تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همان detective یا کارآگاه هست

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

عکس گرفته شده از مراحل تولید سریال یا فیلم سینمایی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نزدیک بود. . . . Dave nearly crashed his car, but he braked just in time

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To learn or start to do domething , especially for pleasure

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The opposite of changeable

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معادل busy bee =پر مشغله و گرفتار

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معادل snowed under= پر مشغله و گرفتار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مطرح کردن موضوعی I woudn't raise the topic, I would the employer raise it first.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Exaggerates and distorts the facts

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Sink برای آشپزخانه بکار میرود ولی ( wash ) basin برای bathroom استفاده می شود

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اخراج شدن از کار ( محاوره غیر رسمی )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

اخراج شدن از کار ( غیر رسمی )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلینیک دامپزشکی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٩

معنای سالانه برایannual هست نه annoying ! لطفا اصلاح شود

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

زنگ خوردن تلفن Has your phone ever gone off at a bad time?

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در مورد تلفن به معنای زنگ خوردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چیزی را تصاحب کردن یا بدست آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هوش مالی . شم اقتصادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

کلید کردن ، گیردادن Why does everyone keep fixating on that?

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

جمله ای که هنرپیشه ها و موزیسین ها برای جلو گیری از بد بیاری ( به جای goo luck ) به همدیگه میگن !!که در واقع یه نوع خرافات قدیمیه!