نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
so much the better: چه بهتر # I can't go tomorrow, So ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pet peeve: رو مخ ( چیزی که شما رو عصبانی میکنه ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pet peeves: رو مخ ( چیزی که شما رو عصبانی میکنه ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get on one's bad side: اون روی کسی رو بالا آوردن # Don't ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fender bender: تصادف جزئی # We got into a fender ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
graceful: موزون , زیبا ؛ مؤدبانه # graceful ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
concussion: ضربه مغزی # He was taken to hospit ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spread out: پخش شدن ؛ پهن کردن # They spread o ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make ends meet: دخل رو به خرج رسوندن , از پس مخارج ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
break the news: خبر بد دادن # He tried to break th ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
budge: تکون خوردن , تکون دادن ؛ تغییر عقید ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stack up: قابل مقایسه بودن # Their gift does ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
devastated: داغون , ویران ؛ شوکه # The area ha ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pose: ژست ( گرفتن ) ؛ تظاهر ( کردن ) ؛ مح ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mixed up: گیج ؛ بهم ریخته # He's just a mixe ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
knit: بافتن ؛ جوش خوردن ( استخوان ) ؛ در ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
toss: انداختن , پرت کردن ؛ تکان دادن ( بد ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
plethora: یه عالمه , یه خروار # The city fac ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

انتخاب عکس پروفایل

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
point: نکته , مطلب ؛ جا , لحظه ؛ فایده ؛ ا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
influential: تأثیر گذار , با نفوذ # a highly in ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a bunch of: یه دسته , یه مشت # a bunch of keys ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stew: خورشت ؛ آرام پختن # lamb stew # Th ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a close shave: خطر از بیخ گوش گذشتن # I had a clo ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
binding: الزام آور , لازم الاجرا ؛ صحافی ( ک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
big dipper: دب اکبر ( نجوم ) # See if you can ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
constellation: صورت فلکی ؛ جمعی از بزرگان # The L ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pave the way for: راه رو باز کردن , راه رو هموار کردن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
turn to: رو آوردن به ( چیزی یا کسی ) # She ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
acronym: مخفف چند واژه ( با استفاده از سرواژ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
believer: معتقد # He is a firm believer in f ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sore: درد ( ناک ) ؛ عصبانی ؛ شدید # I've ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
boarding school: مدرسه شبانه روزی # Both their chil ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
figure: شخص , هیکل ؛ پیکره ؛ عدد ؛ شکل ؛ فک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stillness: سکوت , سکون # nocturnal stillness ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spike: سرنیزه , برآمدگی ( روی پوست های زره ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stranded: گیر افتاده , سرگردان # The ship wa ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
undone: تمام نشده ؛ باز ( دکمه , زیپ ) # ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
POD: غلاف ( نخود , لوبیا ) # pea pod # ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come apart: از هم باز شدن , از هم جدا شدن # Th ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come down to: بستگی داشتن به # It all comes down ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come around: آمدن ؛ به هوش آمدن ؛ تغییر عقیده دا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come about: رخ دادن , اتفاق افتادن [happen] # ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
constitute: تشکیل دادن ؛ به حساب آمدن # Women ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
approach: نزدیک شدن ؛ مواجه شدن ؛ رویکرد ؛ مس ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
application: کاربرد , استفاده ؛ درخواست ؛ برنامه ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
enclose: محصور کردن , احاطه کردن ؛ ضمیمه کرد ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
prevail: موفق شدن , غلبه کردن ؛ رواج داشتن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hook: قلاب ( کردن ) , با قلاب گرفتن # Ha ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gut: دل و روده ؛ پاک کردن ( مرغ , ماهی ) ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mangle: داغون کردن , لت و پار کردن # My sw ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nightingale: بلبل # the song of a nightingale # ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
marrow: مغز استخوان ؛ کدو # The regret pen ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
marrow: مغز استخوان ؛ کدو # The regret pen ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tinker: ور رفتن ( به منظور تعمیر ) # He's ...
١١ ماه پیش