نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بال به بال کسی دادن: بال به بال کسی دادن: [عامیانه، کنای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بال دراوردن: بال در آوردن : [عامیانه، کنایه ] به ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بالش نرم زیر سر کسی گذاشتن: بالش نرم زیر سر کسی گذاشتن : [عامیا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بامبول: بامبول: [عامیانه، اصطلاح] حقه، کلک.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بامبول: بامبول: [عامیانه، اصطلاح] حقه، کلک.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بامبول زدن: بامبول زدن : [عامیانه، کنایه ] حقه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بامبول سوار کردن: بامبول سوار کردن : [عامیانه، کنایه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بامبه: در زبان ترکی قاراما یا بمبچه گفته م ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
توسری: در زبان ترکی به آن" قاراما " گفته م ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
با نگاه کسی را خوردن: با نگاه کسی را خوردن : [عامیانه، کن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بانی خیر: بانی خیر: [عامیانه، اصطلاح] نیکوکار ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
باور کسی شدن: باور کسی شدن: [عامیانه، اصطلاح] گرف ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
با هم خواندن: با هم خواندن: [عامیانه، کنایه ] تطب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
با هم شیر و شکر بودن: با هم شیر و شکر بودن: [عامیانه، کنا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
با هم کنار امدن: با هم کنار آمدن : [عامیانه، کنایه ] ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بای دادن: بای دادن : [عامیانه، کنایه ] رشوه د ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
با یک دست چند هندوانه برداشتن: با یک دست چند هندوانه برداشتن: [عام ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بته مرده: بته مرده: [عامیانه، کنایه ] بی اصل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بچاپ بچاپ: بچاپ بچاپ: [عامیانه، کنایه ] اوج سو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بچگی کردن: بچگی کردن: [عامیانه، کنایه ] بیخردا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بچه بازی: بچه بازی : [عامیانه، کنایه ] لواط، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بچه ی سر راهی: بچه ی سر راهی: [عامیانه، کنایه ] بچ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بچه گولزنک: بچه گولزنک: [عامیانه، کنایه ] غیر و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بخاری از کسی بلند نشدن: بخاری از کسی بلند نشدن : [عامیانه، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بخت گشا: بخت گشا : [عامیانه، اصطلاح] شانس آو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بخرج دادن: بخرج دادن: [عامیانه، کنایه ] نشان د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بخوربخور: بخور بخور: [عامیانه، کنایه ] خوردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بخیر و خوبی: بخیر و خوبی : [عامیانه، کنایه ] صحی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بخیه به ابدوغ زدن: بخیه به آبدوغ زدن: [عامیانه، کنایه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بد اب و رنگ: بد آب و رنگ: [عامیانه، اصطلاح] نازی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بدادا: بد ادا :[عامیانه، اصطلاح] بد اطوار، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بد اوردن: بد آوردن : [عامیانه، کنایه ] بد شان ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بد به دل اوردن: بد به دل آوردن ( راه دادن ) : [عامی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بدبیاری: بد بیاری: [عامیانه، کنایه ] بد شانس ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بد تا کردن: بد تا کردن : [عامیانه، کنایه ] بد ر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بد خواب شدن: بد خواب شدن : [عامیانه، کنایه ] بی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بد دماغ: بد دماغ : [عامیانه، اصطلاح] کسی که ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بدو بدو: بِدو بِدو : [عامیانه، اصطلاح] با شت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بدهکار نبودن گوش کسی: بدهکار نبودن گوش کسی : [عامیانه، کن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بده کردن کسی را: بَده کردن کسی را : [عامیانه، کنایه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برادر اندر برادر: برادر اندر برادر : [عامیانه، اصطلاح ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
برادر تنی: برادر تنی: [عامیانه، اصطلاح] برادر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
برادر خواندگی: برادر خواندگی: [عامیانه، اصطلاح] ای ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برادر دینی: برادر دینی: [عامیانه، اصطلاح] هم کی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر افتادن از کار: بر افتادن از کار: [عامیانه، اصطلاح] ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جرسه: ( ( زیر پیراهن رکابی جرسه چرکی را ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
داغمه بستن: ( ( لب های خاکستری نیمه باز مرده به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حق بجانب: ( ( قیافه ی ( مرده ) آرام بود و حق ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شپش کسی منیژه خانم است: ( ( " زنیکه ی جنده خودش شیپیشش منیج ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چاهی: چاهی : چای ( ( " یه ساعت پیش رفتم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مشمع: مشمع : مرهم ، زماد ( ( روی پشت مر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیشانی داشتن: پیشانی داشتن : شانس و اقبال داشتن . ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دنبه گداز: دنبه گداز :دنبه گداز کردن نوعی جادو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اب اماله: آب اماله : رفت آمد هرزه . ( ( "تو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برای فاطی تنبان نشدن: برای فاطی تنبان نشدن: [عامیانه، کنا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برای کسی اش پختن که یک وجب روغن داشته باشد: برای کسی آش پختن که یک وجب روغن داش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برای کسی تره خرد نکردن: برای کسی تره خرد نکردن : [عامیانه، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برای کسی لقمه گرفتن: برای کسی لقمه گرفتن : [عامیانه، کنا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برای هفت پشت کسی کافی بودن: برای هفت پشت کسی کافی بودن: [عامیان ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر و بر نگاه کردن: بِر و بِر نگاه کردن: [عامیانه، کنای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
برپا: بر پا : [عامیانه، اصطلاح]سرپا، استو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
برچسب زدن: برچسب زدن : [عامیانه، اصطلاح]تهمت ز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر خر مراد سوار شدن: بر خر مراد سوار شدن : [عامیانه، کنا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به رگ غیرت کسی بر خوردن: برخورد کردن به رگ غیرت کسی: [عامیان ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برخوردن به کسی: برخوردن به کسی: [عامیانه، کنایه ] ، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برداشتن کلاه کسی: برداشتن کلاه کسی : [عامیانه، کنایه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بردن سر کسی: بردن سر کسی: [عامیانه، کنایه ] با س ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برق از چشم کسی پراندن: برق از چشم کسی پراندن : [عامیانه، ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برق از کسی پریدن: برق از کسی پریدن : [عامیانه، کنایه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر گرده ی کسی سوار شدن: بر گرده ی کسی سوار شدن: [عامیانه، ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برگ زدن: برگ زدن: [عامیانه، اصطلاح] حقه زدن، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ورق برگشتن: برگشتن ورق: [عامیانه، اصطلاح] دگرگو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر ملا شدن: بر ملا شدن : [عامیانه، اصطلاح]آشکار ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر و بچه ها: بر و بچه ها: [عامیانه، اصطلاح] زن و ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بروبرو: برو برو : [عامیانه، اصطلاح]اوج خوش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برو برو داشتن: برو برو داشتن : [عامیانه، کنایه ]دا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بره کشان: بره کُشان: [عامیانه، اصطلاح] فرصت خ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بریدن از کسی یا چیزی: بریدن از کسی یا چیزی: [عامیانه، اصط ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بریدن از هم: بریدن از هم: [عامیانه، اصطلاح] قطع ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بریدن پای کسی: بریدن پای کسی: [عامیانه، کنایه ] دو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بریدن شیر: بریدن شیر: [عامیانه، اصطلاح] لخته ل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بریز و بپاش: بریز و بپاش: [عامیانه، اصطلاح] دم و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بز اوردن بد اوردن: بُز آوردن بد آوردن: [عامیانه، اصطلا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بز بگیر: بز بگیر: [عامیانه، اصطلاح] کسی که ه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بزبیاری: بز بیاری : [عامیانه، اصطلاح]بد شانس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بز خر: بز خر: [عامیانه، اصطلاح] کسی که به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بز رقصاندن: بز رقصاندن: [عامیانه، اصطلاح] هر دم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بزمجه: بزمجه: [عامیانه، اصطلاح] سوسمار، در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بزمجه: بزمجه: [عامیانه، اصطلاح] سوسمار، در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بزن و برقص: بزن و برقص: [عامیانه، اصطلاح] پایکو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بزن و برو: بزن و برو: [عامیانه، اصطلاح] کسی که ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بزن و بکوب: بزن و بکوب: [عامیانه، کنایه ] ساز و ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تمترون: کلمه ( تمترون ) از ( مریة ) به معنا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مدرار: کلمه ( مدرار ) در آیه ( و ارسلنا ال ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ابلاس: راغب می گوید: ( ابلاس ) به معنای ان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مستبسل: ( مستبسل ) به معنای کسی است که تن ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بسل: راغب گفته است کلمه ( بسل ) هم به مع ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بساط در اوردن: بساط در آوردن : [عامیانه، کنایه ]ال ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بست نشستن: بست نشستن : [عامیانه، اصطلاح]پناه ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بست زدن: بست زدن: [عامیانه، اصطلاح] کشیدن یک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بستن کسی به دم خود: بستن کسی به دم خود : [عامیانه، کنای ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بستن به ریش کسی: بستن به ریش کسی: [عامیانه، کنایه ] ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بستن به ناف کسی: بستن به ناف کسی: [عامیانه، کنایه ] ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بستن خود به کسی: بستن خود به کسی: [عامیانه، کنایه ] ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بستن دست کسی: بستن دست کسی: [عامیانه، کنایه ] از ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بسلامت: بسلامت : [عامیانه، اصطلاح]همراه با ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بسلا متی: بسلامتی : [عامیانه، اصطلاح]سلامتی د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بشور و بپوش: بشور و بپوش: [عامیانه، کنایه ] جامه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بغداد خراب: بغداد خراب: [عامیانه، اصطلاح] شکم گ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بغداد کسی را اباد کردن: بغداد کسی را آباد کردن: [عامیانه، ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بغض کسی ترکیدن: بغض کسی ترکیدن : [عامیانه، کنایه ]ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بغ کردن: بغ کردن: [عامیانه، اصطلاح] چهره دره ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بغل پر کن: بغل پر کن: [عامیانه، اصطلاح] دختر ی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بغل خوابی کردن: بغل خوابی کردن: [عامیانه، اصطلاح] ن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بغل دست: بغل دست : [عامیانه، اصطلاح]کنار دست ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بغل زدن: بغل زدن: [عامیانه، اصطلاح] زیر بازو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بغلی: بغلی : [عامیانه، اصطلاح]چیز کوچکی ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بفهمی نفهمی: بفهمی نفهمی: [عامیانه، اصطلاح] مختص ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بکسل کردن: بکسل کردن: [عامیانه، اصطلاح] چیزی ر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بکش بکش: بکُش بکُش : [عامیانه، اصطلاح]دعوا و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بکن نکن: بکن نکن : [عامیانه، اصطلاح]امر و نه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بکوب بکوب: بکوب بکوب: [عامیانه، اصطلاح] با شتا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بگوبخند: بگو بخند : [عامیانه، اصطلاح]خوش مشر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بگیر بگیر: بگیر بگیر: [عامیانه، اصطلاح] بازداش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بگیر و ببند: بگیر و ببند: [عامیانه، اصطلاح] توقی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بلا به دور: بلا به دور: [عامیانه، اصطلاح] بلاها ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بلا به سر کسی اوردن: بلا به سر کسی آوردن: [عامیانه، کنای ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بلا گردان کسی شدن: بلا گردان کسی شدن : [عامیانه، کنایه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بلا گرفته: بلا گرفته: [عامیانه، اصطلاح] گرفتار ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بلایی به روز کسی اوردن: بلایی به روز کسی آوردن : [عامیانه، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بلغور کردن: بلغور کردن: [عامیانه، کنایه ] سر هم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بلندپروازی کردن: بلند پروازی کردن: [عامیانه، کنایه ] ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بلند شدن زیر سر کسی: بلند شدن زیر سر کسی: [عامیانه، اصطل ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بله قربان گفتن: بله قربان گفتن : [عامیانه، اصطلاح]ت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بله قربان گو: بله قربان گو : [عامیانه، اصطلاح]چاپ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بنا را بر چیزی گذاشتن: بنا را بر چیزی گذاشتن: [عامیانه، کن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بنا گذاشتن: بنا گذاشتن: [عامیانه، اصطلاح] قرار ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بند بودن: بند بودن: [عامیانه، اصطلاح] روی پای ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بند بودن دست: بند بودن دست: [عامیانه، کنایه ] گرف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بندتنبانی: بند تنبانی : [عامیانه، کنایه ]سست و ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بند دل پاره شدن: بند دل پاره شدن: [عامیانه، کنایه ] ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بند شدن در جایی: بند شدن در جایی : [عامیانه، کنایه ] ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بند نشدن سنگ روی سنگ: بند نشدن سنگ روی سنگ: [عامیانه، کنا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بند و بار: بند و بار: [عامیانه، کنایه ] قید ها ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بند و بساط: بند و بساط : [عامیانه، کنایه ]اسباب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بنده زاده: بنده زاده: [عامیانه، کنایه ] پسر من
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بنگی: بنگی : [عامیانه، اصطلاح]معتاد به حش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بود و نبود: بود و نبود: [عامیانه، اصطلاح] آنچه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بوسیدن و به تاقچه گذاشتن: بوسیدن و به تاقچه گذاشتن : [عامیانه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بوق سحر: بوق سحر: [عامیانه، اصطلاح] نزدیک صب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بوق کسی را زدن: بوق کسی را زدن : [عامیانه، کنایه ]ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بوی الرحمان کسی بلند شدن: بوی الرحمان کسی بلند شدن : [عامیانه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بوی حلوای کسی امدن: بوی حلوای کسی آمدن: [عامیانه، کنایه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بوی شیر از دهان کسی امدن: بوی شیر از دهان کسی آمدن: [عامیانه، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بوی قرمه سبزی دادن سر: بوی قرمه سبزی دادن سر: [عامیانه، کن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به اب چسیدن: به آب چسیدن : [عامیانه، کنایه ]از ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به اتش کسی سوختن: به آتش کسی سوختن : [عامیانه، کنایه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به اخر خط رسیدن: به آخر خط رسیدن : [عامیانه، کنایه ] ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به اسم خود جا زدن: به اسم خود جا زدن : [عامیانه، کنایه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به امان خدا رها کردن: به امان خدا رها کردن : [عامیانه، کن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به باد فحش یا کتک گرفتن: به باد فحش یا کتک گرفتن: [عامیانه، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به باد دادن: به باد دادن: [عامیانه، کنایه ] نگا. ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به بخت خود پشت پا زدن: به بخت خود پشت پا زدن: [عامیانه، کن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به بیراهه زدن: به بیراهه زدن: [عامیانه، کنایه ] از ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به پای کسی زحمت کشیدن: به پای کسی زحمت کشیدن : [عامیانه، ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به پر و پای کسی پیچیدن: به پر و پای کسی پیچیدن: [عامیانه، ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به پول رساندن: به پول رساندن: [عامیانه، اصطلاح] فر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به پیر و پیغمبر قسم خوردن: به پیر و پیغمبر قسم خوردن : [عامیان ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به پیسی افتادن: به پیسی افتادن : [عامیانه، اصطلاح]د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به پیش: به پیش : [عامیانه، اصطلاح]فرمان نظا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به تته پته افتادن: به تته پته افتادن : [عامیانه، کنایه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به تخته زدن: به تخته زدن : [عامیانه، کنایه ]در م ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به ترتر افتادن: به تِرتِر افتادن : [عامیانه، کنایه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به توپ بستن: به توپ بستن[عامیانه، کنایه ] باران ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به تور انداختن: به تور انداختن: [عامیانه، کنایه ] ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به تور کسی خوردن: به تور کسی خوردن : [عامیانه، کنایه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به تور زدن: به تور زدن: [عامیانه، کنایه ] نگا. ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به ته دیگ خوردن کفگیر: به ته دیگ خوردن کفگیر : [عامیانه، ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کفگیر به ته دیگ خوردن: به ته دیگ خوردن کفگیر : [عامیانه، ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به جلز و ولز افتادن: به جلز و ولز افتادن : [عامیانه، کنا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به جوش اوردن خون کسی: به جوش آوردن خون کسی : [عامیانه، کن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به چپ چپ: به چپ چپ: [عامیانه، اصطلاح] فرمان ن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به چوب بستن: به چوب بستن : [عامیانه، کنایه ]کسی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به حال اوردن: به حال آوردن: [عامیانه، کنایه ] به ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به حرف کشیدن: به حرف کشیدن: [عامیانه، اصطلاح] نگا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به حساب: به حساب : [عامیانه، اصطلاح]مثلا، یع ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به حساب کسی رسیدن: به حساب کسی رسیدن: [عامیانه، کنایه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به حق پیوستن: به حق پیوستن : [عامیانه، کنایه ]مرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به ملکوت اعلی پیوستن: به ملکوت اعلی پیوستن : [عامیانه، کن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به حق چیزهای ندیده و نشنیده: به حق چیزهای ندیده و نشنیده : [عامی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
به حق چیزهای ندیده و نشنیده: به حق چیزهای ندیده و نشنیده : [عامی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به حول و ولا افتادن: به حول و ولا افتادن: [عامیانه، کنای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به خاطر داشتن: به خاطر داشتن : [عامیانه، کنایه ]به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به خاک سیاه نشاندن: به خاک سیاه نشاندن : [عامیانه، کنای ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به خانه ی بخت رفتن: به خانه ی بخت رفتن : [عامیانه، کنای ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به خدا سپردن: به خدا سپردن : [عامیانه، کنایه ]برا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به خرج کسی نرفتن: به خرج کسی نرفتن : [عامیانه، کنایه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به خشت افتادن: به خشت افتادن : [عامیانه، اصطلاح]مت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به خط کردن: به خط کردن : [عامیانه، اصطلاح]به صف ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به خنس و پنس افتادن: به خنس و پنس افتادن: [عامیانه، کنای ...
١ سال پیش