پیشنهادهای English with Riehaneh (١٥٦)
در اصلاح به معنای جماع کردن است.
مترادف با beat it buzz off
مترادف با what's your gob?
فیله مرغ سوخاری
وقتی که نقشه طبق برنامه پیش نمیره
شعار لاتین سازمان فائو - سازمان خواروبار کشاورزی ملل متحدهست که به انگلیسی میشه Let there be bread و در کل به فارسی به معنای اینه که صلح و رفاه و آر ...
حشره کش - آفت کش مترادف با pesticide
ما باید حواسمون به چیز های مهم و ضروری باشه We should keep our eyes on the ball
با چیزهای زیاد و مختلفی همزمان دست و پنجه نرم کردن
حق کمیسیون گرفتن در مشاوران املاک و خودرو
to meet someone's gaze یعنی اینکه کسی به شما نگاه میکنه و شما هم در جواب به اون نگاه میکنید
ما مدیونیم
مترادف با bar saloon
به کسی زنگ زدن
وقتی استفاده میشه که کسی شروع به گری کردن کنه
چک مسافرتی
لاک پاک کن
اَسِتون ( پاک کننده لاک ناخن )
مترادف با don't take that tone with me
مترادف با tight
به زور به کسی چیزی را خوراندن نکته ی مهم این است که موقع استفاده از ضمیر برای force - feed ، باید ضمیر را بعد این فعل به کار ببریم نه میانش برای مث ...
مثل سنگ استوار بودن
غده سرطانی
یه نوع بازی که گروهی از افراد که به صورت دایره دور هم نشستند همراه با یه بطری انجام میدن .
مترداف با bachelor party
I am in!!
Someone who was born or live in London
مترادف با =out of nowhere =out of blue =suddenly=unexpectedly
She's in hiding غیبش زده
مترادف see though rose - tined glasses
به همچنین
an assistant
مخفف شده see you later هست
چیپسی که فقط نمکی هست و طعم دیگه ای نداره
سفر کاری
در قدم اول
فلان چیز - چیزی که یا وسیله ای که اسمش را به یاد نمیارین مترادف با thingy
porcelain ظروف چینی
یک نوع غذا رایج در آمریکای جنوبی
اصطاحی است برای تست بارداری دادن refers to the act of taking a pregnancy test
تست خانگی بارداری
طوفان گلوریا طوفان بزرگی بود که بخش زیادی از شمال شرق ایالات متحده را تحت تأثیر قرار داد. این طوفان در سپتامبر 1985 رخ داد
دریل برقی
french pan ماهیتابه ای ضد زنگ و نچسب است که هم برای سرخ کردن و تفت دادن است و تفاوتش با frying pan در این است که frying pan دارای اضلاع شیب دار و کم ...
روزی که دقیقاً شش ماه قبل یا شش ماه بعد از روز واقعی یک فرد متولد شده است
در محاوره give someone a raspberry یعنی انجام دادن این عمل
آلودگی خاک
through no fault of her/his etc. own یعنی او تقصیری نداره
وضعیت جسمانی ضعیف ( به خاطر بیماری )
خوش به حالم مترادف با : good for me