پیشنهادهای محمدرضا سلطانی زرندی (١٠,٩٦٦)
بابونه آلمانی German Chamomile
بابا آدم Burdock نام علمی Arctium lappa
بابا آدم Burdock نام علمی Arctium lappa
بابا آدم Burdock نام علمی Arctium lappa
بابونه Chamomile نام علمی Chamaemelum nobile
بابونه Chamomile نام علمی Chamaemelum nobile
انگور ( Grape ( Vine نام علمی Vitis
انگور ( Grape ( Vine نام علمی Vitis
انگور ( Grape ( Vine نام علمی Vitis
انگور ( Grape ( Vine نام علمی Vitis
انار Pomegranate نام علمی Punica
انار Pomegranate نام علمی Punica
انار Pomegranate نام علمی Punica
اسفناج Spinach نام علمی Spinacia oleracea
اسفناج Spinach نام علمی Spinacia oleracea
اسفناج Spinach نام علمی Spinacia oleracea
اسطوخودوس ( لاواندر ) Lavander نام علمی Lavandula
اسطوخودوس ( لاواندر ) Lavander نام علمی Lavandula
اسطوخودوس ( لاواندر ) Lavander نام علمی Lavandula
آووکادو آووکادو Avocado نام علمی Persea americana
آووکادو آووکادو Avocado نام علمی Persea americana
آووکادو آووکادو Avocado نام علمی Persea americana
[پزشکی] گوشی پزشکی: وسیله ای برای سمع صداهای درون بدن
[پزشکی] لکه، خال: علامت یا جای زخم و سوختگی
[پزشکی] طب کودکان: تخصص مراقبت و درمان کودکان
[پزشکی] معده: عضو کیسه ای شکل عضلانی زیر دیافراگم که محل ذخیره ی غذا و ترشح شیره های هضم پروتوئین هاست
[پزشکی] استرپتوباسیل: نوعی باکتری میله ای شکل که زنجیره های دورانی تشکیل می دهد
[پزشکی] سینه ای: مربوط به سینه
[پزشکی] بیماری زا: ارگانیسمی که باعث ایجاد بیماری می گردد
[پزشکی] ثابت کردن کشکک
[پزشکی] ( استخوان ) کشکک؛پوشش زانو
[پزشکی] استخوان آهیانه: به هر یک از دو استخوان تشکیل دهنده ی بالا و طرفین جمجمه
[پزشکی] آهیانه ای - پس سری: مربوط به استخوان های آهیانه ای و پس سری
[پزشکی] 1. جداری: مربوط به دیواره ی داخلی یک حفره بدن 2. آهیانه ای: مربوط به استخوان آهیانه
[پزشکی] انگل: ارگانیسمی که داخل یا روی بدن ارگانیسم دیگر زندگی می کند
[پزشکی] غدد باراتیروئید: غدد کوچک درون ریز در پشت تیروئید که به افزایش سطوح کلسیم خون می انجامند
[پزشکی] فلج خفیف ( جزئی )
[پزشکی] زیر زبانی: ( واقع در ) زیر زبان
[پزشکی] عضله ی مخطط
[پزشکی] زیر مشیمیه ( ای )
[پزشکی] 1. نیزه ای 2. شبیه به ستون
[پزشکی] بهت، رخوت، بی حسی، گیجی
[پزشکی] سوپراپوبیک، فوق عانه ای: بالای عانه
[پزشکی] عرق
[پزشکی] فوق کشککی: ( واقع در ) بالای کشکک
[پزشکی] فوق مخچه ای: بالای مخچه
[پزشکی] جراحی ترمیمی
[پزشکی] فوق کلیوی: ( واقع در ) بالای کلیه
[پزشکی] فوق بطنی: ( واقع در ) بالای بطن
[پزشکی] بخیه ( زدن ) ، به هم وصل کردن و یا چند قسمت با چسباندن و یا دوختن آنها به یکدیگر