پیشنهادهای اکبر روشنی (١,١٢٦)
به طور منظم ، مرتب، مستمر ، همیشه در زبان ملکی گالی بشکرد
اجنه در زبان ملکی گالی بشکرد
جیغ در زبان ملکی گالی بشکرد
جن در زبان ملکی گالی بشکرد
اطاعت و دنباله روی در زبان ملکی گالی بشکرد
خیس در زبان ملکی گالی بشکرد
اصلا، به هیچ عنوان ، در زبان ملکی گالی بشکرد
غرق شدن در زبان ملکی گالی بشکرد
٫حتی اگر ٫ در زبان ملکی گالی بشکرد
گوجه فرنگی در زبان ملکی گالی بشکرد
گوجه فرنگی در زبان ملکی گالی بشکرد
خربزه در زبان ملکی گالی بشکرد
نوعی مریضی پوستی در زبان ملکی گالی بشکرد
لنگه در در زبان ملکی گالی بشکرد
نوعی مار در زبان ملکی گالی بشکرد
وسط پا در زبان ملکی گالی بشکرد
بادمجان 🍆 در زبان ملکی گالی بشکرد
دل و روده در زبان ملکی گالی بشکرد
پسر در زبان ملکی گالی بشکرد
برادر در زبان ملکی گالی بشکرد
مادربزرگ در زبان ملکی گالی بشکرد
پدر بزرگ در زبان ملکی گالی بشکرد
خواهر در زبان ملکی گالی بشکرد
قهر در زبان ملکی گالی بشکرد
افسار در زبان ملکی گالی بشکرد
تخمدان مرغ
فلاخن در زبان ملکی گالی بشکرد قلاب سنگ
فلاخن در زبان ملکی گالی بشکرد قلاب سنگ
تکه تکه، قطعه قطعه در زبان ملکی گالی بشکرد
کهنه و بدرد نخور در زبان ملکی گالی بشکرد
ظرف غذا در زبان ملکی گالی بشکرد
کهنه و دور ریختنی، اوراقی در زبان ملکی گالی بشکرد
طعم و مزه در زبان ملکی گالی بشکرد
کوچولو، ریزه پیزه در زبان ملکی گالی بشکرد
پرتاب در زبان ملکی گالی بشکرد
طعم در زبان ملکی گالی بشکرد
مطمئن ، خاطر جمع در زبان ملکی گالی بشکرد
فرزند اول خانواده در زبان ملکی گالی بشکرد
حوصله انجام کار در زبان ملکی گالی بشکرد
سیلی در زبان ملکی گالی بشکرد
سیلی در زبان ملکی گالی بشکرد
خسارت، خسران، ضرر در زبان ملکی گالی بشکرد
سرک کشیدن در زبان ملکی گالی بشکرد
نیم نگاه در زبان ملکی گالی بشکرد
تنبیه، مکافات در زبان ملکی گالی بشکرد
قدرت فهم ، درک در زبان ملکی گالی بشکرد
قدرت فهم، ادراک در زبان ملکی گالی بشکرد
قطعه قطعه، شکسته، تکه تکه در زبان ملکی گالی بشکرد
قطعه قطعه، استخوان های شکسته در زبان ملکی گالی بشکرد
کنایه از ضرب و شتم شدید در زبان ملکی گالی بشکرد