Bryan Fury - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get lip: ( عامیانه ) لب گرفتن/بوسیدن.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shut your face: ( عامیانه ) ساکت باش/حرف نزن/خفه ش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shut your face: ( عامیانه ) ساکت باش/حرف نزن/خفه ش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

third wheel: ( عامیانه ) آدم زیادی/ آدم دست و ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fish fight: ( عامیانه ) دعوای میان زن ها یا دخ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fish fight: ( عامیانه ) دعوای میان زن ها یا دخ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fish kiss: ( عامیانه ) 1. بوسیدن با لبهای غنچ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fish kiss: ( عامیانه ) 1. بوسیدن با لبهای غنچ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fish tale: ( عامیانه ) دروغ گنده/دروغ شاخدار/ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fish tale: ( عامیانه ) دروغ گنده/دروغ شاخدار/ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fly boy: ( عامیانه - اغلب توهین آمیز ) خلبا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fly boy: ( عامیانه - اغلب توهین آمیز ) خلبا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

forget you: ( عامیانه ) برو دنبال کارت/ هِری/ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

forget you: ( عامیانه ) برو دنبال کارت/ هِری/ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fox trap: 1. ( عامیانه ) خودرویی که طوری سفار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fox trap: 1. ( عامیانه ) خودرویی که طوری سفار ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

san francisco bomb: ( عامیانه ) مخلوطی از هروئین، کوکا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

san francisco bomb: ( عامیانه ) مخلوطی از هروئین، کوکا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

uncle sugar: ( عامیانه ) 1. ایالات متحده آمریکا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

uncle sugar: ( عامیانه ) 1. ایالات متحده آمریکا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

under the gun: ( عامیانه ) تحت فشار/تحت بررسی.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

wasted: ( عامیانه ) 1. مُرده/ کشته. 2. به ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

v ball: ( عامیانه ) والیبال.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

v ball: ( عامیانه ) والیبال.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

visiting fireman: ( عامیانه ) 1. کسی که از محل کار آ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

visiting fireman: ( عامیانه ) 1. کسی که از محل کار آ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

zip gun: ( عامیانه ) تفنگ دست ساز/ تفنگ دست ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

zip gun: ( عامیانه ) تفنگ دست ساز/ تفنگ دست ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

appoholic: ( عامیانه ) معتاد به دانلود اپلیکی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ghost ship: 1. کشتی ارواح/کشتی اشباح/ کشتی مترو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ghost ship: 1. کشتی ارواح/کشتی اشباح/ کشتی مترو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

grayhound: ( عامیانه ) 1. قرار گذاشتن با سفید ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grass party: ( عامیانه ) مهمانی ماری جوانا کشی.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

graveyard shift: ( عامیانه ) شیفت شب.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

goophead: ( عامیانه ) جوش درشت/ جوش خرکی.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

goof artist: ( عامیانه ) تِستِر مواد مخدر.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

golden leaf: ( عامیانه ) 1. ماری جوانای مرغوب. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

kiss ass: ( عامیانه - توهین آمیز ) خایه مالی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kingdom weed: ( عامیانه ) ماری جوانای مرغوب/علف ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eight hundred pound gorrilla: ( عامیانه ) گوریل 800 پوندی. ( ا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boiling frog: ( عامیانه ) قورباغه آب پز. ( است ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

curse of scotland: ( عامیانه ) نفرین اسکاتلند. به نُ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prop gun: ماکت اسلحه/ اسلحه تقلبی. عمدتا توس ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

film school: مدرسه فیلم. مدرسه ای برای آموزش هن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

film script: فیلمنامه.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

street cries: ( عامیانه ) آواز دستفروشان/فریادها ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

regional cuisine: غذای سنتی/ غذای منطقه ای.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

local food: غذای محلی.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national dish: غذای ملی/غذای خاص یک کشور یا یک ملت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

little girl's room: ( عامیانه ) توالت عمومی دخترانه/زن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lbo: L. B. O = Leveraged buyout خرید سها ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

joy weed: ( عامیانه ) علف شادی = حشیش.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

joy water: ( عامیانه ) مشروب قوی/ الکل.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

johnny law: ( عامیانه ) مامور قانون/ افسر پلیس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jingler: ( عامیانه ) 1. الکلی. 2. شاعر، تر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jazzy: ( عامیانه ) 1. دختر جالب/ جذاب، /ت ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

air bags: 1. وسیله حفاظتی خودرو که در اثر ضرب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

airbrain: ( عامیانه ) کله پوک/ احمق.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ammo: ( عامیانه ) 1. مهمات. 2. دلایل و ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

asphalt jungle: ( عامیانه ) جنگل آسفالت ( یک محیط ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aztec: 1. تمدن سرخ پوستی در مکزیک. ( 1521 ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

babe: 1. عزیزم. 2. زن خوشگل/ زیبا. 3. ن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

back off: ( عامیانه ) عقب نشینی کردن/ صرف ن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bad paper: ( عامیانه ) چک بی محل/چک برگشتی.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

banana republic: ( عامیانه ) جمهوری موز: 1. کشورهای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

b ball: ( عامیانه ) بازی بسکتبال/توپ بسکتب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beach bunny: ( عامیانه ) کِرم ساحل/خرگوش ساحلی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

beantown: ( عامیانه ) شهر بوستون ( اسم مستعا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bear cage: ( عامیانه ) کلانتری/ ایستگاه پلیس ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bear in the air: ( عامیانه ) پلیس سوار بر هواپیما ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spike strip: سنبله ایمنی جاده. وسیله ای تیغ یا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bench jockey: ( عامیانه ) نیمکت نشین.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

big john: ( عامیانه ) پاسبان/ افسر پلیس.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alpha mom: ( عامیانه ) مادر آلفا ( مادری که ب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bad to the bone: ( عامیانه ) تا مغز استخون بد بودن/ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crystal clear: ( عامیانه ) 1. کاملا شفاف و بدون ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bitch: ( عامیانه ) معانی بسیار زیادی توی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bk: ( عامیانه - نوشتاری ) رستوران برگر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

blue eyed: 1. ( عامیانه ) معصوم/بی گناه. 2. م ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

body shake: ( عامیانه ) 1. تفتیش بدن/ تفتیش کا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bone factory: ( عامیانه ) 1. بیمارستان. 2. قبرس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

boneyard: ( عامیانه ) 1. گورستان/ قبرستان. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boss lady: ( عامیانه ) 1. خانم رئیس/رئیس زن. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boss man: ( عامیانه ) 1. رئیس مرد . 2. قدرت ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

forex broker: ( بازارهای مالی ) کارگزار فارکس ( ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

current version: ( علوم کامپیوتر ) نسخه فعلی/ نسخه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

proprietary trading: ( بازارهای مالی ) تجارت اختصاصی/ م ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

red pill and blue pill: ( عامیانه ) قرص قرمز و قرص آبی. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

workshop: کارگاه آموزشی/ کارگاه.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

learning theory: نظریه یادگیری. ( پرداختن به روش ه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

decision theory: نظریه تصمیم. ( شناسایی تصمیمات به ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

riddle joke: جوک معمایی. ( معمایی که جواب خنده ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deep clean: چیزی را عمیقا تمیز کردن/کاملا تمیز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

private investigator: بازرس خصوصی/کارآگاه خصوصی.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

K: ( عامیانه ) 1. شورت فورم OK ( باشه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

best bet: مطمئن ترین روش/سودمندترین رویکرد/به ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

casual wear: لباس غیررسمی/پوشش غیررسمی/ لباس خیا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dad socks: ( عامیانه ) جوراب های پدر ( استعار ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flatheaded: ( عامیانه ) احمق/کودن. مترادف: fl ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hermit mode: ( عامیانه ) حالت هرمیت ( استعاره ا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hi bye friend: ( عامیانه ) دوست عادی ( دوست غیرصم ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

idk girl: ( عامیانه ) دخترِ نمیدونم. به دخت ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

instadad: ( عامیانه ) ناپدری/پدرخوانده.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

instamom: ( عامیانه ) نامادری/مادرخوانده.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mk: ( عامیانه ) باشه. فرم دیگه ای از ...

١٠ ماه پیش

مدال‌های Bryan Fury