دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٢,١١٦
رتبه در دیکشنری
١,٦٤٧
لایک
٥٧
دیسلایک
٣
جدیدترین پیشنهادها
٣ هفته پیش
٠
عکس گرفته شده از مراحل تولید سریال یا فیلم سینمایی
١ ماه پیش
٠
نزدیک بود. . . . Dave nearly crashed his car, but he braked just in time
٢ ماه پیش
٠
To learn or start to do domething , especially for pleasure
٢ ماه پیش
٠
The opposite of changeable
٢ ماه پیش
٠
معادل busy bee =پر مشغله و گرفتار
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.