thundery

/ˈθʌndəri//ˈθʌndəri/

تندر واره، دارای صدای رعد، رعد آسا، تندر آوا، تندراسا

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: accompanied with, indicating, or sounding like thunder; thunderous.

- a thundery explosion
[ترجمه گوگل] یک انفجار رعد و برق
[ترجمه ترگمان] یک انفجار thundery
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- thundery weather
[ترجمه Lili] هوای طوفانی
|
[ترجمه گوگل] هوای رعد و برق
[ترجمه ترگمان] آب و هوای بد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Heavy thundery rain fell throughout Thursday.
[ترجمه گوگل]باران شدید رعد و برق در سراسر پنجشنبه بارید
[ترجمه ترگمان]بارش باران سنگین در روز پنجشنبه کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Last weekend saw further thundery outbreaks.
[ترجمه گوگل]آخر هفته گذشته شاهد شیوع مجدد رعد و برق بودیم
[ترجمه ترگمان]آخر هفته گذشته شاهد گسترش بیشتر این بیماری بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It's very close and thundery today.
[ترجمه گوگل]امروز بسیار نزدیک و رعد و برق است
[ترجمه ترگمان]امروز خیلی به هم نزدیک و thundery
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There will be thundery/wintry showers over many parts of the country.
[ترجمه گوگل]در بسیاری از نقاط کشور بارش باران و رعد و برق و رگبار زمستانی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]رگبار سرد زمستانی بر بسیاری از قسمت های کشور رخ خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The thundery weather has turned the milk.
[ترجمه گوگل]هوای رعد و برق شیر را تبدیل کرده است
[ترجمه ترگمان]آب thundery شیر را برگردانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. So the atmosphere is very thundery at present, and life is anything but gay.
[ترجمه گوگل]بنابراین در حال حاضر جو بسیار رعد و برق است و زندگی چیزی جز همجنس گرایی است
[ترجمه ترگمان]بنابراین جو در حال حاضر خیلی خطرناک است و زندگی چیزی جز شادی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There was a rather thundery purple-grey sky and the big trees were swaying about, like restless tied animals.
[ترجمه گوگل]آسمان خاکستری ارغوانی نسبتاً رعد و برقی وجود داشت و درختان بزرگ مانند حیوانات بسته بی قرار در اطراف تاب می خوردند
[ترجمه ترگمان]آسمان خاکستری نسبتا زیادی داشت و درختان بزرگ همچون حیوانات بی قرار و بی قرار در اطراف تاب می خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The weather looked heavy and thundery, as if the unseasonable warmth would soon break.
[ترجمه گوگل]هوا سنگین و رعد و برق به نظر می رسید، گویی گرمای بی فصل به زودی خواهد شکست
[ترجمه ترگمان]هوا سنگین و سنگین به نظر می رسید، انگار که گرمای هوا به زودی قطع می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Between searingly bright periods, the sky boils with thundery clouds that drift on by without releasing a drop.
[ترجمه گوگل]بین دوره‌های بسیار روشن، آسمان با ابرهای رعد و برقی می‌جوشد که بدون رها کردن قطره‌ای از آن عبور می‌کنند
[ترجمه ترگمان]بین زمان های روشن و روشن، آسمان با ابره ای thundery که بدون رها کردن یک قطره در مسیر حرکت می کنند، می جوشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It was very close and thundery yesterday.
[ترجمه گوگل]دیروز خیلی نزدیک بود و رعد و برق
[ترجمه ترگمان]دیروز بسیار نزدیک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Thundery weather often turns milk sour.
[ترجمه گوگل]هوای رعد و برق اغلب شیر را ترش می کند
[ترجمه ترگمان]آب و هوای بد اغلب باعث می شود که شیر ترش شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The weather had turned warm and thundery overnight.
[ترجمه گوگل]هوا در طول شب گرم و رعد و برق شده بود
[ترجمه ترگمان]هوا در عرض یک شب گرم و گرم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The thundery weather make me blue.
[ترجمه گوگل]هوای رعد و برق مرا آبی می کند
[ترجمه ترگمان]آب و هوا مرا آبی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Thundery weather is forecast.
[ترجمه گوگل]هوای رعد و برق پیش بینی می شود
[ترجمه ترگمان]پیش بینی آب و هوا پیش بینی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. These showers will gradually spread east and some may become thundery.
[ترجمه گوگل]این رگبارها به تدریج به سمت شرق گسترش می یابد و برخی از آنها ممکن است رعد و برق شود
[ترجمه ترگمان]این رگبار به تدریج در شرق گسترش خواهد یافت و برخی ممکن است تبدیل به thundery شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• when the weather is thundery, there is a lot of thunder, or there are heavy clouds which make you think that there will be thunder soon.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : thunder
✅️ اسم ( noun ) : thunder
✅️ صفت ( adjective ) : thunderous / thundery
✅️ قید ( adverb ) : thunderously
هوای رعدو برقی.
It'll be thundery,

بپرس