پیشنهادهای محمدرضا سلطانی زرندی (١١,٤٥٤)
گرمادرمانی: ( اسم ) استفاده از جریان الکتریکی با فرکانس بالا برای تولید گرما در بافت بدن.
دیاستولیک: ( صفت ) مربوط به دورۀ انبساط قلب
فراخ ایستی: ( اسم ) 1. فضای غیرعادی گسترده بین دندانهای مجاور 2. شکاف غیرمعمول در هر عضو یا عضو بدن
دیاستاز: ( اسم ) آنزیمی که نشاسته را می شکند و به قند تبدیل می کند.
دیافیزیت: ( اسم ) التهاب دیافیز که اغلب با بیماری روماتیسمی همراه است
مرکز تشخیصی و درمانی: ( اسم ) یک مرکز عمدتاً برای جراحی روزانه یا اقامت کوتاه مدت، که در آن می توان طیف وسیعی از جراحی های برنامه ریزی شده مانند تعوی ...
دیادوکوکینزیس: ( اسم ) توانایی طبیعی برای باعث شدن عضلات جهت به حرکت درآوردن اندامها در جهات مخالف
دیافیز: ( اسم ) قسمت مرکزی بلند یک استخوان دراز.
دیالیز کلیوی: ( اسم ) روشی برای حفظ مصنوعی تعادل شیمیایی خون در صورت از کار افتادن کلیه ها یا فرآیند استفاده از این روش.
دیاکلازی: ( اسم ) شکستگی ایجاد شده توسط جراح برای ترمیم شکستگی قبلی که بد جوش خورده است یا برای اصلاح یک بدشکلی
کمای دیابتی: ( اسم ) حالت بیهوشی ناشی از دیابت درمان نشده
دیابت شیرین: ( اسم ) بیماری که در آن بدن نمی تواند جذب قند را کنترل کند زیرا پانکراس انسولین کافی ترشح نمی کند. دیابت ملیتوس دو شکل دارد: نوع I ممکن ...
دیابت بی مزه: ( اسم ) اختلال نادر غده هیپوفیز که باعث تولید مقدار ناکافی هورمون وازوپرسین ( که تولید ادرار را کنترل می کند ) می شود و منجر به دفع بیش ...
جذب سنجی اشعه ایکس با انرژی دوگانه/ اسکن دکسا/ اسکن تراکم استخوان: ( اسم ) تکنیکی برای ارزیابی تغییرات در تراکم استخوان افراد، مانند پوکی استخوان یا ...
جذب سنجی اشعه ایکس با انرژی دوگانه/ اسکن دکسا/ اسکن تراکم استخوان: ( اسم ) تکنیکی برای ارزیابی تغییرات در تراکم استخوان افراد، مانند پوکی استخوان یا ...
اسکن دکسا: ( اسم ) تکنیکی برای ارزیابی تغییرات در تراکم استخوان افراد، مانند پوکی استخوان یا بیماری پاژه
انحراف تیغه بینی: ( اسم ) موقعیت غیرعادی تیغه بینی که ممکن است بینی را مسدود کند و باعث خونریزی بینی شود.
انحراف جنسی: ( اسم ) رفتار جنسی که غیرعادی شمرده می شود.
تأخیر رشد: ( اسم ) دیرتر از حد معمول رشد کردن، چه از نظر جسمی یا به لحاظ روانی
خوابیدن: ( اسم ) 1. شل شدن آلت مردانه یا کلیتوریس پس از نعوظ یا ارگاسم 2. کم شدن ورم
عضله دترسور: ( اسم ) پوشش عضلانی مثانه
رفتگی: ( اسم ) فرسودگی در اثر مالش یا استعمال
شبکیه جدا شده: ( اسم ) وضعیتی که در آن شبکیه تا حدی از کره چشم جدا می شود و باعث از دست دادن بینایی می شود. جدا شدن شبکیه می تواند در اثر ضربه ای به ...
داروی طراحی شده: ( اسم ) دارویی که برای افزایش خواص آن، اصلاح شده است ( غیررسمی ) .
غشای دسمه: ( اسم ) یکی از لایه های عمیق قرنیه
میانپوست: ( اسم ) لایه ضخیم پوست زنده در زیر اپیدرم.
پوست ترمیمی: ( اسم ) پیوند پوست، به جای پوست آسیب دیده با پوست گرفته شده از قسمت دیگری از بدن یا از اهداکننده
درماتوفیت: ( اسم ) قارچی متعلق به یکی از سه جنس که روی پوست یا مو تأثیر می گذارد و باعث کچلی می شود.
درماتومایکوزیس: ( اسم ) عفونت پوستی ناشی از قارچی که درماتوفیت نیست.
( اسم ) 1. پوست بَردار: چاقوی مخصوصی که برای بریدن بخش های نازک پوست برای پیوند استفاده می شود. 2. درماتوم: ناحیه ای از پوست که توسط یک عصب نخاعی تام ...
افتادگی پوست پلک: ( اسم ) وضعیتی که در آن چین پوست روی پلک به سمت پایین حرکت می کند، که در افراد مسن شایع است.
درآدنیت: ( اسم ) التهاب غدد لنفاوی در گردن
پایین برنده: ( اسم ) ماهیچه ای که قسمتی از بدن را به سمت پایین می کشد.
خویشاوند وابسته: ( اسم ) شخصی که یکی دیگر از اعضای خانواده از او مراقبت می کند.
دندان نهاد: ( اسم ) تعداد، چینش و ویژگی های خاص تمام دندان های فک افراد. کودکان دندان های ثنایا، نیش و دندان های آسیاب دارند که طی سال ها توسط دندان ...
صفحه دندانی: ( اسم ) پروتزی که به شکل دهان ساخته شده و دندان مصنوعی را نگه می دارد.
پاچنبری، پا کجی، پاچماقی: ( اسم ) پا با حالت مادرزادی و کج شدن به داخل یا پایین، به شکلی که اجازه راه رفتن معمولی را نمی دهد، .
پاچنبری، پای پیچ خورده : ( اسم ) پا با حالت مادرزادی و کج شدن به داخل یا پایین، به شکلی که اجازه راه رفتن معمولی را نمی دهد، .
میلین زدا: ( صفت ) مربوط به تخریب غلاف میلین رشته های عصبی گرد
عضله دلتوئید/ شبه دلتا: ( اسم ) عضله مثلثی بزرگی که مفصل شانه را می پوشاند و به استخوان بازو متصل می شود و بازو را به سمت بالا می برد.
روان آشفتگی رعشه ای/ الکلی: ( اسم ) حالتی از بیماری روانی که معمولاً در مصرف کننده های طولانی مدت الکل دیده می شود که سعی می کنند مصرف الکل را کنار ...
دهیدروژناز/ آبزیما: ( اسم ) آنزیمی که هیدروژن را بین ترکیبات شیمیایی منتقل می کند.
بلع: ( اسم ) عمل عبور دادن غذا یا مایع و گاهی هوا از دهان به مری ( فنی )
بیماری فرساینده: ( اسم ) بیماری یا اختلالی که در آن، عملکرد بخشی از بدن به تدریج از بین می رود یا بخشی از بدن قادر به ترمیم خود نیست.
اوستیت دفورمنس/ بیماری پاژه استخوانی: ( اسم ) بیماری که به تدریج استخوان های ستون فقرات، پاها و جمجمه را نرم می کند، به طوری که خمیده می شوند.
( اسم ) ناپدید شدن راش
ازاله بکارت: ( اسم ) عمل پاره شدن پرده بکارت باکره معمولاً در اولین رابطه جنسی
ترومبوز عمقی وریدی ( DVT ) : ( اسم ) وضعیتی که زمانی ایجاد می شود که ترومبوز در وریدهای عمقی پا یا لگن به ریه می رود و ممکن است باعث مرگ شود. این عار ...
ورید عمقی: ( اسم ) سیاهرگی که در داخل بدن نزدیک استخوان است، برخلاف ورید سطحی نزدیک پوست.
زائده بالی: هر یک از یک جفت برآمدگی های استخوان پروانه ای در جمجمه.