تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥

کاربرد: این اصطلاح زمانی به کار می رود که فرد از گفتن مسئله اصلی اجتناب کرده و با صحبت کردن در مورد موضوعات بی اهمیت قصد دارد مخاطب را گمراه و منحرف ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٦

تحت اللفظی: "هر سگی روز خودش را دارد" کاربرد: اصطلاح Every Dog Has His ( Its ) Day برای اشاره به این موضوع استفاده می شود که هر کسی بالاخره روزهای ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Domain Expert به فارسی: کارشناس دامنه متخصص دامنه فردی با دانش یا مهارت های گسترده در یک حوزه یا صنعت خاص است که دانش دقیق و اختصاصی یک کسب و کار را ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

معانی: 1. قدیمی ، منسوخ 2. از کار افتاده ، بلااستفاده ، ناکارا 3. منقضی ، تاریخ گذشته 4. دِمده ، از رده خارج مثال: His writing style is now bor ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

تحت اللفظی: یعنی در یک قایق بودن. توضیح:این اصطلاح وضعیت افرادی را توصیف می کند که در یک شرایط سخت و ناخوشایند ولی یکسان و مشابه قرار دارند. معاد ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٤

تحت اللفظی:سگ هایی که پارس می کنند به ندرت گاز می گیرند. مفهوم: برای اشاره به افرادی استفاده می شود که همیشه تهدیدهای توخالی دارند. معادل فارسی: ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

تحت اللفظی:سگ هایی که پارس می کنند به ندرت گاز می گیرند. مفهوم: برای اشاره به افرادی استفاده می شود که همیشه تهدیدهای توخالی دارند. معادل فارسی: ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

اصطلاح good egg برای اشاره به فرد خوب، درستکار و مهربان استفاده می شود؛ کسی که می توانید روی او حساب کنید و همیشه برای کمک کردن آماده است. مخالف این ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

این فعل دو کلمه ای می تواند هم اسم باشد هم فعل. معانی kick back: 1. رشوه دادن، باج دادن ، زیر میزی The bank clerk received several kickbacks and ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

جداساز لرزه ای یا جدا گر های لرزه ای: تجهیزات کنترل لرزه ای هستند که در جداسازی سازه و یا طبقاتی از سازه از زمین به منظور کاهش نیروی لرزه ای وارده در ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٦

در روانشناسی: فریب دادن، به بازی گرفتن، سوء استفاده کردن، اعمال نفوذ کردن در متن های محاسباتی: ساده سازی در پزشکی:جا انداختن استخوان در کامپیوتر: ...

پیشنهاد
٢

تحت اللفظی : وقتی گربه نیست، موش ها بازی می کنند. مفهوم: برخی افراد وقتی نظارتی روی خود ندارند و بالاسری برایشان وجود ندارد، جولان میدهند و آن گونه ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اصطلاح good egg برای اشاره به فرد خوب، درستکار و مهربان استفاده می شود؛ کسی که می توانید روی او حساب کنید و همیشه برای کمک کردن آماده است. مخالف این ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥

1. کالا و غیره: سر ضرب بردن، سر ضرب خریدن، رو هوا بردن، سریع خریدن، رو هوا زدن و یا رو هوا قاپیدن. 2 . کار و شغل: پیشنهاد شغلی به کسی دادن

پیشنهاد
٣

این جمله سخنی از شکسپیر است. تحت اللفظی: عروق خالی بیشترین سر و صدا را دارند. مفهوم: کنایه از افرادی که علی رغم نداشتن دانش و تجربه ادعای خیلی زی ...

پیشنهاد
٢

معادل فارسی: تا خراب نشود، آباد نمی شود بی مایه فطیر است تا دیواری خراب نشود، چاله ای پر نمی شود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

جامعه شناسی: هَنجار اجتماعی social norm به الگوی رفتاری گفته می شود که روابط و کنش های اجتماعی را تنظیم می کند، اکثریت جامعه خود را به آن پایبند می د ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

این اصطلاح افراد رو تشویق میکنه که تحت هر شرایطی خود واقعی و انچه که هستن رو به نمایش بزارن و تاکیدش بر راستی و صداقت هست. معنی: واقعی بودن مور ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازاریابی: سفر مشتری مجموعه ای از تجربه ها و رخدادهایی که مخاطب از لحظه آشنایی با یک کسب و کار تا لحظه خرید و دسترسی به محصول یا خدماتی که به او عرضه ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

( 1 ) صفت ( شغل و مقام ) : بالاترین درجه /موفق ترین سطح / اوج /حرفه ای ( 2 ) قید ( مقدار /مقیاس ) : به مقدار زیاد/خیلی زیاد/شدید/بسیار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به خوبی سابق نبودن پسرفت کردن از دست دادن یک قابلیت یا استعداد اُفت کردن از یاد رفتن مهارت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

انگلیسی بریتانیایی: third time lucky انگلیسی آمریکایی: third time is the charm معنی : تا سه نشه ، بازی نشه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مسابقه با زمان

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

امور مالی و حسابداری : تجزیه و تحلیل افقی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صرفه جو ناخن خشک خسیس

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

in crossfire: A villager was killed in crossfire between soldiers and the rebels. caught in crossfire: A passerby was wounded in the chest after bei ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تعریف: اشخاصی که بدون پایبندی و جناح گیری در سیاست هر بار به یک حزب رای می دهند. تحت اللفظی: رای دهنده سرگردان معنی: حزب باد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

روزنامه ای که به جای پرداختن به اخبار مهم، به زندگی و مسائل مرتبط با افراد مشهور و . . . می پردازد. ( اخبار یا مطبوعات ) : حواشی/زرد/سطحی/پست

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

کامپیوتر: نقطه توقف یا پایان تنیس: برد از حریف

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

play off somebody/something: ( American English ) to deliberately use a fact, action, idea etc in order to make . what you are doing better or to get ...

پیشنهاد
١

آتیش بیار معرکه شدن.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

محتاطانه عمل کردن /منتظر فرصت مناسب ماندن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

( ۱ ) شیطانی/شرورانه ( ۲ ) منحوس/بدشگون/بد یمن/نا میمون ( ۳ ) بد خواه ( ۴ ) گمراه کننده ( ۵ ) نا درست/خطا