دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٩,٢٣٨
رتبه در دیکشنری
٤٦٠
لایک
٩٤٥
دیسلایک
١٠٦
جدیدترین پیشنهادها
٣ سال پیش
-٤
عموما
٣ سال پیش
٥
رو کردنِ ( جواب سوال ) منو یادِ رو کردنِ برگه های پاسور می ندازه، همون ورق بازی
٣ سال پیش
٢
رو کردنِ ( جواب سوال )
٣ سال پیش
٠
ترازه
٣ سال پیش
٢
فشار، تحت فشار روانی قرار گرفتن
جدیدترین ترجمهها
٤ سال پیش
Then he got pen and writing pad and sat at the table.
٠
سپس قلم و زیردستی را برداشت و پشت میز نشست.
٤ سال پیش
She made a careful measure of the distance.
١٠
او با دقت فاصله را اندازه گیری کرد/ اندازه گرفت.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.