پیشنهاد‌های صالــــــح افتخـــــــــــــاری (٦٧)

بازدید
١٢٢
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

به نکته باریکی اشاره کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

چه حلال زاده!حلال زاده پیدایش شد!

پیشنهاد
٦

باهوش نبودن، احمق بودن

پیشنهاد
-١٨

زبان سرخ سر سبز دهد بر باد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

انجام دادن چیزی که قبلا انجام نشده است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

حیله و فریب دادن transitive, idiomatic ) To trick or con )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

تمام کردن، به پایان رساندن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

زمان ها خوب و بد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

غریبه شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

ناگهان نگران شدن برای انجام چیز/کار برنامه ریزی شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

meeting someone not expected to be at a certain place encountering the same people, events, or situations in an unexpected place someone knows a pers ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

نفستو حروم نکن!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

کاملا متوقف کردن ( خودرو٫. . و. . )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

Keep a watch for sth/sb

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

برای مدت کوتاهی با امکانات حداقل به سر بردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

make an effort to do sth well.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

رو فـرم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

میسر را تغییردادنو با راه دیگر روبرو شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

چیز خسته کننده را متوقف کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

مدیریت و بهره وری در خریدن اشیا با پول

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

Compromise people and inverse

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

قیافه گرفتن، پز دادن ، و. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

رفتن به مکانهایی که شما میتوانید مردم را ببینید؛مثلا:مکانهای عمومی، و. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

راحت باشید؛خونه خودتونه گفتن یا انجام دادن کاری یا چیزی که باعث میشود دیگران راحت تر باشند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

جنب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

طبیعی باش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

صحب کردن به مدت طولانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

زیر خنده زدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

فکر و عقیده خیلی خوب داشتن نسبت به. .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

Round the corner همین نزدیکیا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

oh, for goodness sake, Pari has written a letter! عجب! پری نامه نوشته است!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

با پیشنهادت موافقم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

مثل احمق رفتار میکنه با من

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-١٢

توانا برای استفاده از دستهایش بخوبی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

ناتوان بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

توانا بودن بخوبی در نقاشی و ترسیم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

خاطره بازی کردن به گذشته خیره شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

نشناختن یا درک نکردن و نفهمیدن راجع به موضوع خاص

پیشنهاد
١١

گسترش یک عادت خاص

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

مدیریت و انجام دادن چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

نوک زبونمه ( اصطلاح روانشناسی که در آن شخص آن کلمه یا چیز دیگر را فکر میکند جایی دیده و نیتواند در آن لحظه بیاد آورد؛ فلذابا دیدن اولین کلمه از آن قا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

نوک زبونتون

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

یادگرفتن چیزی بدون تلاش زبیاد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

پیشرفت کردن در یک سرعت هم اندازه نسبت به دیگران

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

بهتر کردن مهارت یا دانش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ادامه دادن به انجام کاری حتی آن مشکل باشد تا پای نفس ادامه دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

برگشتن به رابطه، مکان ( منظور شهر ، روستا، کشور، قهوه خونه و. . . ) ، کار و فعالیت و. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

انجام دادن آخرین بخش چیزی Finish sth off

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

. Be found by chance

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

1_پوشیدن لباس 2_روشن کردن ( لامپ/چراغ/و. . . ) 3_چاق تر شدن

١