نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unsettled: بی قرار , ناپایدار ؛ تعیین نشده , ح ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
exceed: فراتر رفتن , بیشتر شدن – The resul ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
suit yourself: هر جور راحتی , هر جور عشقته # I th ...
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gossamer: توری ( پارچه , پرده ) ؛ ظریف , نازک ...
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
irresponsible: بی مسئولیت ؛ بی مسئولانه # She was ...
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fit in: سازگار شدن , جور در آمدن ؛ زمان گذا ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
overhaul: تعمیر کلی ( کردن ) , بازبینی کلی ( ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
likeness: شباهت # His remarkable likeness to ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
equation: معادله ؛ تساوی – a mathematical eq ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
runner up: نایب قهرمان , نفر دوم # Tom won th ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
adjustment: تنظیم , تغییر ؛ سازگاری , انطباق – ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bully: قلدر ؛ زورگویی کردن # Leave that l ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grope: کورکورانه گشتن , کورکورانه رفتن ؛ ا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
preparatory: مقدماتی – a preparatory course for ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
preposterous: احمقانه , مسخره # preposterous sug ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
plethora: یه عالمه , یه خروار # The city fac ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
erection: ساخت ؛ نعوظ , شق شدگی – The erecti ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
secretive: پنهان کار , مرموز – Her husband is ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bring forward: جلو انداختن ( تاریخ چیزی ) – It w ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
indistinct: نامشخص , غیر واضح – Colors are ind ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
infuriate: عصبانی کردن – His indifference inf ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rust: زنگ زدگی , زنگ زدن – Remove all th ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
work ethic: وجدان کاری – He inherited his work ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
motivate: انگیزه دادن , برانگیختن – His acti ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
squint: جمع کردن چشم ( برای بهتر دیدن یا بد ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
steep: پرشیب ؛ سنگین ( هزینه ) ؛ خیس خوردن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shirk: شانه خالی کردن ( از زیر بار مسئولیت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
incentivize: تشویق کردن , ترغیب کردن – How shou ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pet peeve: رو مخ ( چیزی که شما رو عصبانی میکنه ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
counteract: خنثی کردن ( اثر چیزی ) – The anti ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
implore: خواهش کردن , التماس کردن – She imp ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lockdown: قرنطینه عمومی , منع رفت و آمد # Th ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
harassment: آزار و اذیت – sexual harassment – ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
conservative: سنتی ؛ ساده ( پوشش ) ؛ محافظه کار , ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
intuition: حس درونی , حس شهودی # I always dep ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
oily: روغنی , چرب ؛ چرب زبان , چرب و نرم ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stand for: تحمل کردن ؛ حمایت کردن ؛ بیانگر چیز ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
doom: سرنوشت شوم ؛ محکوم بودن ( به فنا ) ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
baby: بچه ؛ عزیرم ؛ مثل بچه رفتار کردن ( ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prodigy: اعجوبه , نابغه # a mathematical pr ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
twirl: چرخیدن , چرخوندن ؛ پیچوندن ؛ چرخش ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
derogatory: توهین آمیز , اهانت آمیز # He made ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tripod: سه پایه ( دوربین ) – The camera w ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
somersault: پشتک ( زدن ) , کله ملق ( زدن ) – ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
outstanding: برجسته , چشمگیر ؛ حل نشده , معوقه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
frostbite: سرما زدگی – Gloves protect fingers ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
priceless: بسیار با ارزش , گرانبها – priceles ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shuttle: وسیله رفت و برگشتی ؛ رفت و برگشت کر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hurtle: پرت شدن , پرت کردن ؛ به سرعت حرکت ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pollen: گرده ( گیاه ) # bees gathering po ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sway: تکان خوردن ( به اینور و اونور ) ؛ ت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sane: سالم ( از نظر روانی ) ؛ عاقلانه – ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sonnet: غزل # hafez's sonnets # sonnet's � ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rabies: هاری # an injection against rabies ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
set out: راه افتادن ؛ شروع کردن ( با هدف ) ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
iconic: سرشناس , معروف – It's a face that ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
false: غلط , اشتباه ؛ دروغی , ساختگی ؛ مصن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bitterly: شدیدا , به شدت ( احساس منفی ) # T ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
worthwhile: ارزشمند – That was a worthwhile ex ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
petrify: ترساندن ؛ وحشت کردن , ( از ترس ) خش ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gossip: شایعه ( کردن ) , خبر پراکنی کردن ؛ ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hold out: دراز کردن ( دست ) ؛ مقاومت کردن , د ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
asylum: پناهندگی ؛ پناهگاه ؛ تیمارستان – R ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rule out: رد کردن ( امکان چیزی ) ؛ مانع شدن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
depart from: فاصله گرفتن از # depart from custo ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
relentless: بی امان , سرسخت – The heat was rel ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
undone: تمام نشده ؛ باز ( دکمه , زیپ ) # ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
Aptitude: استعداد , توانایی ذاتی – an aptitu ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
empathy: همدلی , هم حسی # She had great emp ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dedicated: متعهد ؛ اختصاصی # She's completely ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
phonetic: آوایی # a phonetic symbol # the In ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
clap: دست زدن , کف ( مرتب ) ؛ گذاشتن ( دس ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
quest: جستجو – He set off in quest of adv ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
turn to: رو آوردن به ( چیزی یا کسی ) # She ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
farfetched: بعید , دور از ذهن # a far - fetche ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
refurbish: بازسازی کردن , نوسازی کردن – The h ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
interim: موقت # an interim solution # The i ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
provided: به شرط اینکه , در صورتی که # He wi ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
downgrade: تنزل دادن , کاهش دادن ؛ تنزل ( رتبه ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
plummet: افتادن , سقوط کردن ؛ کاهش پیدا کردن ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lighten up: سخت نگیر , جدی نگیر [take it easy] ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dazzling: خیره کننده # dazzling light # her ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
smudge: لکه ( شدن ) ؛ پخش کردن , پخش شدن ( ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get off your high horse: از غرورت دست بکش – Get down off yo ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
amplify: تقویت کردن ( صدا ) – Amplify an e ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
burst into: زدن زیر ( خنده یا گریه ) # She bu ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
muster: جمع کردن , بسیج کردن – The general ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
oppressed: مظلوم , ستم دیده ؛ تحت فشار # wome ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
kinship: خویشاوندی , نزدیکی – He claimed ki ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
DIP: فرو بردن ( در مایع ) ؛ پایین رفتن , ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
handicraft: صنایع دستی # a shop selling handic ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grudging: با اکراه , بی میل # She was very g ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
frantic: بی تاب ( از درد یا نگرانی ) ؛ شتاب ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grace: ظرافت ؛ ادب , نزاکت ؛ لطف و رحمت ( ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
redundant: زائد , اضافی ؛ از کار بیکار - The ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shun: دوری کردن , پرهیز کردن – an actor ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
refute: رد کردن ( درستی یک موضوع ) # We c ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
immerse: فرو بردن , غوطه ور کردن ؛ غرق شدن ( ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hardwearing: بادوام , مقاوم # hard - wearing bo ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inert: بی حرکت ؛ بی اثر ( از نظر واکنش شیم ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
understaffed: دچار کمبود کارمند – The office is ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
disdain: کسر شأن ( دانستن ) , عار دانستن – ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pendulum: پاندول , آونگ ؛ تغییر ( عقیده ) # ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mix up: اشتباه گرفتن ( با کسی ) ؛ قاطی کردن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
introduce: معرفی کردن ؛ مطرح کردن ؛ بکار گرفتن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inaccessible: غیر قابل دسترس ؛ غیر قابل فهم – Th ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
boon: موهبت , نعمت # Radio is a boon to ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hallucinate: توهم زدن ( از نوع خطای حسی ) # Dr ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
diligence: سخت کوشی # She shows great diligen ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
press on: ادامه دادن ( مصرانه ) [press ahead] ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
revenue: درآمد ( دولت , شرکت ) # Taxes pro ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
principle: اصل , قانون ؛ اصول اخلاقی # The pr ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fluctuation: نوسان , تغییر # fluctuations in sh ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intermittent: متناوب , قطع و وصل شونده # intermi ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blubber: چربی ( زیر پوست ) ؛ گریه و زاری کرد ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bounty: جایزه , مژدگانی ؛ سخاوت , بخشندگی ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
serenity: آرامش , متانت # She was able to fa ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
forage: دنبال ( غذا ) رفتن ؛ خوراک دام , عل ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
menstruate: پریود شدن # Girls start menstruati ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hang on: صبر کردن ؛ منتظر نگه داشتن ؛ محکم گ ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pull on: پوشیدن ؛ پک زدن , کشیدن # I pulled ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stake: تیر , میله ( نوک تیز ) ؛ با چوب بست ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
paradigm: چهارچوب , الگو # cultural paradigm ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
breadth: عرض , پهنا ؛ گستره , وسعت # The le ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beverage: نوشیدنی ( غیر از آب ) – Beer is t ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cultivate: کشت کردن , پرورش دادن ؛ تقویت کردن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
onset: شروع ( یک چیز ناخوشایند ) # the o ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
activist: فعال # political activists # Human ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tall order: خواسته غیرمنطقی # Getting the essa ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come across: به نظر آمدن ؛ مواجه شدن # He comes ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
incapable: ناتوان , عاجز – I think she's inca ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brainstorm: همفکری کردن , فکر رو هم گذاشتن ؛ در ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
refinement: اصلاح , تصفیه ؛ فرهیختگی – The ref ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lead up to: منتهی به , منجر به # The weeks tha ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cuisine: غذا ( سبک آشپزی ) # a mouth - wat ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dilute: رقیق ( کردن ) ؛ کم کردن ( قدرت چیزی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
goddess: الهه – Diana, the goddess of hunti ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sonic: صوتی – sonic waves – The new aircr ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
disqualify: محروم شدن , محروم کردن , رد صلاحیت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
perception: برداشت , ذهنیت ؛ درک , فهم # Perce ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scrawny: پوست و استخوان – She is a scrawny ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
eccentric: عجیب , غیر عادی ؛ خارج از مرکز – e ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
shot: شلیک ؛ تیر انداز ؛ شوت , پرتاب ؛ پی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
asylum: پناهندگی ؛ پناهگاه ؛ تیمارستان – R ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fling: انداختن , پرت کردن ؛ با عصبانیت گفت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
seasick: دریا زده , دریا زدگی – I was seasi ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
skirt: دامن ؛ دور زدن ؛ اجتناب کردن ( از پ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
munch: ملچ ملوچ کردن – He was munching on ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chore: کار روزمره ؛ کار خسته کننده – She ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sizzle: جلز ولز کردن – The gas fire sizzle ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
limb: اندام حرکتی , دست یا پا ؛ شاخه بزرگ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
excursion: گشت و گذار , سیر و سیاحت – Next we ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
realm: قلمرو , حوزه – The king expanded h ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
upcoming: آتی , پیش رو – the upcoming presid ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flippant: مسخره ( کسی که یک موضوع جدی را جدی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
voracious: سیری ناپذیر , حریص – He has a vora ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
suburban: حومه شهری – the suburban populatio ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be pushed for: در مضیغه بودن ( از نظر زمانی یا مال ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fit in: سازگار شدن , جور در آمدن ؛ زمان گذا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run out: تمام شدن ؛ منقضی شدن – My patience ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
expire: منقضی شدن ؛ مردن – My driver's lic ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
permit: اجازه دادن ؛ مجوز – Smoking is not ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
predator: حیوان درنده , حیوان شکارچی – Lions ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
totality: کلیت – They'll judge the totality, ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stalemate: بن بست ( در بحث ) – The talks end ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stalemate: بن بست ( در بحث ) – The talks end ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
barrel: بشکه ؛ لوله ( تفنگ ) ؛ با سرعت حرکت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
connotation: بار معنایی , مفهوم – This word has ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
muck about: مسخره بازی درآوردن – He was muckin ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
primordial: اولیه , نخستین ( از ابتدای جهان ) ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
latch onto: چسبیدن به ( کسی یا چیزی ) – antib ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
badger: کلافه کردن ؛ گورکن - Stop badgeri ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unconventional: غیرمعمول , نامرسوم – He is known f ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
boastful: لاف زن , خودستا – He is a boastful ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
irreparable: جبران ناپذیر – The damage that he' ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
solidarity: اتحاد , هم بستگی – The feeling of ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inoculate: واکسینه کردن – We inoculate childr ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
jolt: تکان ( خوردن ) [شدید] ؛ شوک ؛ کمی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
extendable: توسعه پذیر ؛ قابل تمدید – an exten ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
versatile: چندکاره , چند منظوره ؛ همه فن حریف ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vulgar: مبتذل , رکیک ؛ سطح پایین , بی کلاس ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١١ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
alight: در حالی که قطار هنوز در حال حرکت اس ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین ترجمه

-
دیکشنری
-
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stick to: پایبند بودن به ؛ ادامه دادن # She ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reek: بوی گند ( دادن ) , بوی تند ( دادن ) ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shrink: آب رفتن , کوچک شدن , کم شدن ؛ فرار ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shut in: حبس کردن # I was shut in the room ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spank: در کونی زدن ( با دست ) # She gave ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
spleen: طحال ؛ خشم # The spleen is near th ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spleen: طحال ؛ خشم # The spleen is near th ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
slobbery: تف کاری # a big slobbery kiss
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
streak: دوره ( کوتاه ) ؛ رگه ؛ خصلت # a�wi ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strike up: شروع کردن ( دوستی , مکالمه ) # We ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
therapeutic: آرامش بخش , درمانی – therapeutic e ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
technically: از لحاظ فنی ؛ در واقع – Her perfor ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
toadstool: قارچ سمی [poisonous fungus] – a gi ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
throttle: خفه کردن ؛ سرکوب کردن – He tried t ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tackle: حل کردن ( مشکل ) , سر و کله زدن ؛ ت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
two edged: دو لبه ؛ دو پهلو ( حرف ) – a two ...
١١ ماه پیش