پیشنهادهای محمدرضا سلطانی زرندی (١١,٤٥٤)
اریترودرمی ( اسم ) : حالتی که در آن پوست قرمز و پوسته پوسته می شود
سرخ تنده فزونی ( اسم ) : وجود اریتروبلاست ها در خون که معمولاً در کم خونی همولیتیک دیده می شود.
سرخی سفت ( اسم ) : یک بیماری سلی که در آن ندول های زخمی روی پاهای زنان جوان ظاهر می شود.
سرخی سفت/ بیماری بازین ( اسم ) : یک بیماری سلی که در آن ندول های زخمی روی پاهای زنان جوان ظاهر می شود.
قرمزبرشتگی پوستی ( اسم ) : الگویی از خطوط قرمز روی پوست که در اثر قرار گرفتن در معرض گرما ایجاد می شود.
شهوت زا ( صفت ) : ایجادکننده هیجان جنسی
عضلات راست کننده ستون مهره ها ( اسم ) : عضله بزرگی که از پایه ستون فقرات شروع می شود و در حالی که از ستون فقرات بالا می رود، تقسیم می شود.
فلج ارب ( اسم ) : وضعیتی که در آن یک بازو به دلیل صدمات هنگام تولد به شبکه بازویی فلج می شود.
فلج ارب ( اسم ) : وضعیتی که در آن یک بازو به دلیل صدمات هنگام تولد به شبکه بازویی فلج می شود.
شبکۀ درمیان یاخته ای: شبکه ای کیسه ای در یاخته های تمایزیافته که در سنتز و انتقال پروتئین ها و همچنین در واکنش های دگرگشتی، از جمله سنتز فسفولیپ ...
اپولیس ( اسم ) : تورم فیبری کوچک روی لثه
ویروس اپشتین بار ( اسم ) : ویروسی که احتمالاً باعث تب غدد می شود.
پوششی شدن ( اسم ) : رشد پوست روی زخم
خون دماغ ( اسم ) : حادثه خونریزی از بینی که معمولاً در اثر ضربه یا عطسه، دمیدن شدید بینی یا فشار خون بالا ایجاد می شود ( غیررسمی ) .
اپیسپادیاس ( اسم ) : یک بیماری مادرزادی که در آن مجرای ادرار در بالای آلت تناسلی باز می شود، نه در انتهای آن.
میاندوراه بری ( اسم ) : برش جراحی پرینه در نزدیکی واژن برای جلوگیری از پارگی در هنگام زایمان
میان دوراه دوزی ( اسم ) : روشی برای بخیه زدن لبهای بزرگ پاره شده اطراف واژن
روصلبیه ( اسم ) : سطح خارجی صلبیه کره چشم
چادرینه ( اسم ) : یک چین صفاقی که بر روی روده آویزان است.
چادرینه ( اسم ) : یک چین صفاقی که بر روی روده آویزان است.
اشک ریزش ( اسم ) : حالتی که در آن چشم یا به دلیل مسدود شدن مجرای اشکی یا ترشح بیش از حد اشک، از اشک پر می شود.
اپی منوره ( اسم ) : قاعدگی در فواصل کوتاهتر از بیست و هشت روز
اپی منوراژی ( اسم ) : خونریزی بسیار شدید در طول قاعدگی که در فواصل بسیار کوتاه اتفاق می افتد.
اپیلویا/ تصلب دکمه ای ( اسم ) : یک بیماری ارثی مغز که با اختلالات یادگیری، صرع و تومورهای کلیه و قلب همراه است.
اپیلویا ( اسم ) : یک بیماری ارثی مغز که با اختلالات یادگیری، صرع و تومورهای کلیه و قلب همراه است.
فضای برون سخت شامه ای ( اسم ) : فضایی در طناب نخاعی بین کانال مهره ای و سخت شامه
بلوک برون سخت شامه ای ( اسم ) : بی دردی که با تزریق محلول ضد درد در فضای بین کانال مهره ای و سخت شامه ایجاد می شود.
بی حسی برون سخت شامه ای ( اسم ) : بی حسی موضعی که در آن ماده بی حس کننده به فضای بین کانال مهره ای و سخت شامه تزریق می شود.
اپیدیدیموارکیت ( اسم ) : التهاب اپیدیدیم و بیضه ها
بربیضه برداری ( اسم ) : برداشتن اپیدیدیم
بربیضه ای ( صفت ) : مربوط به اپیدیدیم
اپیدرموفیتون ( اسم ) : قارچی که روی پوست رشد می کند و باعث ایجاد بیماری پای ورزشکاران و سایر اختلالات می شود.
روپوست کافتی ( اسم ) : جدا شدن اپیدرم از بافت زیرین که معمولاً باعث ایجاد تاول می شود.
پوست پی ( صفت ) : مربوط به اعصابی است که بر حواس ظریف لامسه و درجه حرارت حاکم هستند.
برون کاسه ( اسم ) : پنج لایه پوست سر، پوست و موی سر که جمجمه را می پوشاند.
چین اپیکانتی ( اسم ) : چین بزرگ پوست در گوشه داخلی چشم که در نوزادان رایج است و در بزرگسالان برخی از گروه ها مانند چینی ها نیز دیده می شود.
چین اپیکانتی/ فزون پلک ( اسم ) : چین بزرگ پوست در گوشه داخلی چشم که در نوزادان رایج است و در بزرگسالان برخی از گروه ها مانند چینی ها نیز دیده می شود.
اپیبلفارون ( اسم ) : چین غیرمعمول پوست روی پلک، که ممکن است مژه ها را روی کره چشم فشار دهد.
افیدروز ( اسم ) : مقدار غیرعادی عرق
اپندیموما ( اسم ) : توموری در مغز که منشا آن از مغزآستر است
مبدل پوشی جنسی ( اسم ) : پوشیدن جنس مقابل، زمانی که یک مرد لباس زنانه می پوشد
انورتیک ( صفت ) : مربوط به بی اختیاری روانی ادرار یا ایجاد کننده آن
درون گشتی ( اسم ) : چرخش لبه پلک به سمت داخل
انتونوکس ( اسم ) : گازی متشکل از 50 درصد اکسیژن و 50 درصد اکسید نیتروژن که به عنوان مسکن در هنگام زایمان استفاده می شود.
روده سنبی ( اسم ) : یک عمل جراحی برای ایجاد شکاف بین روده کوچک و دیواره شکم
روده نژندی ( اسم ) : هر گونه اختلال در روده.
روده بین ( اسم ) : ابزاری برای بررسی داخل روده
انتروکولیت ( اسم ) : التهاب کولون و روده کوچک
انتروسل ( اسم ) : فتق روده
غضروف خنجرى ( اسم ) : قسمت پایینی استخوان جناغ سینه که در جوانان غضروفی است اما در میانسالی استخوانی می شود.