سامان نصیری - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

connection: زنجیره - اتصال - ارتباط - پیوستگی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

compliance: تحمل

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

correct: کافی - بی کم وکاست

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subsequent: عواقب

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

distractive: از هم گسستنی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

initiate: آغاز کردن، راه اندازی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stereotypical: یکنواخت - بدون تغییر - کلیشه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stereotypical: یکنواخت - بدون تغییر - کلیشه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mobilization: تحرک پذیری - جنبش پذیری - تحرک بخشی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aseptic: غیرعفونی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aseptic: غیرعفونی

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tingling: مور مور شدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

tingling: مور مور شدن

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

tingling: احساس گز گز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

visual: ظاهری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

visual: ظاهری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tenderness: حساسیت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

tenderness: حساسیت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reduction: جااندازی ( در دررفتگی ها )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

reduction: جااندازی ( در دررفتگی ها )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

luggage: کوله پشتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

luggage: کوله پشتی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

warmth: گر گرفتن ( در موارد بیماری )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

warmth: گر گرفتن ( در موارد بیماری )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tug: زورآزمایی کردن ( در ورزش کشتی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tug: زورآزمایی کردن ( در ورزش کشتی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scapulohumeral: شانه ای بازویی ( مفصل ) - کتفی بازو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dealing with: تعامل داشتن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

identifiable: محسوس، قابل لمس

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

identifiable: محسوس، قابل لمس

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

epidemiology: شیوع شناسی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

epidemiology: شیوع شناسی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bobsleigh: مسابقات باب اسلد ( در المپیک زمستان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tendinopathy: التهاب تاندون - آسیب های مربوط به ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tendinopathy: التهاب تاندون - آسیب های مربوط به ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

work load: شدت - ( در ورزش ) : شدت تمرین

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aquatic: ورزش های آبی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

noncompetitive: تفریحی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

climbing: صخره نوردی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exceed: اضافی - بیشتر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

passed: تصویب شدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

passed: تصویب شدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

as well as: مشابه با - مانند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take a break: دچار وقفه شدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acuteness: ناگهانی - به شدت - به صورت حاد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acuteness: ناگهانی - به شدت - به صورت حاد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

recurvatum: عقب زدگی زانو ( نوعی ناهنجاری بدنی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

infera: پایین - زیر - مادون

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

attentiveness: توجه - مراقبت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

attentiveness: توجه - مراقبت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

exposure: فعالیت - فعالیت بدنی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cited: ذکر شده - اشاره شده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in such a way that: به طوری که

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in such a way that: به طوری که

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

microcycle: چرخۀ کوچک - در ورزش: چرخۀ کوچک تمری ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

microcycle: چرخۀ کوچک - در ورزش: چرخۀ کوچک تمری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mesocycle: چرخۀ متوسط - در ورزش: چرخۀ متوسط تم ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

macrocycle: چرخۀ بزرگ - در ورزش: چرخۀ بزرگ تمری ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

macrocycle: چرخۀ بزرگ - در ورزش: چرخۀ بزرگ تمری ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

broken up: تقسیم شدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eccentric: در ورزش: انقباض برون گرا ( نوعی انق ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

eccentric: در ورزش: انقباض برون گرا ( نوعی انق ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

proprioceptive training: تمرین حس عمقی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bouncing: پرشی - جهشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bouncing: پرشی - جهشی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crossfit: نوعی ورزش توانی است - کراس فیت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

crossfit: نوعی ورزش توانی است - کراس فیت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

capital: بخش اصلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

thereby: از این روی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

authors: صاحب نظران

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

authors: صاحب نظران

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

compliant: تحمل کننده - متحمل - تحمل داشتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

compliant: تحمل کننده - متحمل - تحمل داشتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

compliance: تحمل

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

conjecture: فرضیه - احتمال

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

conjecture: فرضیه - احتمال

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

expression: ضرب المثل، اصطلاح، عبارت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

as such: از این رو

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in that order: به ترتیب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in that order: به ترتیب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

precede: ارجحیت داشتن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

avascular: به عدم وجود رگ های خونی اطلاق می شو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

avascular: به عدم وجود رگ های خونی اطلاق می شو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

avascular: فاقد عروق خونی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aneural: فاقد عصب

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

premature: ناقص - نامناسب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

premature: ناقص - نامناسب

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

load bearing: در بدن: منظور تحمل وزن بدن روی پاها ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

malunion: بد جوش خوردن استخوان - بهبود نامناس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

malunion: بد جوش خوردن استخوان - بهبود نامناس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

described: نشان دادن - آشکار ساختن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

described: نشان دادن - آشکار ساختن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

opposed to: علیرغم اینکه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

calcaneal: استخوان پاشنه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

calcaneal: استخوان پاشنه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anthropometric: پیکر سنجی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

anthropometric: پیکر سنجی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to this respect: از این نظر - از این جهت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sedentary: کم تحرک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outweigh: پیشی گرفتن، سریع تر بودن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

maturational: بلوغ - بالیدگی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

objectify: به نظر می رسد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

misalignment: بدراستایی - ناهنجاری ( در بدن )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hereditary: مادرزادی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hereditary: مادرزادی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

homologated: مورد تأیید - استاندارد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

composed: تشکیل شده است از

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

composed: تشکیل شده است از

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

coordinative: هماهنگ کننده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

connection: زنجیره - اتصال - ارتباط - پیوستگی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unvaried: غیرقابل تغییر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

endocrin: درون ریز - غدد درون ریز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hyperbaric oxygen: اکسیژن درمانی پرفشار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hyperbaric oxygen: اکسیژن درمانی پرفشار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dyskinesia: فقدان جنبش پذیری - کاهش جنبش پذیری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dyskinesia: فقدان جنبش پذیری - کاهش جنبش پذیری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in view of: با توجه به این که

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

serratus anterior: عضلۀ دندانه ای قدامی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

serratus anterior: عضلۀ دندانه ای قدامی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

defect: اختلال

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

quadrupled: چهار برابر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quadrupled: چهار برابر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

varus: انحراف به داخل در بدن: انحراف به س ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

varus: انحراف به داخل در بدن: انحراف به س ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

valgus: انحراف به خارج در بدن: انحراف به سم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

valgus: انحراف به خارج در بدن: انحراف به سم ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

thrower: پرتابگر - در بیسبال: پرتاب کننده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

asymmetry: نامتقارن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

infraspinatus: عضلۀ تحت خاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

infraspinatus: عضلۀ تحت خاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

paradox: تضاد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

purchase: هزینه کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

neuromotor: عصبی حرکتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

derived: ناشی از

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

slalom: در اسکی: مارپیچ کوچک

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

springiness: انعطاف پذیر - انعطاف پذیری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kinetik: جنبشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kinetik: جنبشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

whiplash: در بحث آسیب ها، صدمه ای در گردن وجو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

under consideration: با در نظر گرفتن . . . .

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

still: با این حال

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

neutralized: خنثی - خنثی شده - خنثی کرده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lines: پوشاندن نیز معنی می دهد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intensive: تنگاتنگ - شدید - فشرده - پرشدت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lumberjack: هیزم شکن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

complemented: تجهیز شده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

complemented: تجهیز شده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

first of all: پیش از هر چیز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

characteristics: مشخصه ها

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

beneficiaries: ذینفعان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

beneficiaries: ذینفعان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dissemination: ترویج - انتشار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

while the: زمانی که - وقتی که - در حالی که

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

predictive: پیش بینانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

publication: ترویج - رواج دادن - بسط و گسترش داد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

subsequently: پس از آن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

maximise: به حداکثر رساندن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

maximise: به حداکثر رساندن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

instructional: آموزشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

instructional: آموزشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

suboptimal: غیربهینه - نامطلوب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

elicited: استخراج شده - به دست آمده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

preadolescent: پیش نوجوانی - کسی که صفات ثانویۀ جن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self trauma: خود آسیب زایی - آسیب به خود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

prognosis: تشخیص ( در بیماری ها ) - پیش بینی - ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chronological: تقویمی ( برای سن )

١ سال پیش

مدال‌های سامان نصیری