پیشنهادهای محمدرضا سلطانی زرندی (١١,٤٥٤)
انوفتالموس ( اسم ) : حالتی که در آن چشم ها در حدقه خود بسیار عمیق هستند
( اسم ) : ( در مامایی ) لحظه ای که قسمتی از جنین، معمولاً سر، در ابتدای زایمان وارد لگن می شود.
مرحله آخر بیماری کلیوی: ( اسم ) : مرحله بیماری کلیوی که در آن اورمی رخ می دهد و باید دیالیز شروع شود.
صفحه انتهایی ( اسم ) : انتهای عصب حرکتی، جایی که به فیبر عضلانی می پیوندد
لوله داخل نای ( اسم ) : لوله ای که از طریق بینی یا دهان برای بیهوشی یا برای کمک به تنفس، به داخل نای عبور می داده می شود.
درون پوشه ( اسم ) : غشایی از یاخته های خاص که قلب، عروق لنفاوی، عروق خونی و حفره های مختلف بدن را آستربدی می کند.
اندوتلیوما ( اسم ) : یک تومور بدخیم که از داخل اندوتلیوم منشا می گیرد
درون استخوان بندی ( اسم ) : ساختار درونی استخوان ها و غضروف در حیوان
تصویربرداری قهقرایی درون بینی مجاری صفراوی و لوزالمعده ( اسم ) : روشی که برای معاینه مجرای پانکراس و مجرای صفراوی از نظر انسدادهای احتمالی استفاده می ...
درون بین ( اسم ) : ابزاری است که برای بررسی داخل بدن استفاده می شود و از لوله ای نازک ساخته شده است که از یک گذرگاه به داخل بدن عبور داده می شود. ای ...
درون انگل ( اسم ) : انگلی که درون میزبان خود زندگی می کند، به عنوان مثال در روده ها
اندونوریوم ( اسم ) : بافت فیبری بین فیبرهای منفرد در یک عصب
اندومیسیم ( اسم ) : بافت همبند اطراف و بین رشته های عضلانی
اندومیوکاردیت ( اسم ) : التهاب عضله و غشای داخلی قلب
اندومتریت ( اسم ) : التهاب پوشش داخلی رحم
سایش لیزری آندومتر ( اسم ) : یک روش جراحی زنان با استفاده از لیزر برای درمان فیبروم یا سایر علل ضخیم شدن پوشش داخلی رحم
درون نایژه ای ( صفت ) : داخل برونش
اندارتریت انسدادی ( اسم ) : وضعیتی که در آن التهاب در یک سرخرگ آنقدر شدید است که شریان را مسدود می کند.
انکوندروم ( اسم ) : توموری تشکیل شده از غضروف در حال رشد در داخل استخوان
انسفالومیلوپاتی ( اسم ) : هر وضعیتی که در آن مغز و نخاع دچار بیمار گردند
آنسفالوم ( اسم ) : تومور مغز
مغزنگاره ( اسم ) : عکس پرتو ایکس از بطن ها و فضاهای مغز که پس از تزریق هوا از طریق سوراخ کمری به مایع مغزی نخاعی، گرفته می شود.
انسفالین ( اسم ) : پپتید تولید شده در مغز که به عنوان یک مسکن طبیعی عمل می کند.
ورید صدوری ( اسم ) : سیاهرگی از طریق جمجمه که سینوس های وریدی را به سیاهرگ های پوست سر متصل می کند.
غشای رویانی ( اسم ) : یکی از دو لایه اطراف رویان یعنی آمنیون و کوریون که محافظت و تامین غذا را فراهم می کنند.
آمبولیزاسیون ( اسم ) : استفاده از آمبولی از طریق یک کاتتر که برای درمان خونریزی داخلی، به داخل رگ خونی وارد می شود.
الیپتوسیتوز: ( اسم ) : حالتی که در آن گلبول های قرمز بیضی شکل غیرعادی در خون ظاهر می شوند.
الایزا/ سنجش ایمونوسوربنت مرتبط با آنزیم ( اسم ) : فرآیندی که در آن یک آنزیم به یک آنتی بادی یا آنتی ژن متصل می شود و باعث تغییر رنگ می شود که وجود ی ...
enzyme - linked immunosorbent assay الایزا/ سنجش ایمونوسوربنت مرتبط با آنزیم ( اسم ) : فرآیندی که در آن یک آنزیم به یک آنتی بادی یا آنتی ژن متصل می ...
رژیم حذفی: ( اسم ) : یک رژیم غذایی ساختاریافته که در آن غذاهای مختلف یکی یکی حذف می شوند تا تأثیر آن بر نشانه ها مشاهده شود و در شرایطی مانند آلرژی و ...
آویز دست گردنی: ( اسم ) : تسمه ای که به دور گردن بسته می شود، برای نگه داشتن دست یا بازوی آسیب دیده در وضعیت بالا برای کنترل خونریزی استفاده می شود.
برق درمانی: ( اسم ) درمان اختلالی مانند برخی از اشکال فلج با استفاده از جریان الکتریکی با فرکانس پایین برای تلاش جهت احیای عضلات
برق جراحی: ( اسم ) عملی که در آن جراح از جریان الکتریکی برای بریدن یا سوزاندن بافت استفاده می کند.
الکترورتینوگرافی: ( اسم ) فرآیند ثبت تغییرات الکتریکی در شبکیه چشم هنگام تحریک با نور
الکترورتینوگرام: ( اسم ) نتیجه چاپی الکترورتینوگرافی ( electroretinography ) .
داغ الکتریکی: ( اسم ) برداشتن بافت بیمار با استفاده از سوزن یا حلقه سیم گرم شده الکتریکی.
الکتروکاردیوفونوگرافی: ( اسم ) فرآیند ضبط الکتریکی صداهای ضربان قلب
بافت ارتجاعی: ( اسم ) بافت همبند که دارای رشته های ارتجاعی است، به عنوان مثال در دیواره شریان ها یا آلوئول ها در ریه ها
رشته ارتجاعی/ زرد: ( اسم ) فیبری که به راحتی منبسط می شود و در غضروف الاستیک، پوست و دیواره رگ ها و ریه ها یافت می شود.
زودانزالی: ( اسم ) وضعیتی که در آن مرد در حین رابطه جنسی، خیلی زود انزال پیدا می کند.
سندرم آیزنمنگر: ( اسم ) بیماری قلبی ناشی از نقص سپتوم بین بطن ها، همراه با فشار خون ریوی
آسم ناشی از ورزش: ( اسم ) آسم که در اثر ورزش مانند دویدن یا دوچرخه سواری ایجاد می شود.
افلوراژ: ( اسم ) نوعی ماساژ که در آن پوست در یک جهت برای افزایش جریان خون لمس می شود.
عصب حرکتی/ وابران: ( اسم ) عصبی که تکانه ها را از مغز و نخاع به ماهیچه ها می رساند و باعث حرکت می شود.
عصب حسی: ( اسم ) عصبی که حسی مانند گرما، چشایی یا بو را ثبت می کند و تکانه ها را به مغز و نخاع می رساند.
دوز مؤثر: ( اسم ) اندازه دوزی که اثر مورد نیاز را ایجاد می کند
نوار مغز: ( اسم ) نموداری که تکانه های الکتریکی در مغز روی آن ثبت می شود
سندرم ادواردز: ( اسم ) یک اختلال ژنتیکی شدید که منجر به ناهنجاری های مغز، کلیه، قلب، دست ها و پاها می شود. این بیماری توسط یک کپی اضافی از کروموزوم 1 ...
اتیلن دی آمین تترا استات: ( اسم ) یک ماده شیمیایی بی رنگ که می تواند به فلزات سنگین متصل شود و آنها را از جریان خون خارج کند.
نیست اندامی: ( اسم ) عدم وجود مادرزادی یک یا چند اندام