breakpoint


نقطه انفصال

جمله های نمونه

1. If you need to set breakpoint, use the Disassembly Window instead.
[ترجمه گوگل]اگر نیاز به تنظیم نقطه شکست دارید، به جای آن از پنجره جداسازی استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید breakpoint را تنظیم کنید، به جای آن از پنجره disassembly استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It has a breakpoint, continued carving off function. Back to the origin with automatic correction function effectively ensure long-studio precision.
[ترجمه گوگل]این یک نقطه شکست، عملکرد حک کردن ادامه دارد بازگشت به اصل با عملکرد تصحیح خودکار به طور موثر دقت استودیو طولانی مدت را تضمین می کند
[ترجمه ترگمان]آن یک breakpoint دارد و به طور مداوم به حکاکی بر روی عملکرد ادامه می دهد بازگشت به مبدا با عملکرد تصحیح خودکار به طور موثر دقت استودیو را تضمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You can also clear all breakpoints and modify breakpoint properties.
[ترجمه گوگل]شما همچنین می توانید تمام نقاط شکست را پاک کنید و ویژگی های نقطه شکست را تغییر دهید
[ترجمه ترگمان]همچنین می توانید تمام breakpoints را تمیز کنید و ویژگی های breakpoint را اصلاح کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Method:Chromosome fragile sites and breakpoint expression by reducing folacin in TC199 medium were determined in 80 autistic children and 80 normal children.
[ترجمه گوگل]روش: محل‌های شکننده کروموزومی و بیان نقطه شکست با کاهش فولاسین در محیط TC199 در 80 کودک اوتیستیک و 80 کودک عادی تعیین شد
[ترجمه ترگمان]روش: Chromosome مناطق آسیب پذیر و بیان breakpoint از طریق کاهش folacin در محیط کشت TC۱۹۹ در ۸۰ کودک اوتیسمی و ۸۰ کودک معمولی تعیین شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Press the spacebar again, and the breakpoint once again is enabled.
[ترجمه گوگل]دوباره کلید فاصله را فشار دهید و نقطه شکست یک بار دیگر فعال می شود
[ترجمه ترگمان]دوباره فشار را فشار دهید، و the دوباره فعال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If desired, set breakpoints in your data flow by right-clicking on a connection between operators in your data flow and clicking Toggle Breakpoint.
[ترجمه گوگل]در صورت تمایل، با کلیک راست بر روی اتصال بین اپراتورها در جریان داده خود و کلیک بر روی Toggle Breakpoint، نقاط شکست را در جریان داده خود تنظیم کنید
[ترجمه ترگمان]در صورت تمایل، breakpoints را در جریان داده های شما با کلیک راست بر روی یک اتصال بین اپراتورها در جریان داده های شما و کلیک کردن ضامن breakpoint تنظیم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Notice that the blue breakpoint symbol is highlighted with yellow to indicate that it has popped.
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید که نماد نقطه شکست آبی با زرد برجسته شده است تا نشان دهد که ظاهر شده است
[ترجمه ترگمان]توجه داشته باشید که نماد breakpoint آبی بارنگ زرد پررنگ می شود تا نشان دهد که این نماد از بین رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If you want to set a breakpoint at a particular line, the table gives you the memory address to store the breakpoint instruction.
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید یک نقطه شکست در یک خط خاص تنظیم کنید، جدول آدرس حافظه را برای ذخیره دستورالعمل نقطه شکست به شما می دهد
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید یک breakpoint را در یک خط ویژه تنظیم کنید، جدول آدرس حافظه برای ذخیره دستورالعمل breakpoint را به شما می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A breakpoint symbol appears in the left margin next to the function call name.
[ترجمه گوگل]نماد نقطه شکست در حاشیه سمت چپ در کنار نام فراخوانی تابع ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]نماد breakpoint در حاشیه چپ در کنار نام فراخوانی تابع ظاهر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the Breakpoint Condition dialog box, enter a valid expression in the Condition box.
[ترجمه گوگل]در کادر گفتگوی Breakpoint Condition، یک عبارت معتبر را در کادر Condition وارد کنید
[ترجمه ترگمان]در دیالوگ باکس breakpoint Condition، یک حالت معتبر در جعبه شرایط وارد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If you set a breakpoint condition with invalid syntax, a warning message appears immediately.
[ترجمه گوگل]اگر یک شرط نقطه شکست با نحو نامعتبر تنظیم کنید، بلافاصله یک پیام هشدار ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]اگر یک شرط breakpoint با نحو نامعتبر تنظیم کنید، یک پیغام هشدار فوری ظاهر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If desired, set breakpoints in your data flow by right-clicking a connection between operators in your data flow and selecting Toggle Breakpoint.
[ترجمه گوگل]در صورت تمایل، با کلیک راست روی اتصال بین اپراتورها در جریان داده و انتخاب Toggle Breakpoint، نقاط شکست را در جریان داده خود تنظیم کنید
[ترجمه ترگمان]در صورت تمایل، breakpoints را در جریان داده های شما با کلیک مستقیم بر روی یک اتصال بین اپراتورها در جریان داده های شما و انتخاب زدن ضامن breakpoint تنظیم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. No location specified for new breakpoint. Supply a function name, file location, data expression, or address.
[ترجمه گوگل]هیچ مکانی برای نقطه شکست جدید مشخص نشده است نام تابع، محل فایل، عبارت داده یا آدرس را ارائه دهید
[ترجمه ترگمان]هیچ مکانی برای breakpoint جدید مشخص نشده است تهیه یک نام تابع، مکان پرونده، بیان داده ها، یا آدرس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. to show that it has set breakpoint 1 at the line we requested.
[ترجمه گوگل]برای نشان دادن اینکه نقطه شکست 1 را در خط درخواستی ما تنظیم کرده است
[ترجمه ترگمان]تا نشان دهد که در خطی که ما درخواست کردیم، breakpoint ۱ را تنظیم کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] نقطه انفصال - نقطه توقف - مکانهایی در برنامه که در آنجا اجرای عادی برنامه متوقف می شود و پس از دخالت دستی مجددا" می تواند ادامه یابد . معمولا" این نقاط برای اشکال زدایی برنامه به کار می روند مثلا" در بسیاری از نسخه های بیسیک فرمان STCP نقطه توقف را در برنامه معرفی می کند .
[برق و الکترونیک] نقطه ی وقفه نقطه ای در برنامه س رایانه ای که در آن وقفه س مشروط به منظور بزرسی چشمی، چاپ و سایر عملیات خاص روی می دهد.
[کامپیوتر] نقطه توقف
[پلیمر] نقطه شکست

انگلیسی به انگلیسی

• decisive point; point at which a program stops during the debugging process (computers)

پیشنهاد کاربران

نقطه پایان
breakpoint ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: نقطۀ گسست
تعریف: محلی در برنامه که در آن برای آزمایش و اشکال زدایی، پردازش موقتاً متوقف می شود
نقطه سر به سر
دامپزشکی و علوم دامی
نقطه بحرانی ( مرزهای حساسیت و عدم حساسیت به دارو )
حداقل تعداد مسافر ثبت نامی برای اجرای تور

بپرس