پیشنهادهای قدرت رجوی (١٦)
سهم غیرقانونی
( کشت یا پرورش ) به شکل فشرده
بحث گروهی متمرکز، گفتگوی گروهی متمرکز
انگیزه نامه
نشان، عنوان، جایزه The medal is the highest honour the association can bestow ( =give )
نشان، عنوان، جایزه The medal is the highest honour the association can bestow ( =give )
غیرگفتاری، غیرکلامی
مدیر استخدام، مسئول استخدام
جایزه، پاداش معنای دیگر: به گونۀ رایگان از سوی. . . We stayed in Leeds, courtesy of the Hilton Hotel.
( در بخش مسائل مالی ) هزینۀ چیزی را متقبل شدن، بسنده کردن یا بسنده بودن، هزینۀ چیزی را فراهم کردن
در متن های رسمی به نظرم بهتر است به �سردرگمی� ترجمه شود چرا که معنا را بهتر می رساند و کلمات اضافی با خود ندارد.
رفاه عمومی منفعت عمومی
گسترش to foster good relations between the government and the civil society
( مادۀ قانونی یا حق ) ارج گذاشتن، محترم شمردن، رسمی کردن، درج کردن
مقام مافوق
at the expense of به بهای زیان رسیدن به یا به بهای زیان رساندن به به بهای از دست دادن He built up the business at the expense of his health