پیشنهادهای ستاره عالمی (٢٧٢)
قلیان
در مدتی کم
اقدامات امدادرسانی
بچه جان من اهلش نیستم ( در محاورات دوستانه و خودمانی جوان ها زیاد به کار می برند )
منو یادت باشه
شخصیت بسیار مهم
تصریح کردن، به روشنی نشان دادن
نخ قیطانی
جای بحثه
دست آهنین، وقتی فرد با استفاده از زور گروهی از مردم را کنترل می کند
بز کوهی آفریقایی
مجتهد
محقق
محقق
خطابخش
خلعت
خاکسار
جامع الشرایط
بتخانه
مثلثات تحلیلی
ریاضیات گسسته
گونی برنج
روزی
سبوحیان
طاهر
علیم
امدادگران
مهمان افتخاری
متبرک
Friends may meet but mountains never greet کوه به کوه نمی رسد آدم به آدم می رسد داغ داغا قووشماز آدام آداما قووشار
Drop by drop fills the tub قطره قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود بیر بیر مین اولار، داما داما گول اولار
He that seeks finds عاقبت جوینده یابنده است آختاران تاپار یاتان یوخودا گوره ر
Everything comes to him who waits صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند بر اثر صبر نوبت ظفر آید دوزه ن آپارار، دایانان مقصده چاتار
He that goes softly goes safely آهسته برو پیوسته برو آستا گئده ن یورولماز
A friend in need is a friend indeed دوست آنست که گیرد دست دوست در پریشانحالی و درماندگی یاخشی دوست، یامان گونده بللی اولار یاخشی دوست، دار گونده تانئ ...
A word is enough to the wise عاقل را اشارتی کافی است آنلایان بیر تئل ده ن آنلایار
No pains, no gains نابرده رنج گنج میسر نمی شود ایشلمه ین، دیشلمز زحمت سیز بال دادانمازسان
کنز مخفی
JCR= Journal Citation Reports گزارشات ارجاع مجله
نا سلامتی. . . هستی You happen to be a teacher نا سلامتی معلمیا You happen to be a sister نا سلامتی خواهریا You happy to be my friend تو نا سلامت ...
عبارت kind of به معنی یه جورایی، همچی و. . . است که در محاوره به شکل kinda در میاد و کاربردهای متنوعی داره خیلی وقتا پیش میاد می خوایم از بار معنایی ...
الان که، حالا که With my father in Germany, I don't have any family in Iran الان که/حالا که پدرم آلمانه، تو ایران هیچ خانواده ای ندارم With my moth ...
خیلی، بسیار
به شدت عاشق کسی شدن
تصادف شاخ به شاخ
هایکو، یکی از صور شعر ژاپنی ( در سه خط و هفده هجا ) که تحت تاثیر مکتب بودایی ذن برای تقویت ادراک و بصیرت به وجود آمده است
مسکرات
غار حرا در نزدیکی مکه
مومنین
پنج عهد بزرگ در دین جاینی