تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

در متن های رسمی به نظرم بهتر است به �سردرگمی� ترجمه شود چرا که معنا را بهتر می رساند و کلمات اضافی با خود ندارد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

( در بخش مسائل مالی ) هزینۀ چیزی را متقبل شدن، بسنده کردن یا بسنده بودن، هزینۀ چیزی را فراهم کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

گسترش to foster good relations between the government and the civil society

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

جایزه، پاداش معنای دیگر: به گونۀ رایگان از سوی. . . We stayed in Leeds, courtesy of the Hilton Hotel.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

سهم غیرقانونی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

نشان، عنوان، جایزه The medal is the highest honour the association can bestow ( =give )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

نشان، عنوان، جایزه The medal is the highest honour the association can bestow ( =give )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

رفاه عمومی منفعت عمومی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤١

at the expense of به بهای زیان رسیدن به یا به بهای زیان رساندن به به بهای از دست دادن He built up the business at the expense of his health

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

مدیر استخدام، مسئول استخدام

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

مقام مافوق

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

انگیزه نامه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

( مادۀ قانونی یا حق ) ارج گذاشتن، محترم شمردن، رسمی کردن، درج کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

غیرگفتاری، غیرکلامی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

بحث گروهی متمرکز، گفتگوی گروهی متمرکز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

( کشت یا پرورش ) به شکل فشرده