دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٩,١٦٠
رتبه
رتبه در دیکشنری
٤٥٨
لایک
لایک
٩٦٦
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٢٥٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٥ سال پیش
دیدگاه
٦

گاگول، اسکول

تاریخ
٥ سال پیش
دیدگاه
٣

( As ) Sure as hell: ( خودمونی ) مرگ تو ( یه جور اطمینان داش مشتی ) Macmillan:👇👇👇 used for general emphasis Eg: I know what you want, as sure ...

تاریخ
٥ سال پیش
دیدگاه
٢

کنترل چیزی رو به دست گرفتن

تاریخ
٥ سال پیش
دیدگاه
٤١

( خودمونی ) بایستی خیلی زودتر از اینا کاری انجام میشد Websters:👇👇👇 used to say often in an annoyed way that something should have happened soone ...

تاریخ
٥ سال پیش
دیدگاه
٣٠

Show up: ( خودمونی ) ( به جهت ملحق شدن به افراد، مخصوصا به طور غیر منتظره یا دیر ) از راه رسیدن - اومدن Cambridge:👇👇 to arrive somewhere in order ...

جدیدترین ترجمه‌ها

تاریخ
٥ سال پیش
متن
My car keys turned up two days later.
دیدگاه
٥

سوئیچ ماشینم دو روز بعد پیدا شد.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
If you don't go after what you want, you'll never have it. If you don't step forward, you're always in the same place.
دیدگاه
٦

اکه دنبال اون چیزی که میخوای نری، هرگز اون رو نخواهی داشت. اگه رو به جلو قدم برنداری، همیشه توی یه جا میمونی

تاریخ
٥ سال پیش
متن
Are you trying to get rid of me?
دیدگاه
٠

داری سعی میکنی منو از سر خودت وا بکنی؟

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.