جراحی بوده و توسط چاقو یا وسیله ای مشابه ایجاد می شود. لبه های زخم می توانند در جای خو ...
incised wound زخم برش خورده ( ا ) : زخمی که معمولاً نتیجه عمل جراحی بوده و توسط چاقو یا وسیله ای مشابه ایجاد می شود. لبه های زخم می توانند در جای خو ...
wish fulfilment تحقق آرزو ( ا ) : میلی که همیشه توسط فرد به صورت آگاهانه تصدیق نمی گردد و از طریق رویاها یا خیال پردازی برآورده می شود. ˈwɪʃ fʊlˌfɪ ...
wish fulfilment تحقق آرزو ( ا ) : میلی که همیشه توسط فرد به صورت آگاهانه تصدیق نمی گردد و از طریق رویاها یا خیال پردازی برآورده می شود. ˈwɪʃ fʊlˌfɪ ...
whole time equivalent معادل تمام وقت ( ا ) : کل ساعات کاری هفتگی قراردادی کارکنان تمام وقت و پاره وقت که به صورت مضربی از هفته کاری استاندارد بیان م ...
whole time equivalent معادل تمام وقت ( ا ) : مقدار زمان مورد نیاز برای ارائۀ خدمتی خاص براساس حجم کار و ساعت های مقرر معادل ساعات کارکرد یک فرد تمام ...
whole systems approach رویکرد مبتنی بر کل سیستم ها ( ا ) : در نظر گرفتن ارتباط متقابل عناصر مختلف که برای یک هدف مشترک گرد هم آمده و پیوسته بر یکدیگ ...
whole systems approach رویکرد مبتنی بر کل سیستم ها ( ا ) : در نظر گرفتن ارتباط متقابل عناصر مختلف که برای یک هدف مشترک گرد هم آمده و پیوسته بر یکدیگ ...
whole system planning برنامه ریزی کل سیستم ( ا ) : برنامه ریزی استراتژیک و راه اندازی در طیف وسیعی از خدمات و مرزهای سازمانی؛ این برنامه ریزی به تأثی ...
whole system planning برنامه ریزی کل سیستم ( ا ) : برنامه ریزی استراتژیک و راه اندازی در طیف وسیعی از خدمات و مرزهای سازمانی؛ این برنامه ریزی به تأثی ...
superficial whitlow عقربک سطحی ( ا ) : چرک دانه ای بین پوست حقیقی و پوستک ˌsuː. pəˈfɪʃ. əl 'witləʊ
superficial whitlow عقربک سطحی ( ا ) : چرک دانه ای بین پوست حقیقی و پوستک ˌsuː. pəˈfɪʃ. əl 'witləʊ
subperiosteal زیر ضریعی ( ا ) : مربوط به/ قرار گرفته در زیر ضریع استخوانی یا رخ دهنده در آن جا ˌsʌbpɛriˈɒstiəl
subperiosteal زیر ضریعی ( ا ) : مربوط به/ قرار گرفته در زیر ضریع استخوانی یا رخ دهنده در آن جا ˌsʌbpɛriˈɒstiəl
melanotic whitlow عقربک سیاهکی ( ا ) : تومور بدخیم بستر ناخن که با تشکیل بافت ملانوتیک مشخص می شود. ˌmeləˈnɑtɪk 'witləʊ
melanotic whitlow عقربک سیاهکی ( ا ) : تومور بدخیم بستر ناخن که با تشکیل بافت ملانوتیک مشخص می شود. ˌmeləˈnɑtɪk 'witləʊ
wear and tear theory نظریه فرسودگی و نابودی/ نظریه سایش و پارگی ( ا ) : مفهومی از پیری که بدن انسان را با یک ماشین برابر دانسته که با فرسودگی قطعات، ...
wear and tear theory نظریه فرسودگی و نابودی/ نظریه سایش و پارگی ( ا ) : مفهومی از پیری که بدن انسان را با یک ماشین برابر دانسته که با فرسودگی قطعات، ...
wear and tear theory نظریه فرسودگی و نابودی/ نظریه سایش و پارگی ( ا ) : مفهومی از پیری که بدن انسان را با یک ماشین برابر دانسته که با فرسودگی قطعات، ...
waxy flexibility انعطاف پذیری مومی ( ا ) : حالتی از جمود عضلات که در آن، اندام های بیمار به طور نامحدود در هر موقعیتی که قرار گرفته اند، نگه داشته م ...
waxy flexibility انعطاف پذیری مومی ( ا ) : حالتی از جمود عضلات که در آن، اندام های بیمار به طور نامحدود در هر موقعیتی که قرار گرفته اند، نگه داشته م ...
water seal drainage تخلیه آب بندی شده ( ا ) : یک روش بسته تخلیه از فضای جنب که امکان خروج مایع و هوا را فراهم می کند اما از ورود هوا جلوگیری می کند، ...
water seal drainage تخلیه آب بندی شده ( ا ) : یک روش بسته تخلیه از فضای جنب که امکان خروج مایع و هوا را فراهم می کند اما از ورود هوا جلوگیری می کند، ...
مسمومیت با آب ( ا ) : وضعیتی که در اثر احتباس بیش از حد آب در مغز ایجاد و منجر به سردرد، سرگیجه و اغتشاش می شود که در موارد شدید ممکن است باعث تشنج و ...
مسمومیت با آب ( ا ) : وضعیتی که در اثر احتباس بیش از حد آب در مغز ایجاد و منجر به سردرد، سرگیجه و اغتشاش می شود که در موارد شدید ممکن است باعث تشنج و ...
waterborne آب زاد ( ا ) : توصیف گر بیماری های خاصی که توسط آب آلوده منتقل می شوند. ˈwɒtərˌbɔːrn
waterborne آب زاد ( ا ) : توصیف گر بیماری های خاصی که توسط آب آلوده منتقل می شوند. ˈwɒtərˌbɔːrn
walk in centers مراکز سرپایی ) h ( : مراکز غیررسمی که خدمات مراقبت های سلامت قابل دسترس را به صورت سرپایی ارائه می دهند. این مراکز، مشاوره های رایگا ...
walk in centers مراکز سرپایی ) h ( : مراکز غیررسمی که خدمات مراقبت های سلامت قابل دسترس را به صورت سرپایی ارائه می دهند. این مراکز، مشاوره های رایگا ...
= morning sickness vɒmitiŋ əv ˈpreɡ. nən. si
projectile vomiting استفراغ جهنده ( ا ) : خروج همراه با فشار محتویات معده ( معمولاً بدون هشدار قبلی ) که در موارد تنگی هیپرتروفیک درب خروجی معده و ب ...
projectile vomiting استفراغ جهنده ( ا ) : خروج همراه با فشار محتویات معده ( معمولاً بدون هشدار قبلی ) که در موارد تنگی هیپرتروفیک درب خروجی معده و ب ...
استفراغ مدفوعی ( ا ) : استفراغی که با مدفوع مخلوط شده است. این نوع استفراغ در موارد انسداد روده ( زمانی که محتویات ابتدای روده به معده برمی گردد ) رخ ...
fecal vomit استفراغ مدفوعی ( ا ) : استفراغی که با مدفوع مخلوط شده است. این نوع استفراغ در موارد انسداد روده ( زمانی که محتویات ابتدای روده به معده ب ...
= stercoraceous vomit
bilious vomit استفراغ صفراوی ) h ( : استفراغی که با صفرا مخلوط شده و به رنگ زرد یا سبز در آمده است. ˈbɪl. i. əs 'vɒmit
voluntary organizations سازمان های داوطلبانه ) h ( : گروهی از افراد که با یک هدف یا آرمان مشترک برای ارائه خدمات به دیگران گرد هم می آیند. بسیاری از ...
voluntary organizations سازمان های داوطلبانه ) h ( : گروهی از افراد که با یک هدف یا آرمان مشترک برای ارائه خدمات به دیگران گرد هم می آیند. بسیاری از ...
vestibule of the vagina دهلیز مهبل ( ا ) : فضای بین لبینه های کوچک در ورودی واژن vestibju:l əv �ə vədʒaɪnə
vestibule of the vagina دهلیز مهبل ( ا ) : فضای بین لبینه های کوچک در ورودی واژن vestibju:l əv �ə vədʒaɪnə
vestibule of the vagina دهلیز مهبل ( ا ) : فضای بین لبینه های کوچک در ورودی واژن vestibju:l əv �ə vədʒaɪnə
vestibule of the ear دهلیز گوش ) h ( : حفره ای در ورودی حلزون گوش vestibju:l əv �ə ɪə
vestibule of the ear دهلیز گوش ) h ( : حفره ای در ورودی حلزون گوش vestibju:l əv �ə ɪə
vertebrobasilar مهره ای قاعده ای ( ص ) : مربوط به شریان های مهره ای و قاعده ای vɜːtibrə'bˈazilər
vertebrobasilar مهره ای قاعده ای ( ص ) : مربوط به شریان های مهره ای و قاعده ای vɜːtibrə'bˈazilər
vertebrobasilar مهره ای قاعده ای ( ص ) : مربوط به شریان های مهره ای و قاعده ای vɜːtibrə'bˈazilər
external version چرخانش خارجی ( ا ) : دستکاری رحم از طریق دیواره شکم به منظور تغییر وضعیت جنین ɪkˈstɜː. nəl 'vɜːʃən
external version چرخانش خارجی ( ا ) : دستکاری رحم از طریق دیواره شکم به منظور تغییر وضعیت جنین ɪkˈstɜː. nəl 'vɜːʃən
verruca plana زگیل پهن ( ا ) : زگیلی کوچک، صاف، معمولاً به رنگ پوست یا قهوه ای روشن و کمی برجسته که گاهی به تعداد زیاد ( بیشتر در کودکان ) دیده می ش ...
verruca plana زگیل پهن ( ا ) : زگیلی کوچک، صاف، معمولاً به رنگ پوست یا قهوه ای روشن و کمی برجسته که گاهی به تعداد زیاد ( بیشتر در کودکان ) دیده می ش ...