پیشنهاد‌های اسکندر شهبازی گهرویی (١٣٢)

بازدید
٨٥
تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تیه به گویش بختیاری یعنی چشم مثل تیه کال

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برد به گویش بختیاری یعنی سنگ

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاله به گویش بختیاری صدای است که هنگام بزم یا رزم غالبا توسط مردان نواخته می شود

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاله به گویش بختیاری نوعی خورجین است که دهانه گشادی دارد و برای حمل خاک یا فضولات حیوانات و . . . استفاده می شود

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نو بهیگ به گویش بختیاری یعنی نو عروس

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وردلنگ به گویش بختیاری یعنی گم شو یا گورت گم کن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زواله به گویش بختیاری یعنی پایین یا انتهای سراشیبی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مافگه به گویش بختیاری به مکانی گفته می شود که جهت یاد بود متوفی در ملک شخصی وی بنا می گردد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به گویش بختیاری جاوارگه یعنی محل سکونت و زیست موقت عشایر در مکانی خاص

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

داک به گویش بختیاری یعنی حامی و پشتبان

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوگه به گویش بختیاری یعنی محل و میدان شور و مشورت و تصمیم گیری جهت مسائل سیاسی و اجتماعی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرچل به گویش بختیاری یعنی کثیف و غیر بهداشتی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

گرده له به گویش بختیاری گرد کوچک مثال کوه گرده له یعنی گوه گرد کوچک

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هیرده به گویش بختیاری یعنی خرده مانند هیرده برنج

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به گویش بختیاری یعنی پاشنه کفش مانند برچیدن خرده برنج از نعل کفش

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

به معنی بشقاب

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهانه دادن به کسی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سوده به گویش بختیاری یعنی سوخته مانند سوده دل یعنی سوخته دل

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلس به گویش بختیاری یعنی بهش مانند: برگ تلس نموده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به گویش بختیاری لم یعنی پایین

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

به گویش بختیاری یعنی جنگ و دعوا، نوعی کارابزار که خیش یا چم را به جفت وصل می کندو به ضمه ج یعنی جوان و سرحال و جریدن یعنی کج شدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

خل به گویش بختیاری یعنی دیوانه، کج و خاکستر می باشد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چل، محلی که سنگ ها روی هم انباشته شده اند

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وسیله ای که از سیم بوکسل ساخته مشود برای عبور از رودخانه، نوعی پل

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به گویش بختیاری یعنی تابدار شدن

پیشنهاد
٠

جوان، توانمند، سرحال بودن، ریلکس

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دل و جیگر داشتن، شهامت داشتن، توانمد بودن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به گویش بختیاری یعنی دعوا کردن، جنگ کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی پاره کردن چیزی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وسیله ای که از پوست گاو ساخته می شد که خیش را به جفت وصل می کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به گویش بختیاری زهله ترک شدن یعنی احساس ترس شدید که همان واژه زهره ترک می باشد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به گویش بختیاری به معنای دانه و قطره است مثال تیریکه انگور و قطره باران