پیشنهاد‌های اکبر روشنی (١,١٢٦)

بازدید
١,٦٠٥
پیشنهاد
١

دعا، استغاثه در زبان ملکی گالی بشکرد

پیشنهاد
١

نباید از دیگران گله کرد، آنچه بر ما می رسد نتیجه کار خودمان است در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

پیر و فرتوت، عجوزه در زبان ملکی گالی بشکرد

پیشنهاد
١

اصرار بر انجام کاری در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

پیر و فرتوت در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

مجنون، دیوانه، کسی که رفتاری غیر منطقی داشته باشد در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

اصرار بر انجام کاری در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

دندان های پیشین در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

جای نرم و ماسه ای در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

سنگ ریزه در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

جوش های ریز پوستی در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

نفوس بد زدن در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

ریگ در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

عینک در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

جستجو در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

از کسی زهرِ چشم گرفتن؛ به کسی زهرِ چشم نشان دادن کسی را با کاری به شدت ترساندن در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

تشر در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

آسوده خاطر، مطمئن در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

از روی جبر، به ناچار در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

بی نفس، از نا افتاده، توان / نیروی خود را از دست داده در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

نفس، نیرو ، توان ، قدرت در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

از پُرگویی و پشت هم اندازی دست بر نداشتن. پر حرفی کردن در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

پناه بردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

پس کله ای در زبان ملکی گالی بشکرد

پیشنهاد
١

آنچه را لازم بود و وظیفه داشتیم بگوییم را گفتیم دیگر خودتان می دانید که بپذیرید یا نپذیرید در زبان ملکی گالی بشکرد

پیشنهاد
١

از ما به خیر و از شما به سلامت هنگامی که بخواهند راه یا کار و برنامه خود را از دیگری جدا کنند می گویند. در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

از لام تا کام نگفتن / حرف نزدن خاموش ماندن / ساکت شدن؛ هیچ نگفتن در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

حصیری دست باف برای زیر انداز یا پوشش کپر از برگ درخت پیش وحشی در زبان ملکی گالی بشکرد

پیشنهاد
٠

از صدقه ی سر کسی / چیزی به خاطر وجود کسی / چیزی [ سود بردن / بهره مند شدن در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

پیراهن در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

پیراهن آستین کوتاه در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

زیر پیراهن در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

شامپو در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

آستین کوتاه در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

قیر در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

گوساله در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

بز نر در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

قوچ در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

خروس در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

بز در زبان ملکی گالی بشکرد

پیشنهاد
٤

ارزش و اعتبار را از دست دادن از سکه افتادن چیزی که جلا و زیبایی اولیه خود را از دست داده باشد. در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

مرغ در زبان ملکی گالی بشکرد

پیشنهاد
٣

ترسیدن / رمیدن از همه چیز ترسیدن در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

بوته درخت خرما در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

جرئت ، شهامت ، نترسی در زبان ملکی گالی بشکرد

پیشنهاد
٤

وقتی چیزی یا کسی آنقدر واضح و آشکار باشد که خودش را بر ملا کند. شفاف بودن چیزی. در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

خیلی ناز و افاده داره. شخص متکبر. در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

بینی در زبان ملکی گالی بشکرد

پیشنهاد
٤

معادل دوتون خو ام وایخ در زبان ملکی گالی بشکرد، از خیر چیزی گذشتن

پیشنهاد
٤

به رغم افایده ی احتمالی چیزی / نیاز به چیزی، از آن چشم پوشیدن, قید چیزی را زدن در زبان ملکی گالی بشکرد