پیشنهادهای اسکندر شهبازی گهرویی (٣٥٥)
چی به گویش بختیاری یعنی مانند مثال چی شاهین بالا سرم دائم ایزنه بال یعنی مانند شاهین
نشم به گویش بختیاری یعنی ناز و کرشمه، دلبری کردن هنگام راه رفتن می باشد مثل بیو با نشم و ناز و نشمین یعنی کسی که با ناز و کرشمه راه می رود و دلربایی ...
بلاز به گویش بختیاری یعنی شعله ور شدن یا گر گرفتن آتش
پاکش به گویش بختیاری یعنی زیر شلواری زنانه
بنیر به گویش بختیاری یعنی نگاه کن
بلگه به گویش بختیاری یعنی هدیه یا کادویی که برای نو عروس می برند
اوقورایی به گویش بختیاری یعنی پولی که بعنوان کمک هزینه سفر به مسافر دهند، هدیه ای که به مسافر اماکن زیارتی دهند
لنگ شدن به گویش بختیاری یعنی منتظر ماندن لنگ کردن یعنی الاف کردن کسی ، وقت کسی را تلف کردن
کله شکار به گویش بختیاری یعنی کمینگاه شکار پرندگان
منگ منگ کردن به گویش بختیاری یعنی توی دماغی صحبت کردن
نفت به گویش بختیاری یعنی بینی یا دماغ
ملیل به گویش بختیاری یعنی ولرم مث آب ملیله یعنی آب ولرم
قسر به گویش بختیاری یعنی نازا
فرز به گویش بختیاری یعنی تند و تیز ، چابک
طوف به گویش بختیاری یعنی آبشار مثل طوف سفید
شلیف به گویش بختیاری یعنی گونی بزرگ جهت کاه و علوفه
شنهه گویش بختیاری یعنی صدای اسب شیهه
لت به گویش بختیاری یعنی تار مثال یک لت مو یعنی یک تار مو
مو کشت به گویش بختیاری یعنی کسی را تعارف لفظی کردن
تلین به گویش بختیاری یعنی شکم گنده
تنگر به گویش بختیاری یعنی یک قطعه سنگ ریز
تلاپه به گویش بختیاری یعنی یک مشت مثلا یک تلاپه گندم یا برنج
خیگ به گویش بختیاری نوعی ظرف است از پوست بز یا گوسفند جهت نگهداری روغن حیوانی یا شیره انگور و . . .
چو انداختن به گویش بختیاری یعنی شایعه کردن
دابور به گویش بختیاری یعنی از شیر بریدن بره یا بزغاله
دالو به گویش بختیاری یعنی پیر زن
سهرو به ضمه سین به گویش بختیاری یعنی سرخ رو یا بور
ریت به گویش بختیاری یعنی بدون چیزی ، خالی بودن مثل زمین ریت یعنی بدون علف
دال به گویش بختیاری یعنی نوعی پرنده لاشخور
سرسا گرفتن به گویش بختیاری یعنی سرگیجه گرفتن
سر و پوک به گویش بختیاری یعنی سر و صورت
داری به گویش بختیاری یعنی وارانه
زمند به گویش بختیاری یعنی خسته
تاسیدن به گویش بختیاری یعنی حالت خفگی به کسی دست دادن
خاگینه به گویش بختیاری یعنی تخم مرغ نیمرو
ترکه به گویش بختیاری یعنی شاخه نازک درخت
بوی ترز به گویش بختیاری یعنی بوی سوختگی
جلد به فتحه ج به گویش بختیاری یعنی سریع ، تند
ایتری به گویش بختیاری یعنی می توانی
تنگ به کسره ت به گویش بختیاری یعنی سفت ، محکم
انجه انجه به گویش بختیاری یعنی تکه تکه
بهل به گویش بختیاری یعنی بگذار ، فرصت بده
دستم به شالت به گویش بختیاری کنایه دستم به دامانت می باشد
پل به فتحه پ به گویش بختیاری یعنی گیسو مثال زنان در عزای عزیزان خود پل می برنند
چوم و چیت برداشتن به گویش بختیاری یعنی کسی را از هستی ساقط کردن
چو و چپ به گویش بختیاری یعنی هم همه کردن و خبر مرگ کسی را دادن که خبر موثق نیست
چو به گویش بختیاری یعنی شایعه، چو انداختن یعنی شایعه پراکنی کردن
کیس کمر یا کیز کمر به گویش بختیاری یعنی کیسه کوچکی از جنس چرم که جنگاوران یا شکارچی ها برای مسلح کردن تفنگ پوز پر در آن باروت می ریختن و آنرا همراه د ...
کل به کسره ک به گویش بختیاری یعنی پهلو مثال به دلم نشستی کی به کلم اینشینی
کلور به گویش بختیاری یعنی ساقه های خشک شده گندم و جو و جا کلور یعنی جای درو گندم و جو