پیشنهادهای سجاد غنمی (٢٠٧)
همون اصطلاح 《مرد و حرفش》 نشان دهنده اهمیت پایبندی به قول و تعهدات یک مرد
به یک مسیر تاریخی اشاره دارد که معمولاً در دوران غرب وحشی برای جابجایی دام ها از تگزاس به میزوری استفاده می شده است.
به معنی نان تیره یا نان سیاه است. این نوع نان معمولاً از آرد غلات کامل، چاودار یا سبوس دار تهیه می شود و رنگ تیره تری نسبت به نان سفید دارد.
فاقد مهارت، بی مهارت
باریک تر
اقرار میکنم که
اصطلاحی در احوالپرسی: چه شده هنوز نیامده میری؟
مطبوعات ملی
فقط دارم واقعیت رو میگم
دچار خسوف شدن، دچار ماه گرفتگی شدن
کفن پوش
دست به سینه ( نشستن )
دست به گریبان شدن
Thing در معنای اوضاع: That's usually how I see things معمولا اوضاع رو اینطوری میبینم Thing در معنای اتفاق: It was a beautiful thing in some ways از ...
در پاسخِ، در پاسخ به
عذر غیرموجه
عجب تیکه ای! ( چه آدم جذابی )
بدون نتیجه
برو پی کارِت
کاملا در اشتباهی
دیدگاه هایی برگرفته از
روایت غیرخطی در سینما و ادبیات
توجه مقتضی
سایت جهانی و معروف برای زیرنویس فیلم و سریال
چهره ای درهم
اسکناسی پنج دلاری اسکناسی به ارزش پنج دلار
متداول، عموما ذکر شده
قحطی زده
پاک کننده ی چرم
پول کافی برای پرداخت صورتحساب ها نداشتن
به دشواریِ به سختیِ
برای بیان مخالفت یا عدم توافق هم استفاده میشه
واقعا نظری ندارم
از کجا بدونم؟
ده سنت میذارم وسط[اصطلاح بازی ورق]
یه سکه دیگه میذارم[اصطلاحات قمار، ورق]
روی همه شرط بستن
دوام آوردن، با چیز سخت کنار آمدن
ترسو شدن، ترسیدن
عرضه ی خوب، کالای خوب
خیلی سریع
شغل خودتو ول کن، از اینکار بکش بیرون
- زندگی کردن برای کسی یا چیزی - فداکاری کردن برای کسی
[اصطلاح قدیمی]: زنی که نمیتونه ساکت بشه ( خفه خون بگیره )
البته به مورد سوم یه چیزی اضافه میکنم، علاوه بر مشت زدن، از سایر سلاح ها به ویژه چاقو هم استفاده میکردن
اصطلاحی مربوط به قرن نوزدهم میلادی: ۱ - شخصیت سخت قابل اعتراض ۲ - فردی با اعتماد به نفس بالا ۳ - مردی که با مشت زدن از خودش حمایت میکنه
یه پرس غذا یه بشقاب غذا
خیلی بیهوده حرف میزنی
چارشانه
زیردست، دستیار
حرفی نیست
بیاید باهم کنار بیایم
رهگذر
مراجعه کردن
۱ - دامپزشک ۲ - پزشکی که تخصصش کافی نیست
لوله های آب گرم
عادت همیشگی
حادثه غیرعادی
بردن، به جای دیگری بردن
ایده دیگری
خیلی زود
حالت چهره ای که نشان دهنده معصومیت یا ساده لوحی زودباورانه یا ساده است.
سریال شلاق یا روهاید که در ۸ فصل ۲۱۷ قسمتی بین سال های ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۵ از شبکه تلویزیونی CBC آمریکا در ژانر وسترن پخش شد. بازیگران اصلی این سریال را ار ...
Band یعنی در کنار هم بودن Abandon یعنی رها کردن، طرد کردن ( یعنی شکست کنار هم بودن، پس میتونه یجورایی متضاد band باشه هرچند پیشوند a نقشش همینه یعنی ...
- کنفوسیوس اولین عنوان سلطنتی خود ( نام پس از مرگ ) بائوچنگ ژوان نی گونگ را به خود اختصاص داد. - تیبریوس به فرمان امپراتور آگوستوس، شورش های آلمان ...
نیروی کمکی [اصطلاح پلیسی]
در تعقیب مظنون
[اصطلاح پلیسی]: یکی از افراد تیر خورده
عمل خلاف
روا داشتن
ترشرویی
با کمال تاسف
گذر به جایی افتادن
خود را به خواب زدن
مهلت دادن
بذر افشاندن
بلند همت
در امتداد حرکت کردن
به عنوان موافقت به تفکر یا نظر دیگران گفته می شود مثلا: نکته ی خوبیه، گل گفتی، موافقم
فرصت پیدا کردن
در / به سمت شرق
متأثر شدن
متفکر، غرق در افکار
به تفصیل
کوپه غیرمجاز برای سیگار کشیدن
از موضوعی صرف نظر کردن
اصطلاح عامیانه به معنای: داشتن روابط متعدد جنسی ( دم دستی بودن )
نمیدونم چرا 💣 همیشه هروقت بعد از واژه wonder، واژگان پرسشی wh - دار اومد، دیگه wonder معنی تعجب کردن نمیده
گاوچرون های سوارکاری که در پشت گله هستن تا چهارپایان را رو به جلو به حرکت دربیاورن
برای اجتناب از کاری، بدون جلب توجه به جایی رفتن
حمله کردن به/بر
لاف زدن
مبلغ جزئی
عوارض سنگین
جاکش، رذل، اوباش
💣وقتی می گن که دوتا آس مساوی توو یه دست پوکر پنج کارتی می افتن، اصطلاحش اینه 💣در کل منظور اینه که "دوتا این قدر با هم جورن که شبیه هم حتی زندگی می ...
Abhor درجه تنفرش از hate بالاتره Abhor=hate very much
مهدی علیپور ( زاده ۳خرداد۱۳۶۱ در شهرستان صومعه سرا، استان گیلان ) بازیگر و صداپیشه اهل ایران است. مشخصات شناسنامه ای: مهدی علی پور زمینه فعالیت:بازی ...
برابر پارسی: به چشم می آید. در نگر اینگونه است.
یکی از فرماندهان کوروش که اهل ماد بود، نام یونانی او مازارس است. رجوع به مازارس شود.
پرستار بیمارستان میلاد لاهیجان او جانش را وقف مراقبت از بیماران کرونایی کرد و سرانجام خودش در ۶ اسفند ۱۳۹۸ به دلیل ابتلا به کرونا از دنیا رفتند، روح ...
از سرداران کوروش کبیر در نبرد پتریا علیه امپراتوری لیدیه
فردی از اهالی گرگان و رئیس نگهبانان اسب در زمان کوروش کبیر و کمبوجیه یکم
یه اصطلاح در فیلمنامه نویسی: جمله مرکب مشتمل بر ۲۵ تا ۴۰ کلمه که داستان دراماتیک فیلمنامه را با نمایاندن بنیادی ترین عناصر آن به موجز ترین شکل ممکن ب ...
یعنی خیلی وقته با کسی دردودل نکرده، دلم گرفته
از نظر دیوید ممت، از بزرگترین درام نویسان جهان و سینمای هالیوود، درام یعنی چی؟ پایه های درام:انگیزه و مانع و هدف هست اگه این سه مورد باهم نباشن یعنی ...
یعنی اینکه در همه موارد سخت است باهاش کنار اومدن ادم سختکوش و بی احتیاط و کله شق و حرف حرف خودش هست به این افراد می گویند سرسخت
او در سال ۱۸۹۰ برای اولین بار کلمه تست یا آزمون را بکار برد. او شاگرد ویلهم وونت بود. آزمونهای کتل توانایی های زیر را اندازه می گرفتند: ۱ - نیروی دس ...
رجوع به دست کج شود
ناراحت و پریشان حال حرکت ناشایست او به طوری بی قرار و ناراحتم کرد که مثل اسفند بر آتش ( یا روی آتش ) می سوختم خودم خودم را می خوردم
آزردن دیگران بعد مرگ
اتحاد موجب اقتدار میشود
اگر چیزی می خواهد به هدر برود هرچه می شود بشود.
عجله کن
به موضوعی بیش از حد گیر دادن، اغراق
در همه کار باهم شریکند
به مناسبت چندین کار در یک موقع داشتن گویند.
کسی را با پول مطیع خود کردن
مورد کسی گویند که خود معایب بسیار دارد و به اندک عیب دیگری خرده می گیرد.
مرد باهوش، محبت و حرمت خود را در قلبها جای میدهد.
کار را یکی انجام می دهد دیگری بی جهت سر و صدا می کند.
افسوس و دریغ به حال کسی که فرصتی بس مناسب را از کف داده باشد.
حداکثر استفاده را از آن کردن
به کار غیرممکن دست زدن و کار بیهوده کردن.
به او کمک کردن
خشمگین شدن
مُردن، درگذشتن
این پلاک متعلق به استان سیستان و بلوچستان است . تمامی حروف این پلاک به شهرستان زاهدان، میرجاوه تعلق دارد.
این پلاک متعلق به استان هرمزگان است. ب، م:میناب ج، ن:پارسیان۱، ۲ د:رودان س:ابوموسی ص:جاسک، بشاگرد ط:بستک ق:حاجی آباد ل:قشم
این پلاک متعلق به استان هرمزگان است. نوع پلاک شخصی است و تمامی حروف به شهرستان بندرعباس، بندر خمیر تعلق دارد.
این پلاک متعلق به استان اردبیل است ل:پارس آباد۲ م:مشکین شهر۲ ن:اردبیل، سرعین۷
این پلاک متعلق به استان چهارمحال و بختیاری است. ب، ق:بروجن۱، ۲ ج:اردل د:فارسان س:لردگان ص:کوهرنگ
این پلاک متعلق به استان چهارمحال و بختیاری است. تمامی حروف این پلاک مربوط شهرکرد، سامان، بن، کیار
این پلاک متعلق به استان اردبیل است. ب:اردبیل، سرعین۱ ج:اردبیل، سرعین۲ د:اردبیل، سرعین۳ س:پارس آباد ص:خلخال ط:گرمی ق:مشگین شهر ل:بیله سوار م:نیر ن:نم ...
این پلاک متعلق به استان سمنان است. ب:دامغان ج، ص، ط:شاهرود، میامی۳ د:گرمسار، آرادان س:مهدیشهر
این پلاک متعلق به استان سمنان و به شهرستان سمنان و سرخه است.
این پلاک متعلق به استان زنجان است. ب، ق:ابهر، سلطانیه۱، ۲ ج:خدابنده د:خرمدره س:ایجرود ص:طارم ط:ماه نشان
این نوع پلاک شخصی بوده و تمامی حروف ان مربوط به شهرستان زنجان است.
این پلاک متعلق به شهرستانهای استان قزوین است. ب، س:تاکستان۲ ج:بوئین زهرا، آوج د:آبیک
این پلاک متعلق به استان قزوین است. و تمام حروف مربوط به شهرستان قزوین است
این پلاک متعلق به استان ایلام است . ب، ج، د:ایلام۳ ص:مهران، ملکشاهی ق:دهلران م:ایوان ط:دره شهر، بدره ل:چرداول ن:آبدانان
این پلاک متعلق به استان کهگیلویه و بویراحمد است. ب، ج:بویراحمد۲ ص:گچساران، باشت ط:کهگیلویه، بهمئی، لنده، چرام ق:دنا
این پلاک متعلق استان قم است. تمامی حروف مربوط به قم است
این پلاک متعلق به شهرستانهای استان اصفهان است. ب، ج، د، س، ط، ن:اصفهان ص:لنجان ( زرین شهر ) ۳ ق:شاهین شهر و میمه، برخوار۴ ل:فلاورجان۳ م:نجف آباد۴
این پلاک متعلق به شهرستانهای استان اصفهان است. ب، ج، د، س، ص، ق، ل، و: اصفهان م:شاهین شهر و میمه، برخوار۳ ط:شهرضا۲ ن:نجف آباد۳ ه:کاشان۳ ی:خمینی شهر
این پلاک متعلق به شهرستانهای استان اصفهان است. ب:فریدن، چادگان، بوئین و میاندشت ج، ط:مبارکه۱، ۲ د، ل:شاهین شهر و میمه، برخوار۱، ۲ س:آران و بیدگل ص:ت ...
این پلاک متعلق به شهرستانهای استان اصفهان تعلق دارند. ب:کاشان۱ ج:نجف آباد۱ د:شهرضا۱ س:خمینی شهر ص:گلپایگان ط:نطنز، بادرود ق:اردستان ل:خوانسار م:نایی ...
این نوع پلاک شخصی بوده و تمامی حروف این پلاک برای شهرستان اصفهان است.
این پلاک به استان خراسان جنوبی تعلق دارد. ب، ج:بیرجند، درمیان، خوسف ۲، ۳ ص:قاینات، زیرکوه ط:فردوس، سرایان، بشرویه ق:نهبندان ل:سربیشه
پلاک ایران ۲۶ متعلق به استان خراسان شمالی است. ب، ج:بجنورد، راز و جرگلان۲، ۳ ص:شیروان ط:اسفراین ق:جاجرم، گرمه ل:مانه و سملقان ( آشخانه ) م:فاروج
پلاک ایران ۷۴ متعلق به استان خراسان رضوی است. ب، ص، د، س، ق، م، ن:مشهد، بینالود ج:قوچان۲ ط:نیشابور، فیروزه۴ ل:سبزوار، جُوین، خوشاب، داورزن، جغتای۴ و ...
پلاک ایران ۳۶ متعلق به استان خراسان رضوی است. ب، ج، د، س، ص، ط، و، ه:مشهد و بینالود ق:کاشمر، خلیل آباد ۲ ل:نیشابور، فیروزه۳ م:سبزوار، جُوین، خوشاب، ...
پلاک ایران ۴۲ متعلق به استان خراسان رضوی است. ب:فریمان ج:مشهد د:سرخس س:درگز ص:خواف ط:چناران ق:مشهد ل:بردسکن م:رشتخوار ن:سبزوار۲ و، ه:مشهد ی:کلات
پلاک ایران ۳۲ متعلق به استان های خراسان رضوی، شمالی، جنوبی ب:نیشابور، فیروزه۱ ج:سبزوار، جُوین، خوشاب، داورزن، جغتای۱ د:بیرجند، درمیان، خوسف۱ س:بجنورد ...
همان معنای خنده دار بودن و مضحک بودن را داراست
پلاک ایران ۱۲ متعلق به مشهد و بینالود است نوع پلاک شخصی است و تمام حروف به این دو شهر متعلق دارد
پلاک ایران ۹۲:متعلق به استان مازندران میباشد ب:آمل۴ ج:بابل ۵ د:نور۲
پلاک ایران ۸۲:استان مازندران ب:سوادکوه ( پل سفید ) ج، ص، م:بابل ۲، ۳، ۴ د، ق:آمل ۲، ۳ س، ن:قائم شهر و سیمرغ ۲، ۳ ط:تنکابن و عباس آباد۲ ل:بابلسر و فر ...
پلاک ایران ۶۲:مازندران و نوع پلاک شخصی است پلاک ایران ۶۲:تمامی حروف متعلق به ساری و میاندورود است
برای اینکه بدانید ژول ورن کیست به ژول ورن رجوع کنید آثار ژول ورن: ۱۸۵۱ - یک حادثه در مکزیک ۱۸۵۱ - حادثه ای در هوا ۱۸۵۲ - مارتین پاژ ۱۸۵۳ - کولی مایار ...
وقتی دو فرد زیادی احساسی میشوند این را بکار میبرند.
پلاک های ماشین۷۲: استان مازندران: ب:آمل۱ ج:بابل۱ د:تنکابن و عباس آباد۱ س:رامسر ص:نوشهر۱ ط:نور۱ ق:بهشهر و گلوگاه۱ ل:قائم شهر و سیمرغ۱ م:بابلسر و فریدو ...
دخالت کردن در کاری، بلد بودن کاری
جایگاه شهادت دادن در دادگاه
گرد و چاق
آبرومندی و حفظ ظاهر
حالت معده که موجب سکسکه و آروق میشود
هیچ چیز قابل روئیت نیست
صدایی که از بهم خوردن دو چیز ایجاد شود و باعث نگرانی شود، تاق و توق
فضای جلوی عمارت
لحظه ای بعد
در گفتگوهای عامیانه به معنای خنگ و مشنگ
جایی را پاتوق خود کردن، درجایی مدت متمادی ماندن
اسم صوت برای خنده ناگهانی
پهن و صاف
راز کسی را فاش کردن
تمایل یا جرئت کاری را نداشتن
آرام و بی سر و صدا راه رفتن
در فیلمنامه نویسی و در دیالوگ نویسی: پاک به معنای به کلی، یکسره و یکباره مثلا مادر خطاب به شوهر درباره پسرشون بحث میکنند =پسره پاک زده به سرش یعنی پس ...
آماده انجام دادن کاری شدن
بدون هیچ عذر و بهانه
ناسنجیده به کاری اقدام کردن
بیخ گلو
خنگ بودن
اول هر چیزی
می سرا، می خانه، بار
محافظ رمه اسب
سر و صدایی که شخص برای اعلان حضور خود میکند
اسم صوت به معنای آها
بخش عمده راه را طی کردن
کسیکه زیبایی اندام کار میکند و بی کلاس هست و کسیکه زیاد قپی می آید و خودش را زورمند نشان میدهد.
قسمت عمده کار
همان اسلحه ای که بتمن برای اینکه با قلابش به جای دیگری بلغزد یا برود استفاده میکرد
بزرگترها برای اینکه به کوچکترها بگویند کمتر با موبایل ور بروند میگویند ماس ماسک رو بنداز دیگه
بیچاره و بی نوا بودن مترادف با ( آه نداشتن با ناله سودا کردن )
در گفتگوهای عامیانه به کسی میگویند که یک سره یک چیزی را تکرار کند.
برای ضایع کردن کسی به کار برده میشود ( اصطلاحات امروزی نوین )
آدم کچل بشه ولی کنفت نشه ( اصطلاحات دیالوگ نویسی )
غروب آفتاب
گم شدن، ناپدید شدن
تکلف و پیرایه
آدم بزرگواری را مورد تهمت قرار دادن
شیفته و فریفته شدن، به نهایت طمع افتادن
او از نسل بنیامین فرزند یعقوب نبی است
به کسی کلک زدن یا کسی رو پیچوندن
/۱۰ کرم/ همان قربونتم ( در دیالوگ گویی در فیلمنامه نویسی )