Bryan Fury - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carry your own weight: به دوش کشیدن بار خود. اشاره به تو ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

welfare states: دولت های رفاه محور. نظام هایی که د ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

therapeutic mother state: دولت مادرانه درمانگر. اصطلاحی انت ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gang ethos: منش گروهی. مجموعه ای از اصول و ارز ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

compensatory virtue: فضیلت جبرانی. ویژگی یا مهارتی که ک ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heroic glow: درخشش قهرمانانه. تصویری نمادین از ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cultural honor: افتخار فرهنگی. مجموعه ای از ارزش ه ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

honor diversity: افتخار به تنوع. شعاری مدرن که به ا ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hierarchical honor: افتخار سلسله مراتبی. نوعی افتخار ک ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

risky behavior: رفتار پرخطر. عملی که احتمال آسیب ی ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

honor group: گروه افتخار. گروهی از مردان که بر ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cosmopolitan scenario: سناریوی شهرنشینی/جهانی گرایی. محیط ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cowardly lion: شیر ترسو. اشاره به شخصی که ظاهر شج ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

andreia: شجاعت و مردانگی. واژه ای یونانی که ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gameness: به معنای اشتیاق به مبارزه و تعهد مط ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

feigning gameness: تظاهر به گیمنس. به معنای نشان دادن ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

delusional gameness: گیمنس توهمی. تظاهر به شجاعت در شرا ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he man action figures: عروسک های اکشن هی من. اشاره به شخص ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heroic courage: شجاعت قهرمانانه. شجاعتی که فرد برا ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

low courage: شجاعت کم. شجاعتی که بیشتر به پذیرش ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decorative and worthless: زینتی و بی ارزش. چیزی که تنها برای ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tactical virtues: فضائل تاکتیکی. فضیلت هایی که به کا ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in group competition: رقابت درون گروهی. به رقابتی اشاره ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

culturally defined: تعریف فرهنگی/تعریف شده توسط فرهنگ. ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

evolutionary biologist: زیست شناس تکاملی. دانشمندی که مطال ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

internal battery: باتری داخلی. به باتری ای گفته می ش ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

charging port: درگاه شارژ/پورت شارژ . به درگاهی د ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bass port: پورت باس. به یک دریچه یا حفره در ج ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

magnetic charging connector: کانکتور شارژ مغناطیسی. یک اتصال ده ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

charging case: ( گجت ) کیس شارژ. محفظه ای که برا ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

touch control: کنترل لمسی. به سیستم یا فناوری ای ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fast charging: شارژ سریع. قابلیتی که با چند دقیقه ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

led indicator: نشانگر LED. "LED indicator" به چرا ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carrying strap: بند حمل. به یک بند یا تسمه اطلاق م ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eq settings: تنظیمات اکولایزر. گزینه هایی برای ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

silicone ear tips: سری سیلیکونی. سری سیلیکونی ( Silic ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boss room: ( بازی های ویدیویی/Gaming ) محل مب ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rest in peace: روحش شاد ( عبارتی برای تسلیت گفتن، ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

endless mode: ( بازی های ویدیویی/Gaming ) حالت ب ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

time lost: ( بازی های ویدیویی/Gaming ) زمان ا ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

knife only: ( بازی های ویدیویی/Gaming ) فقط با ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cross progression: ( بازی های ویدیویی/Gaming ) پیشرفت ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cross buy: ( بازی های ویدیویی/Gaming ) خرید م ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cross save: ( بازی های ویدیویی/Gaming ) ذخیره ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crpg: ( بازی های ویدیویی/Gaming ) بازی ن ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cybersport: ( بازی های ویدیویی/Gaming ) ورزش ا ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

construction and management simulation: ( بازی های ویدیویی/Gaming ) شبیه س ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

content rating: ( بازی های ویدیویی/Gaming ) رتبه ب ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

couch co op: ( بازی های ویدیویی/Gaming ) بازی م ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cover system: ( بازی های ویدیویی/Gaming ) سیستم ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coyote time: ( بازی های ویدیویی/Gaming ) لحظه م ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cpu versus cpu: ( بازی های ویدیویی/Gaming ) مترادف ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

control pad: ( بازی های ویدیویی/Gaming ) دستگاه ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

competitive gaming: ( بازی های ویدیویی/Gaming ) بازی ر ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

compulsion loop: ( بازی های ویدیویی/Gaming ) حلقه ا ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cranking 90s: ( بازی های ویدیویی/Gaming ) چرخاند ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

conversation tree: ( بازی های ویدیویی/Gaming ) مترادف ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

console generations: ( بازی های ویدیویی/Gaming ) نسل ها ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

credit feeding: ( بازی های ویدیویی/Gaming ) اعتبار ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

console wars: ( بازی های ویدیویی/Gaming ) جنگ کن ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

conversion kit: ( بازی های ویدیویی/Gaming ) کیت تب ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

closed beta: ( بازی های ویدیویی/Gaming ) بتای ب ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cloud save: ( بازی های ویدیویی/Gaming ) ذخیره ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

coin op: ( بازی های ویدیویی/Gaming ) بازی س ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

collision detection: ( بازی های ویدیویی/Gaming ) تشخیص ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clicker game: ( بازی های ویدیویی ) بازی کلیکی. ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

beta release: ( بازی های ویدیویی ) نسخه بتا/انتش ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

buildcrafting: ( بازی های ویدیویی ) ساخت و تنظیم ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bullet hell: ( بازی های ویدیویی ) جهنم گلوله ها ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bullshot: ( بازی های ویدیویی ) عکس تبلیغاتی ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lootbox: ( بازی هایی ویدیویی ) جعبه غنیمت/ج ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

button mashing: ( بازی های ویدیویی ) دکمه زنی بی ه ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

legendary skin: ( بازی های ویدیویی ) پوسته افسانه ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bonus stage: ( بازی های ویدیویی ) مرحله پاداش. ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

booster pack: ( بازی های ویدیویی ) بسته ارتقایی/ ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

campaign mode: ( بازی های ویدیویی ) حالت کمپین. ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

borderless fullscreen windowed: ( بازی های ویدیویی ) Borderless Fu ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cheesing: ( بازی های ویدیویی ) مترادف: chees ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

capture the flag: ( بازی های ویدیویی ) به اختصار CTF ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cartridge tilting: ( بازی های ویدیویی ) کج کردن کارتر ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cheevo: ( بازی های ویدیویی ) مترادف:Achiev ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

casual gaming: ( بازی ویدیویی ) بازی های سبک و را ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

challenge mode: ( بازی های ویدیویی ) حالت چالش. C ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

character class: ( بازی های ویدیویی ) کلاس شخصیت. ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

character creator: ( بازی های ویدیویی ) ابزار ساخت شخ ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

circle strafing: ( بازی های ویدیویی ) مترادف: Straf ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

character select screen: ( بازی های ویدیویی ) صفحه انتخاب ش ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

charge shot: ( بازی های ویدیویی ) شلیک شارژ شده ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shot button: ( بازی های ویدیویی ) دکمه شلیک. S ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

knife kill: ( بازی های ویدیویی ) کشتن با چاقو. ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

best in slot: بهترین تجهیزات ممکن. Best - in - S ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

classic level up: ( بازی های ویدیویی ) ارتقای سطح کل ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

flow: ( روان شناسی ) تچان، تجربه اوج، غر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thank you for having me: ممنون که منو پذیرفتی / ممنون که از ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

item drop: ( ارتباطات ) انداختن یک وسیله ( تو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

handkerchief test: ( ارتباطات ) آزمون انداختن دستمال. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

insecure woman: زن ناامن. به زنی اشاره دارد که به ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crushing on someone: علاقه شدید به کسی داشتن. به معنای ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

date insurance: بیمه ی رابطه. اصطلاحی غیررسمی برای ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

emotional vampire: خون آشام عاطفی. اصطلاحی برای فردی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put someone at ease: آرام کردن کسی. به معنای کاهش استرس ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

subconscious level: سطح ناخودآگاه. به معنای رفتار یا ا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

run game on someone: کسی را پیچاندن / کسی را بازی دادن / ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reject someone: رد کردن کسی/کسی را رد کردن. به معن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

improve the situation: بهبود وضعیت. به معنای تلاش برای تغ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

five love languages: پنج زبان عشق. یک نظریه روانشناسی ا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take care of the check: پرداخت صورت حساب. به معنای پرداخت ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

golden rule common sense: قاعده طلایی. قاعده ای که معمولاً ب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

narcissistic type behavior: رفتار نوعی خودشیفتگی. ( منظور از ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

miss fix it: خانم اصلاح کننده. ( منظور زنی است ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

standing on her own two feet test: ( ارتباطات ) آزمون روی پای خود ایس ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flirt test: ( ارتباطات ) آزمون ابراز علاقه. ا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gothic style: سبک گوتیک استایل تاریک و مرموز سبک ...

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

تایید پاسخ صحیح

-

بپرس

-

ترجمه ی Out of Sample و In Sample

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

title screen: [بازی های ویدیویی] صفحه عنوان. اول ...

١٠ ماه پیش

تایید موبایل و ایمیل

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ban wave: [بازی های ویدیویی] موج ممنوعیت. به ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gacha game: [بازی های ویدیویی] بازی گاشا. به ب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

battle pass: [بازی های ویدیویی] یک سیستم در بازی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

banhammer: [بازی های ویدیویی] چکش ممنوعیت/چکش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

redpill: قرص قرمز. در گفتارهای عمومی و اجتم ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

goty material: [بازی های ویدویی] GOTY Material به ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wokeism: ووک گرایی. به گرایشی گفته می شود ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

b2p: [بازی های ویدیویی] B2P مخفف Buy to ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bunny hopping: [بازی های ویدیویی] استفاده مکرر از ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

glitchless: [بازی ویدیویی/اسپیدران] بدون اشکال ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no major glitches: [بازی های ویدیویی/اسپیدران] No Maj ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adventure game: [بازی های ویدیویی] بازی ماجراجویی. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arena mode: [بازی های ویدیویی] یک حالت بازی اس ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arena fps: [بازی های ویدیویی] Arena FPS به نو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arena shooter: [بازی های ویدیویی] Arena Shooter ب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

assault mode: [بازی های ویدیویی] سبکی از یک بازی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

asset flip: [بازی سازی/بازی های ویدیویی] Asset ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

asymmetric gameplay: [بازی های ویدیویی] گیم پلی نامتقار ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

asynchronous gameplay: [بازی های ویدیویی ) به نوعی از با ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

attract mode: [بازی های ویدیویی] حالت جذب. به ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

auto battler: [بازی های ویدیویی] نبرد خودکار/شطر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

auto aiming: [بازی های ویدیویی] هدف گیری خودکار ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

steyr aug: [جنگ افزار] اشتایر آاوگ. یک نوع ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

analog stick: [گیمینگ] دسته آنالوگ. یک دسته کن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

animation priority: [بازی های ویدیویی] اولویت انیمیشن. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti aim: [بازی های ویدیویی] ضد هدف. یک تک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti rpg: [بازی های ویدیویی] ضد نقش آفرینی. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

any percent: [بازی های ویدیویی/اسپیدران] یک اصط ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

100 percent: [بازی های ویدیویی/اسپید ران] 100% ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alpha release: [نرم افزار/ بازی های ویدیویی] انتش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

low percent: [بازی های ویدیویی/اسپیدران] Low% ی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

action role playing game: [بازی های ویدیویی] بازی نقش آفرین ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adaptive music: [بازی های ویدیویی] موسیقی تطبیقی. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adaptive ai: [بازی های ویدیویی] هوش مصنوعی تطبی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fourth wall: دیوار چهارم ( در سینما، دیواری خیال ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fish: 1. ماهی. 2. احمق/کودن. 3. بازیکن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

underrated games: [بازی های ویدیویی] بازی های دست کم ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

overrated games: [بازی ویدیویی] بازی های بیش از حد م ...

١٠ ماه پیش

تایید پاسخ صحیح

-

بپرس

-

معنی " سیر" در رنگ شناسی به چه معنی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

silver bullet: گلوله نقره ای. 1. تنها گلوله ای که ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

console war: [گیمینگ] جنگ کنسولی. رقابت بین طرف ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep up motherfucker: [بازی ویدیویی GTA:San Andreas] پا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

xp bar: [بازی های ویدیویی] نوار نشان دهنده ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

enemy health bar: [بازی های ویدیویی] خط سلامت دشمن. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stamina bar: [بازی های ویدیویی] نوار استقامت. ن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rusher: [بازی های ویدیویی] بازیکنی که تهاجم ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

burst fire: [بازی های ویدیویی شوتر] حالتی که سل ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ps fanboy: [گیمینگ] Playstation Fanboy به طرفد ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alt f4 for win: [بازی های ویدیویی آنلاین] Alt F4 fo ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mini map: [بازی های ویدیویی] نقشه کوچک. یک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spawn point: [بازی های ویدیویی] محلی در نقشه که ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let's play: [گیمینگ] به معنی ایجاد و به اشتراک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dead zone: [بازی های ویدیویی] بخش هایی از نقشه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ah shit here we go again: [اصطلاح بازی ویدیویی GTA San Andrea ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

loot zone: [بازی های ویدیویی] مکان هایی که باز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

long play: [گیمینگ] به اتمام رساندن بازی به صو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

health bar: [بازی های ویدیویی] نوار سلامت. یک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cooldown timer: [بازی های ویدیویی] زمان بازنشانی. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reload cancel: [بازی های ویدیویی شوتر] تکنیکی که ب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wall splat: [بازی های ویدیویی مبارزه ای] زمانی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

quick time events: [بازی های ویدیویی] رویدادهای زمانی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

safe room: [بازیزهای ویدیویی] اتاق امن. اتاقی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

combo breaker: [بازی های ویدیویی مبارزه ای] تلاش ب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

save point: [بازی های ویدیویی] مکان هایی در باز ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

is this a bot: [بازی های ویدیویی انلاین] وقتی کسی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pve: [بازی های ویدیویی] مخفف Player vs E ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

back attack: [بازی های ویدیویی] حمله از پشت به د ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

camp and chill: [بازی های ویدیویی آنلاین] اشاره به ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

potato aim: [بازی های ویدیویی] به کسی می گن که ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

open world: [بازی های ویدیویی] جهان باز. نقش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clutch master: [بازی های ویدیویی آنلاین] وقتی کسی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lag killed me: [بازی های ویدیویی آنلاین] لگ من رو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oops wrong button: [بازی های ویدیویی آنلاین] وقتی یه ح ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mouse died: [بازی های ویدیویی آنلاین] وقتی کسی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hit confirm: [بازی های ویدیویی مبارزه ای] تایید ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grab throw: [بازی های ویدیویی مبارزه ای] گرفتن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chip damage: [بازی های ویدیویی مبارزه ای] آسیب ک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

normal moves: [بازی های ویدیویی مبارزه ای] ضربات ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cross up: [بازی های ویدیویی مبارزه ای] تغییر ...

١٠ ماه پیش

مدال‌های Bryan Fury