میرحسین سیاوشی خیابانی

دانشجوی رشتهٔ زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه تبریز
شماره تماس ( واتساپ و تلگرام ) :09036349226
ایمیل:siavoshiamirhossein005@gmail
فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده
declaim against something or someone٠١:١٥ - ١٤٠٠/١٢/١٨to protest against loudly and publiclyگزارش
2 | 0
i do not care٠٠:٣٥ - ١٤٠٠/١٢/١٨it is a matter of total indifference to me ( =I do not care )گزارش
0 | 0
برام مهم نیست٠٠:٣٧ - ١٤٠٠/١٢/١٨it is a matter of total indifference to me ( =I do not care )گزارش
0 | 0
مزخرف گفتن١٠:٣٩ - ١٤٠٠/١٢/١٦چراندرچار گفتن. [ چ َ اَ دَ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) یاوه سرایی کردن. سخن مهمل و حرف بیهوده گفتن. یاوه سرودن. پرت و پلا گفتن. رجوع به چراندرچار شود.گزارش
0 | 0
مزخرفات١٠:٣٩ - ١٤٠٠/١٢/١٦چراندرچار. [ چ َ اَ دَ ] ( اِ مرکب ) در تداول عوام ، گفتار بی معنی و بیهوده و نامتناسب. هذیان. سخن لغو. گفتار یاوه و عبث. مهملات و لاطائلات. پرت و پل ... گزارش
0 | 0
مهملات١٠:٣٩ - ١٤٠٠/١٢/١٦چراندرچار. [ چ َ اَ دَ ] ( اِ مرکب ) در تداول عوام ، گفتار بی معنی و بیهوده و نامتناسب. هذیان. سخن لغو. گفتار یاوه و عبث. مهملات و لاطائلات. پرت و پل ... گزارش
2 | 0
گرینده٠٩:٤٥ - ١٤٠٠/١٢/١٦گریه مند. [ گ ِرْ ی َ / ی ِ م َ ] ( ص مرکب ) گریان. اشک ریز : بمکتب جگرگوشگان گریه مند غلامان به بازار و کو هرزه خند. ظهوری ( از آنندراج ) .گزارش
0 | 0
گریان٠٩:٤٧ - ١٤٠٠/١٢/١٦گریه گر. [ گ ِرْ ی َ / ی ِ گ َ ] ( ص مرکب ) گریه کن. گریان : قهقه و های های ساخته جفت خنده پرداز و گریه گرمائیم. ظهوری ( از آنندراج ) .گزارش
2 | 0
باران٠٩:٤٦ - ١٤٠٠/١٢/١٦گریه آسمان. [ گ ِرْ ی َ / ی ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از باران : گرستند از گریه جویی روان بیاید مگر گریه آسمان. سعدی ( بوستان ) .گزارش
2 | 0
شراب٠٩:٤٥ - ١٤٠٠/١٢/١٦گریه تاک. [ گ ِرْ ی َ / ی ِ ی ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آبی است که در موقع بریدن شاخ تاک فروریزد. || کنایه از شراب انگور. ( آنندراج ) : تو فکر نا ... گزارش
2 | 0
گریان٠٩:٤٤ - ١٤٠٠/١٢/١٦گریه مند. [ گ ِرْ ی َ / ی ِ م َ ] ( ص مرکب ) گریان. اشک ریز : بمکتب جگرگوشگان گریه مند غلامان به بازار و کو هرزه خند. ظهوری ( از آنندراج ) .گزارش
2 | 0
مال بین٠١:٥٥ - ١٤٠٠/١٢/١٦پس و پیش نگر. [ پ َ س ُن ِ گ َ ] ( نف مرکب ) مآل بین. عاقبت اندیش : من همه ساله دل از عشق نگه داشتمی بخدا بودمی از عشق پس و پیش نگر. فرخی.گزارش
0 | 0
عاقبت اندیشی٠١:٥٦ - ١٤٠٠/١٢/١٦پس وپیش نگریستن. [ پ َ س ُ ن ِ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) یا پس و پیش نگه کردن. گذشته و آینده را بنظر داشتن. به قبل و بعد اندیشیدن. عاقبت اندیشیدن : شنیدم ... گزارش
0 | 0
عاقبت اندیش٠١:٥٥ - ١٤٠٠/١٢/١٦پس و پیش نگر. [ پ َ س ُن ِ گ َ ] ( نف مرکب ) مآل بین. عاقبت اندیش : من همه ساله دل از عشق نگه داشتمی بخدا بودمی از عشق پس و پیش نگر. فرخی.گزارش
5 | 0