Bryan Fury - جزئیات مدال‌ها

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

جدید ٣ ساعت پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ روز پیش

ثبت ١٠ دیدگاه

-

بپرس

١ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

determine: تعیین کردن ( مشخص کردن چیزی با قاطع ...

٣ روز پیش

پرسش با حداقل ١,٠٠٠ بازدید

-

بپرس

-

سوال ویژه از اساتید CRL+C// CTRL +V

٦ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appreciate: قدردانی کردن ( ممنون بودن ) I appr ...

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accountability: مسئولیت پذیری. پاسخگویی.

١ هفته پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

experience log: دفتر ثبت تجربیات - اسم He kept an e ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

imagined future: آینده ی خیالی - اسم His imagined fu ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

digital minimalism: مینیمالیسم دیجیتال - اسم Digital mi ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cold archive: بایگانی سرد - اسم The company moved ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

digital decluttering: پاک سازی دیجیتال - اسم I need to do ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

file management: مدیریت فایل - اسم Good file managem ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

low information diet: رژیم کم اطلاعاتی - اسم He is on a l ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

digital clutter: شلوغی دیجیتال، به هم ریختگی دیجیتال ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

accumulated identity: هویت انباشته شده - اسم His accumula ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

media consumption list: فهرست مصرف رسانه - اسم He updated h ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

list making addiction: اعتیاد به لیست درست کردن - اسم His ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cultural resume: سوابق فرهنگی - اسم His cultural r�s ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

one in one out rule: قانون یکی داخل، یکی خارج - عبارت/قا ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

joy sparking police: مامور جرقه شادی - اسم My wife is th ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ephemeral content: محتوای زودگذر - اسم Instagram stori ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

experiences over things: ارزش دادن به تجربه بیشتر از وسیله و ...

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

archetype: کهن الگو. در حوزه روانشناسی، آرکتا ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gang sign: علامت گنگ - عبارت اسمی He flashed a ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

infinite zoom: بزرگ نمایی بی نهایت - عبارت اسمی Th ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

digital hoarding: احتکار دیجیتال - اسم مرکب Digital h ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

recursive zoom: بزرگ نمایی بازگشتی - عبارت اسمی The ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self help book: کتاب خودیاری ( کتابی است که با هدف ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

panic attack: وحشت زدگی/حمله پانیک ( حمله حاد و ش ...

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

circumstance: شرایط ( موقعیت و وضعیت ) The circu ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fugly: ( عامیانه - توهین آمیز ) چاق و زشت ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

yuck: ( عامیانه ) اوه/اَه. Yuck یک اصطل ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

yield: تسلیم شدن - فعل The rebels were for ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get back: برگشتن ( به مکان قبلی بازگشتن ) Wh ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

though: اگرچه/هرچند ( با وجود اینکه ) Thou ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self help: ( روان شناسی ) خودیاری. مکتبی است ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

هیچ تاثیر مثبتی نداره! چرا؟ &nbsp ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

master technician: تکنسین ارشد - اسم He is the master ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ftse: فوتسی ( شاخص سهام بورس لندن، معمولا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dax: دکس ( شاخص سهام اصلی آلمان که شامل ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

always in: همیشه تو یه حالت خاص / همیشه گرفتار ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abel wackets: کتک کف دستی / نوعی تنبیه قدیمی ( زد ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abram men: گدایانی که وانمود به دیوانگی یا مری ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

waiting maid: خدمتکار شخصی ( زن ) / ندیمه ( زنی ک ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ace of spades: آس پیک ( کارت آس با خال پیک در بازی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abram: آبرام ( اسم قدیمی ابراهیم پیامبر در ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adam tiler: همدست دزد / شریک دزد ( کسی که موقع ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abram cove: گدایی که خودش رو به دیوونگی یا مریض ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take a shot: ( عامیانه ) 1. نوشیدن مقداری مشروب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spiritual kleptomania: میل یا گرایش به کش رفتن یا برداشتن ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mind: ذهن - اسم Mind your own business ر ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the: "The" یک حرف تعریف معین ( definite ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go to zero: صفر شدن ( ارزش ) ، بی ارزش شدن ( سر ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trading floor: تالار معاملات ( بورس ) - اسم The tr ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

murray math: حساب سرانگشتی الکی، حساب کتاب خوشبی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

home trader: معامله گر خانگی - اسم Many people b ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

media whore: کسی که به هر قیمتی دنبال جلب توجه ر ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

private trader: معامله گر مستقل / شخصی - اسم He wor ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

high stake trader: معامله گر ریسک بالا - اسم Being a h ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

white label client: مشتری وایت لیبل / مشتری برچسب سفید ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social grief: سوگ اجتماعی / اندوه اجتماعی - اسم T ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

out of the woods: ( عامیانه ) از خطر جسته. ⚠️توجه: ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wannabe bad boy: کسی که ادای پسرای بد رو درمیاره - ا ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lower low: کف پایین تر ( در تحلیل تکنیکال، وقت ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lower high: سقف پایین تر ( در تحلیل تکنیکال، وق ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bar up: میل زدن / میله کوبیدن ( برای امنیت ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bar down: گل زدن با برخورد توپ/پک به زیر تیرک ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bull candle: کندل صعودی / شمع صعودی ( در تحلیل ت ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bear candle: کندل نزولی / شمع نزولی ( در تحلیل ت ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

one click trading: معامله با یک کلیک / معامله تک کلیکی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

testosterone zone: قلمرو مردونه / منطقه مردونه - اسم T ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brodeo: مهمونی یا دورهمی پسرونه / مردونه - ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dude den: پاتوق پسرونه / مردونه - اسم He turn ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social ninja: کسی که تو موقعیت های اجتماعی خیلی ز ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cave dweller: غارنشین - اسم Early humans were cav ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ghost at the party: آدمی که تو مهمونی هست ولی انگار دید ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

glam ma: مادربزرگ شیک و خوش پوش - اسم My gla ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hot granny: مادربزرگ جذاب - اسم He thinks his n ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

people repellent: آدم گریز / مردم گریز - اسم / صفت Hi ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

juicy pussy: کس آبدار / کس خیس / کس شُره ای ( آل ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bfs: بهترین دوستا / رفیق فابریکا - عبارت ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

competence porn: پورن مهارت / پورن شایستگی ( به تصوی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shit bow: پاپیون گُهی / گره گُهی ( پاپیون یا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

robosexual: ربات گرا / ربات دوست ( کسی که گرایش ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

need for female validation: نیاز به تأیید زنان - عبارت اسمی His ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jap crap: آشغال ژاپنی، جنس بنجل ژاپنی - اسم ( ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abby singer: شات یکی مونده به آخر ( در فیلم بردا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

asshole buddy: رفیق خیلی نزدیک، رفیق صمیمی - اسم ( ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

conversation hog: کسی که بحث رو مال خودش می کنه / نمی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

platinum level tease: کسی که استادِ سر کار گذاشتن / بازی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

miss charity starts abroad: کسی که به جای کمک به خودی ها به غری ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

man hater: مردستیز - اسم She developed a reput ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

meat whistle: دودول، کیر، آلت تناسلی مردانه ( خیل ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

purple headed warrior: کیر، دودول، آلت تناسلی مردانه، جنگج ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tallywhacker: دودول، کیر، آلت تناسلی مردانه ( عام ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

love muscle: عضله عشق ( کنایه از آلت تناسلی مردا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skin flute: فلوت پوستی ( کنایه از آلت تناسلی مر ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vertical smile: لبخند عمودی ( کنایه از واژن یا فرج ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

curry muncher: کاری خور ( لقب توهین آمیز و نژادپرس ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fertile fucker: گاینده حاصلخیز، گاینده بارور ( کسی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

finance bro: فایننس برو، بچه مایه دار امور مالی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

towel head: کله دستاری ( لفظ توهین آمیز برای کس ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

camel jockey: شترسوار ( لفظ توهین آمیز و نژادپرست ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

king of the road: پادشاه جاده، سلطان جاده ( راننده ما ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

steering wheel holder: فرمون گیر ( کسی که فقط فرمون را گرف ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

instant gratification bias: سوگیری لذت آنی، تمایل به خشنودی فور ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lot lizard bait: طعمه مارمولک پارکینگ ( راننده کامیو ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

low frustration tolerance: آستانه تحمل پایین در برابر ناکامی، ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i don't give a flying fuck: اصلاً برام مهم نیست، هیچ اهمیتی نمی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

born with a silver spoon in their mouth: تو خانواده پولدار به دنیا اومده، از ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

couldn't give a rat's ass: اصلاً برام مهم نیست، ذره ای اهمیت ن ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

entitled brat: بچه لوس و پرتوقع - Noun Phrase He a ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stop bullshitting me: دست از چرت وپرت گفتن بردار، مزخرف ت ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

graveyard crew: گروه کاری شیفت شب - اسم مرکب The gr ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

your mother's cunt: کس مادرت - Noun Phrase He shouted y ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

graveyard warrior: جنگجوی شب کار - اسم مرکب He conside ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sperminator: اسپرمیناتور ( مردی که اسپرم زیادی ت ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fuck rabbit: خرگوش شهوتی ( کسی که مثل خرگوش زیاد ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

third shifter: کارمند شیفت شب - اسم He works as a ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

baby cannon: توپ بچه سازی ( زنی که پشت سر هم و ب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spunk cannon: توپ آب منی، توپ اسپرم ( آلت تناسلی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bandwagoner: فرصت طلب / کسی که دنبال مد یا چیزها ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

big rig driver: راننده تریلی، راننده کامیون سنگین - ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

avoidance behavior: رفتار اجتنابی ( پرهیز کردن از موقعی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gear jammer: راننده کامیون ( اصطلاح عامیانه، گاه ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chronic lazy ass syndrome: سندروم گشادی مزمن - اسم عبارتی / اص ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

junkyard dog: آدم پرخاشگر و سرسخت - اسم مرکب He p ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strike out on own: راه خود را رفتن - فعل عبارتی He dec ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beacon of light: چراغ راهنما - اسم مرکب She was a be ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

holy fuck: پشمام! / برگام! - عبارت تعجبی / صوت ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go to davy jones's locker: غرق شدن، به ته دریا رفتن ( برای کشت ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hotter than a fresh fucked fox in a forest fire: داغ تر از روباه تازه گاییده شده تو ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

understimulation: کم تحریکی - اسم Understimulation ca ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bi now gay later: الان دوجنس گرا، بعداً همجنس گرا ( ا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

man is a wolf to man: انسان، گرگِ انسان است ( یا آدم گرگ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

male blindness: ناتوانی یا عدم تمایل ( اغلب ناآگاها ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fuck if i know: اصلا نمیدونم / به تخمم اگه بدونم - ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fuck like a mink: مثل خر سکس کردن / خیلی زیاد و پرانر ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

good men are scarce: مردان خوب کمیاب هستند، مردان خوب کم ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shit out of luck: بدشانس / بی پول و بی چاره / از شانس ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

buttfuck nowhere: ناکجا آباد / یک جای خیلی دورافتاده ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

care a fuck: به هیچ وجه اهمیت ندادن / اصلا مهم ن ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sex on legs: فردی بسیار جذاب و سکسی، تجسم جذابیت ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

better than sex: لذت بخش تر از سکس، فوق العاده لذت ب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bad shit: اتفاقات بد / چیزهای ناخوشایند / مشک ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

better left unsaid: ناگفته بهتر است / بهتر است گفته نشو ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pilfer from: کش رفتن ( چیزهای کوچک یا کم ارزش ) ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the wrong place at the wrong time: در مکان نامناسب در زمان نامناسب - ع ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fuck it shit happens drive on: بیخیالش، اتفاقه دیگه، ادامه بده / گ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the sex talk: صحبت در مورد مسائل جنسی، گفتگوی مرب ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fair sex: زنان، جنس لطیف ( اصطلاحی قدیمی و گا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catch a tiger by the tail: دم شیر را گرفتن / خود را در موقعیت ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a crock of shit: چرندیات محض / مزخرفات / حرف مفت - ع ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cluster fuck: افتضاح کامل / گندکاری دسته جمعی / ب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drop the f bomb: ( ناگهان یا به طور غیرمنتظره ) از ک ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the battle of the sexes: نبرد جنس ها، جنگ جنس ها ( اشاره به ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sex tape: فیلم سکس، نوار ویدئویی حاوی صحنه ها ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

men don't make passes at girls who wear glasses: مردان به دخترانی که عینک می زنند، پ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be hell on earth: جایی یا وضعیتی بسیار ناخوشایند، طاق ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

know your place: حد خود را دانستن، جایگاه خود را شنا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

female of the species is more deadly than the male: ماده ( یک گونه، به ویژه انسان ) خطر ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put the roses back in your cheeks: ( دوباره ) رنگ به رخسار کسی آوردن / ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep place: جا نگه داشتن، جای کسی را حفظ کردن ( ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

if one sheep leaps over the ditch all the rest will follow: وقتی یک نفر کاری را ( به خصوص بدون ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

notallmen: "همه مردان اینگونه نیستند" ( هشتگی ...

١ ماه پیش

مدال‌های Bryan Fury