تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠١

هوا یک کلمه از زبان های ایرانی است . که به بقیه زبان ها راه پیدا کرده. در زبان اوستایی وایتی در زبان های پیش از هندواروپایی هوا در زبان سانسکریت وا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦٠

"How do you do" is a formal greeting used in the same way as "It's a pleasure to meet you" or "Pleased to meet you. " In a casual situation it would ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦٤

boob tube در بریتیش غیر رسمی به معنای سوتین زنانه است . در امریکن غیررسمی به معنای تلویزیون است. ( noun ) INFORMAL 1. BRITISH a woman's tight - ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦١

مخلفاتی که قبل از ریختن پنیر پیتزا، روی خمیر پیتزا میریزن . مثل سوسیس ، گوشت ، گوجه و فلفل دلمه ای و . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٩

در محاوره به معنای " پسر " به کار میره هم معنی با guy

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

بلافاصله، خیلی سریع هم معنی با in no time و very quickly

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

خوی در زبان کردی کرمانجی و سایر گویش های کردی به معنی نمک است و به این صورت ها نوشته میشه xw� خوی Xwa خوا X� خِ و در زبان پهلوی باستان که با زبان ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥١

Launch به معنی باز کردن یا شروع یک نرم افزار در ویندوز استفاده میشه در آخر نصب یک فایل نصبی گاهی میپرسه نرم افزار رو باز کنم یا نه Launch adobe. . ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥١

جمع آوری ذره ذره اطلاعات، جمع آوری پی بردن به ، فهمیدن. گاهی هم معنی با findout

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

از اوایل . . . . از آوان. . . . مثال As early as 1 b. c. swimming pools were designed for rich people از اوایل قرن یکم پیش از میلاد مسیح استخره ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

هم معنی با this is to. . . . است به معنای : این طور است که . . . این جوری بهتره. . . This is to say . . . . . اینجوری بهتره بگیم که . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

تظاهر به مردن to pretend to be dead. مثال When the bear attacked me, I just dropped down and played dead. To lie motionless on the ground, as ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

از اوایل قرن اول پیش از میلاد مسیح

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

اطلاعیه، هشدار ، هشداری که قبل از وقوع می افتد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

گچان. [ گ َ ] ( اِخ ) نام ایالاتی بود در نواحی خراسان. ظاهراً همان قوچان امروز است. ( اشعار و آثار رودکی تألیف سعید نفیسی ص 150 ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

مهارت های سازمانی انواع مهارت مهارتها به دو گروه مهارتهای فردی: Personal Skills و مهارتهای سازمانی: Organizational Skills تقسیم بندی میشوند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

If you rail against something, you criticize it loudly and angrily He railed against hypocrisy and greed. [V against/at] I'd cursed him and railed a ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

دیری کوئین شرکت رستوران زنجیره ای آمریکایی است، که در سال ۱۹۴۰ توسط جان فرمونت مک کالو تأسیس شد. محصولات ارائه شده : بستنی میلک شیک ساندویچ همبرگر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

بیاج که در برخی لهجه های خراسانی رایج است به معنی بوته تازه رشد کرده خیار و گوجه و . . . است. این کلمه در زبان اردو و پنجابی نیز به معنی دانه استفا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣١

نوعی دسر مشهدی یا خراسانی که با نشاسته، شکر و آب و زعفران و گلاب و خلال پسته و انواع خلال های خوش طعم دیگه ساخته میشه مثل ژله شفافه رنگ زعفرونیش معر ...

پیشنهاد
٣١

Not sea/ find neither hide nor hair به معنای : بدون رد و نشان بودن کسی یا چیزی، گم و گور شدن ، بدون رد و اثری To be unable to see or find a trace o ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

توز یک کلمه از زبان زیبای ترکی است به معنای گرد و غبار ترکمن ها توزان یا توز میگن در زبان مغولی توس یا توز گفته میشه و این کلمه از زبان ترکی وارد ز ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

در خراسان به زردآلوی نارس اخکوک گفته میشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

دوغ در زبان کوردی همان دو یا دوغ هست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

کوچولوها، بچه های خردسال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

کلمه چِلَک [ چ ِ ل َ ] در زبان کوردی کرمانجی به معنای حریص و چشم گرسنه و شکمو به کار میره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

همون کباب لقمه ای هست که تو تابه درست میشه و لای نون سنگک همراه با ریحون و پیاز خورد شده و سس گوجه میپیچن قدیم تو تهران بهش می گفتن کباب دولی یا کب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

freakin "Word used in place of "fucking. "What the freakin hell?!" این کلمه به جای fuking استفاده میشه به معنی لعنتی، فوق العاده، عجیب و . . . ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

Sub - par Sub par used to describe something that is below average, or below what is expected: برای�توصیف�چیزی که کمتر از�حد متوسط�​​یا کمتر از حد� ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

خیانت در پیش است ، جریان خیانکارانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

A phrase that means talking about things that are boring/mundane/annoying یه عبارت عامیانه به معنای دری وری گفتن ، شر و ور گفتن، صحبت های خسته کننده ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

خواستن He wish to know اون میخواد بدونه اون مایله بدونه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

. . . It's not polite to . . . مودبانه نیست It's not polite to point. اشاره کردن با انگشت مودبانه نیست .