علی باقری - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

افسردن: افسردن در پهلوی در ریخت اپسرتن apsu ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

افسردن: افسردن در پهلوی در ریخت اپسرتن apsu ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شکنج: شکنج: دکتر کزازی در مورد واژه ی "شک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شکنج: شکنج: دکتر کزازی در مورد واژه ی "شک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شرزه: شرزه: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hang: hang : لغت hang انگلیسی با واژه ی چ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

same: واژه ی انگلیسی same با واژه ی فارسی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

طبخ: واژه ی طبخ در اصل به شکل تبخ بوده و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تب: واژه ی تب از لغت هندواروپایی tap که ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کباب: لغت کباب که در گرجستانی به شکل gab ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انار: لغت انار که آنرا در اشکون افغانستان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قبض: لغت قبض یا گبز همریشه با واژه gava ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قبضه: لغت قبض یا گبز همریشه با واژه gava ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شیتیل: لغت شیتیل ( شیت=پول - ثروت/یل=پسوند ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

علت: واژه علت به معنای سبب گویش دیگر واژ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نفیر: نفیر: دکتر فروزانفر در مورد " نفیر" ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پرده دریدن: پرده دریدن: دکتر فروزانفر در مورد " ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دیر شدن روز: دیر شدن روز:بکنایه ، دل سیری و ملال ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی زبان شدن: بی زبان شدن:بکنایت خاموش شدن . ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ممتاز: ممتاز:جدا و منفصل بتن یا بوصف ( ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نقد حال: نقد حال: دکتر فروزانفر در مورد " نق ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سرکنگبین: : دکتر فروزانفر در مورد " سرکنگبین" ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سرکنگبین: : دکتر فروزانفر در مورد " سرکنگبین" ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سحر مطلق: سحر مطلق:سحری که کارگر و مؤثر بدون ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سحر مطلق: سحر مطلق:سحری که کارگر و مؤثر بدون ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بحری: بحری:کسی که راه های دریا را می شناس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بحری: بحری:کسی که راه های دریا را می شناس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رد باب: رد باب:رانده و مردود درگاه حق ، ملع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رد باب: رد باب:رانده و مردود درگاه حق ، ملع ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کناران: کناران:اطراف بدن ، جمع کنار به معنی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کناران: کناران:اطراف بدن ، جمع کنار به معنی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

علامات: علامات:حالاتی است که بر اثر حدوث مر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مریض: مریض به کسی گفته می شود که اعراض ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زاری: زاری:حالت کسی که مشرف بر هلاک است . ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گمانی: گمانی: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گمانی: گمانی: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کارزار: کارْزار : دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پرخاش: پرخاش: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دروازه: دروازه: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مشت: مشت: دکتر کزازی در مورد واژه ی " مش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیاده: پیاده: دکتر کزازی در مورد واژه ی "پ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مجوس: در فرهنگ انگلیسی آریانپور آمده است ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

magus: در فرهنگ انگلیسی آریانپور آمده است ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مین: مین در زبان ترکی به معنی هزار می با ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lucky: لاکی در زبان فارسی به معنی " به رنگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سلم: سلم: دکتر کزازی در مورد واژه ی " سل ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تیزی: تیزی در پهلوی در ریخت تزیه tēzīh بک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تیزی: تیزی در پهلوی در ریخت تزیه tēzīh بک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

غریب: غریب:دور از وطن ، دور از فهم و ادرا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گنج: گُنْج : اسم مصدر از گنجیدن به معنی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دفع دادن: دَفْع دادن : واپس زدن ، از سر واکرد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غلول: غُلول:دزدی و خیانت ، بی غلول : مجاز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی غلول: غُلول:دزدی و خیانت ، بی غلول : مجاز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بی غلول: غُلول:دزدی و خیانت ، بی غلول : مجاز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فاش: فاش:اصل عربی فاش، فاشی است ولی چون ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خارچین: خارچین:خارچین مجازا کسی که موضع درد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خفتن خون: خفتن خون:بکنایت ، پایمال شدن و بهدر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خون کردن: خون کردن:خون ریختن ، کشتن ، و بدین ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جفا: جُفا:به ضمّ اول مخفف جُفاء ، خاشاکی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حجام: حَجام:مخفف حجّام است به پارسی "گرّا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هرگون: هرگون:هر نوع و هر جنس ، ترکیبی است ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شگفت: شِگُفْت:تلفظ دیگر است از شِگِفت ( ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

جولقی: جولقی: جولق که در اصل به شکل جوالّی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مروزی و رازی: مروزی و رازی: دکتر فروزان فر در مور ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مروزی و رازی: مروزی و رازی: دکتر فروزان فر در مور ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ساده: ساده : واژه ساده فارسی با واژه های ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ایرج: ایرج: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ویگن: ویگن یک اسم ارمنی است و برابر است ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

جنگ: واژه ی جنگ با واژه ی بهرام خدای جنگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بهرام: بهرام: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مارس: واژه ی بهرام فارسی برابر با واژه ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قاتیق: قاتیق یک واژه ی ترکی از مصدر" قاتما ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قاتیق: قاتیق یک واژه ی ترکی از مصدر" قاتما ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کشف: کَشَفْ : دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشوبش: آشوبِش : دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

grey: لغت grey به معنی خاکستری با لغت ترک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ندانی: ندانی:نشناسی، نمی شناسی " زر قلب و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حس دنیا: حسّ دُنیا:احساس دنیوی " حس دنیا نرد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

معموری تن: معموری تن:زنده داشتن و کار فرمودن ق ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تخریب بدن: تخریب بدن:رام کردن و به اعتدال نگه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شیر پشمین: شیر پشمین:مجسمه ی شیر که از بافتنی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

باده: باده : آب انگوری که اندکی بجوشانند ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بخش: بخش: دکتر کزازی در مورد واژه ی " بخ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گرازان: گُرازان: دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اگر کاه از تو نیست کاهدان از تست: اگر کاه از تو نیست کاهدان از تست: ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اگر لالائی میدانی چرا خوابت نمیبرد: اگر لالائی میدانی چرا خوابت نمیبرد: ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اشتی: آشتی : مرکب است از آشت ( ast ) به م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کیانی: این واژه با واژه های king انگلیسی ، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خان: واژه ی خان با واژه ی انگلیسی king ، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

drachma: Drachma این واژه با دینار ( پول عرب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drachma: Drachma این واژه با دینار ( پول عرب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dentist: واژه DENT ریشه فارسی سانسکریت دارد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بهتر: better/best انگلیسی نیز از ریشه بهت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فلفل: فلفل : در زبان انگلیسی Pepper . این ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

orange: Orange: ایرانیان در قدیم به پرتقال ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نارنج: نارنج : در زبان انگلیسی در ریخت Ora ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rhubarb: اصل این واژه راوند وریواس ( ریواس ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زنجبیل: زنجبیل: - درزبان انگلیسی ( Ginger ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lemon: Lemon: لیمو: ریشه لیمو درغالب زبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

لیمو: لیمو: ( Lemon انگلیسی ) ریشه لیمو د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

garden: Garden - باغ: این ریشه ایرانی است. ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

elephant: Elephent: فیل : دگرگون شده ی الفیل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carcass: Carcass ـ لاشه و مردار : جابه جا شد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کرکس: کرکس ـ ( Carcass به انگلیسی ) لاشه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mouse: Mouse تغییر یافته ی موش فارسی در زب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جمل: واژه ی جمل عربی ( نوعی شتر ) در انگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jackal: Jackal انگلیسی در زبان ترکی در ریخت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jackal: Jackal انگلیسی در زبان ترکی در ریخت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شغال: شغال در زبان انگلیسی Jackal در زبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چالاقان: چالاقان در زبان ترکی از مصدر چالماق ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

الوده شدن: در زبان ترکی حتی در زبان فارسی آلود ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

الوده شدن: در زبان ترکی حتی در زبان فارسی آلود ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کـوشن: کوشن یا کؤشن: در زبان ترکی کؤشَن یع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

paper: paper :تغییر یافته ی پاپیروس می باش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

برقع: برقع در اصل یک واژه ترکی و تغییر یا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هایدلبرگ: دکتر کزازی در ذیل واژه ی برج می نوی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مهر: مُهر : دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مدرک: دکتر کزازی ریشه مدرک را از مدرگ و م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مورچه: مورچه : از مور به معنای حشره گرفته ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sir: sir :واژه ی sir در انگلیسی تغییر یا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دابانلو: دابان در زبان ترکی به پاشینه ی پا گ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

داریخماخ: داریخماخ یک واژه ی تر کی است به معن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کوچه: کوچه: در زبان ترکی به کوچه آرالیق گ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

LIP: lip انگلیسی همان تغییر یافته ی لب ف ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شفتالو: شفتالو : شفتالو یعنی آلویی که به رن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شفتالو: شفتالو : شفتالو یعنی آلویی که به رن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

DEN: den : واژه ی دن انگلیسی با واژه ی د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mute: mute : واژه ی mute انگلیسی با مات ف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

اروتیک: فیلم اروتیک به فیلم هایی گفته می شو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فیلم اروتیک: فیلم اروتیک به فیلم هایی گفته می شو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بلماج: بلماج : تغییر یافته ی واژه ی ترکی ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چاروق: بعضی بر این اعتقاد هستند بن واژه ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چالیک: چالیک یا چئلیک به چوب کوچک و بریده ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

توک: توک یا تؤک در زبان ترکی به مو گفته ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قیماق: قیماق به زبان ترکی به سرشیر گفته می ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دروغ: دروغ :این واژه در سنسکریت: دوروکتَ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ابریق: ابریق : عربی شده ی آبریز فارسی است ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shine: shine : واژه ی shine با واژه های در ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اک: اصل واژه هندی و اروپایی در اوستایی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کاروان: کاروان : کاروان تغییر یافته ی کاربا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

CAR: car : کار در اصل به معنی ارابه و وس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قافله: قافله : قافله یک واژه ی عربی از ریش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ظلم ساز: ظلم ساز:ستمگر " بود شاهی در جهودان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جهود: جهود: دکتر فروزان فر در مورد " جهود ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ژاکب: ژاکب : صورت دیگر است از کلمه ی یعقو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ژوزف: ژوزف: صورت دیگر است از کلمه ی یوسف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ژوزف: ژوزف: صورت دیگر است از کلمه ی یوسف ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ژوزف ارتور انکرا: ژوزف: صورت دیگر است از کلمه ی یوسف ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وثاق: وُثاق: دکتر فروزان فر در مورد " وُث ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پلیس: پلیس:واژه پلیس از واژه یونانی پولیا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انکارا: آنکاره: تغییر یافته ی آنقره و آن قر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انکارا: آنکاره: تغییر یافته ی آنقره و آن قر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

وین: وین: وین در لغت به معنی زنده است. ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

گورکان: به گورکان ( داماد ) امروزه در زبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

window: ریشه وا‍‍‍‍‍‍‍‍‍ژه window ( پنجره ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کبست: کَبَست :کَبَست : به معنی حنظل است و ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیدا: پیدا : پیدا در پهلوی پیتاگ paytāg ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پیدا: پیدا : پیدا در پهلوی پیتاگ paytāg ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم اژدها: دَم ِ اژدها : استعاره ای آشکار از ج ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تارک: تارک: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ناپادشا: ناپادشا : در معنی ناچیره و " کسی که ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پوزش: پوزش: دکتر کزازی در مورد واژه ی " پ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بیهوده: بیهوده : دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انوشه: انوشه : در پهلوی انوشگ anōšag به مع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

انوشه: انوشه : در پهلوی انوشگ anōšag به مع ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

درودن: درودن: دکتر کزازی در مورد واژه ی "د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انباز: انباز : دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برگاشتن: برگاشتن: دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

برگاشتن: برگاشتن: دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کوکلس کلان: کوکلس کلان ( kokleaklan ) : سازمان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چاشت: چاشت: دکتر کزازی در مورد واژه ی " چ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دستور: دکتر کزازی در مورد واژه ی "دستور " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tea: از آنجا که برگهای چای دارای ماده ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

street: street: واژه ی street با واژه ی صرا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

goat: واژه ی goat انگلیسی تغییر یافته ی ه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فشین: فشین: رسم، بصورت مد درآوردن، مطابق ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

father: واژه ی father ( آفریننده، پدر ) انگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

feat: واژه feat انگلیسی تغییر یافته همان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

feature: واژه ی feature انگلیسی همان تغییر ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فنس: فنس در انگلیسی ( fence ) به معنی: ح ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fire: واژه ی fire با واژه های فرّه ( فرّه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flag: flag همان تغییر یافته بیرق به معنی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نوشه: نوشه: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نوشه: نوشه: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

brow: brow انگلیسی تغییر یافته ی ابرو فار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هنگامه: هنگامه:هنگامه در پهلوی هنگامگ hangā ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پتروس: پتروس به معنی پدر است که از واژه ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پتروس: پتروس به معنی پدر است که از واژه ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اقا: در زبان قزاقی به پدر āke گفته می شو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رشوت بدل قرار دادن: رشوت بدل قرار دادن: طمع رشوه داشتن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عشوه ده: عشوه ده: مکار و فریب کار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گره بر اب بستن: گره بر آب بستن: بکنایت ، کاری ممتنع ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حکم مر: حُْکمِ مُرْ: حکم تلخ و مخالف میل ، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انگلیون: اَنْگَلْیون: دکتر فروزان فر در مورد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مو بمو: موبمو:تعبیری است که در مورد بحث از ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سیر: سیر: دکتر کزازی در مورد واژه ی " سی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

موزه: موزه: دکتر کزازی در مورد واژه ی "مو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دانه: دکتر کزازی در مورد واژه ی " دانه" م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چادر: چادر :چاترčatur . ستاک واژه همان اس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اذین: آذین: دکتر کزازی در مورد واژه ی "آذ ...

١ سال پیش

مدال‌های علی باقری