پیشنهادهای Samaneh Mahmoodi (١٩٨)
hello
don't ever verb/////////هیچوقت . . . . . ن. . . don't ever eat junk food. . . هیچوقت فست فود نخور. . .
to be cheated. you are taken, it costs lower than this
دعوت نامه برای ملاقات نوشتن
صادق بودن و دروغ نگفتن
تماس با محل کار برای اعلام مریضی و سر کار نرفتن
کل صبح و خابیدن. when I sleep all the morning away , I get bored
کشیکی ک مراسم ازدواج رو انجام میده.
هوای رعدو برقی. It'll be thundery,
دیر پاشدن، تو رخت خاب موندن
قسم خوردن
اهدا کننده.
کارگر
ماساژ دادن
ب تو مربوط نیست!
کنار دیوار
در مورد اهنگ درخاستی خوندنم میشع گفت.
اون واقعا بود. . . . اون واقعا است. Talk about a yummy dinner. شام واقعا خوشمزه ای بود
Borrow
دوستان معانی تکراری و لزومی نداره هی تکرار کنین. Wild وقتی با رنگها بیاد، جیغ یا زننده معنی میده.
چ ب موقع!
بسکتبال بازی کردن
Noodle nesst: همون ک نودل و ب شکل لونه سرو میکنیم. یا همون آشیانه ای خودمون تو ماکارونی
پول زیادی خرج کردن،
کسیو وادار ب عکس العمل سریع کردن.
عوض کردن، جابجا کردن یا شدن
باعث افتخارمه
در مجموع
زانو زدن
وعده الکی
نیمه مست
کسی و مست کردن
روز بدی رو داشتن
مسئول خابگاه
دفتر مشاوره
تو این مدل فوتبال، باید کمربندی ک ب کمر حمل کننده توپ بسته شدع رو بگیری.
زمان شروع بازی گلف
تعمیرگاه ( ماشین
هلیکوپتر و روندن
نوشتن ساعت ب شکل حروف It's two fifteen
ساعتی ک ب صورت عدد نوشته میشه. 45: 5
کارهای هنری انجام دادن
کارهای خونه رو انجام دادن
با ماشین کسی و رسوندن
گشتن،
سربازی رفتن
واقعیت و قبول کردن
I have to cut lunch short. باید از تایم ناهار بزنم
یه معنیشم هست، ارثی بودن تو خانواده. Allergic runs in my family
مریض شدن