پیشنهاد
٣

پلاک ایران ۸۲:استان مازندران ب:سوادکوه ( پل سفید ) ج، ص، م:بابل ۲، ۳، ۴ د، ق:آمل ۲، ۳ س، ن:قائم شهر و سیمرغ ۲، ۳ ط:تنکابن و عباس آباد۲ ل:بابلسر و فر ...

پیشنهاد
١

پلاک ایران ۶۲:مازندران و نوع پلاک شخصی است پلاک ایران ۶۲:تمامی حروف متعلق به ساری و میاندورود است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

برای اینکه بدانید ژول ورن کیست به ژول ورن رجوع کنید آثار ژول ورن: ۱۸۵۱ - یک حادثه در مکزیک ۱۸۵۱ - حادثه ای در هوا ۱۸۵۲ - مارتین پاژ ۱۸۵۳ - کولی مایار ...

پیشنهاد
٣

وقتی دو فرد زیادی احساسی میشوند این را بکار میبرند.

پیشنهاد
١

پلاک های ماشین۷۲: استان مازندران: ب:آمل۱ ج:بابل۱ د:تنکابن و عباس آباد۱ س:رامسر ص:نوشهر۱ ط:نور۱ ق:بهشهر و گلوگاه۱ ل:قائم شهر و سیمرغ۱ م:بابلسر و فریدو ...

پیشنهاد
٠

دخالت کردن در کاری، بلد بودن کاری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

جایگاه شهادت دادن در دادگاه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

گرد و چاق

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

آبرومندی و حفظ ظاهر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

حالت معده که موجب سکسکه و آروق میشود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

هیچ چیز قابل روئیت نیست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

صدایی که از بهم خوردن دو چیز ایجاد شود و باعث نگرانی شود، تاق و توق

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

فضای جلوی عمارت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

لحظه ای بعد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

در گفتگوهای عامیانه به معنای خنگ و مشنگ

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

جایی را پاتوق خود کردن، درجایی مدت متمادی ماندن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

اسم صوت برای خنده ناگهانی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

پهن و صاف

پیشنهاد
١

راز کسی را فاش کردن

پیشنهاد
٣

تمایل یا جرئت کاری را نداشتن

پیشنهاد
٣

آرام و بی سر و صدا راه رفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

در فیلمنامه نویسی و در دیالوگ نویسی: پاک به معنای به کلی، یکسره و یکباره مثلا مادر خطاب به شوهر درباره پسرشون بحث میکنند =پسره پاک زده به سرش یعنی پس ...

پیشنهاد
١٢

آماده انجام دادن کاری شدن

پیشنهاد
٠

بدون هیچ عذر و بهانه

پیشنهاد
١٤

ناسنجیده به کاری اقدام کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

بیخ گلو

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

خنگ بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

اول هر چیزی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

می سرا، می خانه، بار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

محافظ رمه اسب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

سر و صدایی که شخص برای اعلان حضور خود میکند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

اسم صوت به معنای آها

پیشنهاد
١

بخش عمده راه را طی کردن

پیشنهاد
١

کسیکه زیبایی اندام کار میکند و بی کلاس هست و کسیکه زیاد قپی می آید و خودش را زورمند نشان میدهد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

قسمت عمده کار

پیشنهاد
٣

همان اسلحه ای که بتمن برای اینکه با قلابش به جای دیگری بلغزد یا برود استفاده میکرد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

بزرگترها برای اینکه به کوچکترها بگویند کمتر با موبایل ور بروند میگویند ماس ماسک رو بنداز دیگه

پیشنهاد
١٠

بیچاره و بی نوا بودن مترادف با ( آه نداشتن با ناله سودا کردن )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

در گفتگوهای عامیانه به کسی میگویند که یک سره یک چیزی را تکرار کند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

برای ضایع کردن کسی به کار برده میشود ( اصطلاحات امروزی نوین )

پیشنهاد
١

آدم کچل بشه ولی کنفت نشه ( اصطلاحات دیالوگ نویسی )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

غروب آفتاب

پیشنهاد
١

گم شدن، ناپدید شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

تکلف و پیرایه

پیشنهاد
٥

آدم بزرگواری را مورد تهمت قرار دادن

پیشنهاد
٣

شیفته و فریفته شدن، به نهایت طمع افتادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

او از نسل بنیامین فرزند یعقوب نبی است

پیشنهاد
٢٩

به کسی کلک زدن یا کسی رو پیچوندن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

/۱۰ کرم/ همان قربونتم ( در دیالوگ گویی در فیلمنامه نویسی )