محسن خادمی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

democratic institutions: نهادهای دموکراتیک

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

democratic experiment: تجربه دموکراتیک

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

democratic legitimacy: مشروعیت دموکراتیک

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

democratic freedoms: آزادی های دموکراتیک

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

democratic process: روند دموکراتیک

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

democratic politics: سیاست دموکراتیک

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

democratic rights: حقوق دموکراتیک

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

democratic state: کشور دموکراتیک

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

democratic structures: ساختارهای دموکراتیک

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

democratic system: نظام دموکراتیک

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

democratic uprising: قیام دموکراتیک

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

demographic changes: تغییرات در ترکیب جمعیت

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

democratic values: ارزش های دموکراتیک

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

demographic data: داده های جمعیتی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

demographic balance: توازن جمعیتی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

demographic shifts: جا به جایی جمعیتی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deniable action: اقدام قابل انکار

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dental office: مطب دندانپزشکی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dependent government: دولت وابسته

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deposit holder: سپرده گذار

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deployment patterns: الگوهای استقرار

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deposit holders: سپرده گذاران

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

depreciated currency: کاهش ارزش پول

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deputy foreign minister: معاون وزیر امور خارجه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deputy defense minister: معاون وزیر دفاع

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deputy health minister: معاون وزیر بهداشت

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deputy for parliamentary affairs: معاون امور پارلمانی مجلس

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deputy of intelligence: معاون اطلاعات

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

destabilizing activities: فعالیت های بی ثبات کننده

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

destabilizing behavior: رفتار بی ثبات کننده

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

destructive actors: بازیگران مخرب

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

decision making body: مرجع تصمیم گیرنده، نهاد تصمیم گیرند ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decisive action: اقدام قاطع

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

decision making process: روند تصمیم گیری

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decisive impact: تأثیر به سزا

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decisive takedown: ضربات قاطع

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

declining arc: قوس افول، قوس نزولی

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

decolonization process: فرآیند استعمارزُدایی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

declericalization: روحانیت زُدایی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decline of marjaiya: افول مرجعیت

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deep burnout: فرسودگی شدید

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deep crisis: بحران عمیق

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decreased military pressure: کاهش فشار نظامی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deep relation: رابطه عمیق

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dedicated revenues: درآمدهای اختصاصی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deep in a mountain: در دل کوه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defense authorization bill: لایحه اختیارات دفاعی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

debt to gdp ratio: نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deceptive approach: رویکرد فریبکارانه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deceptive behavior: رفتار فریبکارانه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decade long isolation: انزوای ده ساله

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deciding borders: حدود تصمیم گیری

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amend: اصلاح کردن، تجدیدنظر کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lost his life: جان خود را از دست داد، جان باخت

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gun battle: نبرد مسلحانه، جنگ مسلحانه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

insurgent group: گروه شورشی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deadly gases: گازهای کُشنده

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

debt market: بازار وام

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deal of the century: معاملۀ قرن [طرح صلح ترامپ]

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dairy sector: بخش لبنیات

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dangerous arms: سلاح های خطرناک

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dangerous behavior: رفتار خطرناک

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

date of expiration: تاریخ انقضا

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

de facto dilution: کمرنگ شدن عملی

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crisis cell: واحد مدیریت بحران

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crisis of legitimacy: بحران مشروعیت

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crippling crisis: بحران فلج کننده

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crisis response: پاسخ به بحران

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

critical component: مؤلفه اساسی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

critical challenge: چالش جدی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

crisis point: نقطه بحرانی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

critical infrastructure networks: شبکه های حساس زیرساختی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

critical energy infrastructure: زیرساخت های کلیدی/حیاتی انرژی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

critical juncture: مقطع حساس

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

critical role: نقش اساسی/حیاتی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crucial duties: وظایف حساس

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

critical link: حلقۀ مهم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cross sectarian elements: عناصر میان فرقه ای

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crowd control equipment: تجهیزات کنترل جمعیت

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crucial element: عنصر حیاتی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crucial efforts: اقدامات مهم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crucial opportunity: فرصت سرنوشت ساز

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crude imports: واردات نفت خام

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crucial role: نقش اساسی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cultural committees: کمیته های فرهنگی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cultural context: بستر فرهنگی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cultural conversations: گفتگوهای فرهنگی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cultural engagements: برنامه های فرهنگی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cultural infiltration: نفوذ فرهنگی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cultural mores: آداب و رسوم فرهنگی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cultural policies: سیاست های فرهنگی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cultural invasion: تهاجم فرهنگی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cultural influence: نفوذ فرهنگی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

currency market: بازار ارز

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

currency devaluation: کاهش ارزش پول

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

currency prices: بهای ارز

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

currency transactions: مبادلات ارزی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

currency exchange network: شبکه مبادله ارز

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

current circumstances: شرایط فعلی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

current discussion: مباحث امروز

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cursory look: نگاه گذرا

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

customs authorities: مقامات گمرک

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

customer access: دسترسی مشتریان

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

customs agents: ماموران گمرکی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cyber actors: دست اندرکاران/بازیگران سایبری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cyber capabilities: توانمندی های سایبری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cyber deterrence: بازدارندگی سایبری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cyber domain: عرصۀ سایبری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cyber espionage operation: عملیات جاسوسی سایبری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cyber industries: صنایع سایبری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cyber means: روش های سایبری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cyber pressure: فشار سایبری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cyber operation: عملیات سایبری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cyber sector: حوزۀ سایبری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cyber threat information: اطلاعات تهدید سایبری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cyber toolkit: جعبه ابزار سایبری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cybersecurity firm: شرکت امنیت سایبری

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

counterterrorism conference: کنفرانس مبارزه با تروریسم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

counterterrorism forces: نیروهای مقابله با تروریسم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

counterterrorism cooperation: همکاری ضدتروریسم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

counterterrorism mission: ماموریت مقابله با تروریسم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

counterterrorism efforts: تلاش های ضدتروریستی، اقدامات ضدترور ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

counterterrorism operation: عملیات ضدتروریسم

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

counting process: فرآیند شمارش آرا

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

counterterrorism troops: نیروهای ضد تروریسم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

counterterrorism policies: سیاستگذاری های مبارزه با تروریسم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

country’s economy: اقتصاد کشور

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

court system: نظام قضایی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

course of change: روند تغییر

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

court’s decision: تصمیم دادگاه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

covert means: روش های پنهان

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coverage period: بازه زمانی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

covert action: اقدام پنهان

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

covert military action: اقدام نظامی مخفی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crafty policy: سیاست حیله گرانه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

covert activities: فعالیتهای پنهانی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

creative diplomacy: دیپلماسی خلاق

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

criminal justice reform: اصلاحات حقوق کیفری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

credit institution: مؤسسه اعتباری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

credible signal: علامت باورپذیر، اشاره ای در خور اعت ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

criminal activities: فعالیت های مجرمانه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

criminal prosecution: پیگرد جزایی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

counterterrorism accomplishment: دستاوردی در مبارزه با تروریسم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corrupt politicians: سیاستمداران فاسد

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corrupt system: نظام فاسد

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corrupting influence: نفوذ فاسد کننده

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corrupting presence: حضور فسادبرانگیز

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corrupters: مُفسدان

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corruption allegation: اتهام به فساد

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corruption charge: اتهام فساد

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cosmic evil: اظهارات خصمانه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corruption on earth: فساد فی الارض

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corruption free government: دولت فسادناپذیر، دولت عاری از فساد

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cost benefit calculus: ارزیابی سود و زیان

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cost to income ratio: نسبت هزینه به درآمد

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

council member: عضو شورا

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

counter pressure policy: سیاست ضدفشار

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cotton cultivation: کشت پنبه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

counter extremism project: پروژه مقابله با افراط گرایی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

counterinsurgency strategy: راهبرد ضدشورش

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

counter pressure campaign: کارزار ضدفشار ِ - [ حدا کثری]

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

consumer needs: نیازهای مصرف کننده[گان]

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

consumer price indices: شاخص های قیمت برای مصرف کننده

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

contagion effect: اثر مُسری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

containment initiative: ابتکار برای مهار ِ[ گسترش بیماری و. ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

contemporary foreign affairs: مسائل خارجی روز

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

contemporary youth: نسل جوان معاصر

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

contemptuousness: حقارت

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

continual disappointment: ناامیدی مداوم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

containment strategy: راهبردِ مهار

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

continuing battle: نبرد دائمی [میان خیر و شر]

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

continued aggression: تداوم حملات

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

contradicting arguments: استدلال های متضاد

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

contradictory announcements: اعلامیه های ضدونقیض

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

continual leadership: رهبری مداوم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

contingents: عوامل

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

contractual relationship: رابطۀ قراردادی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

contributing columnist: ستون نویس

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

contradictory statements: بیانیه های ضدونقیض[روابط بین الملل]

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

control the movement of people: کنترل حرکت مردم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

contradictory reports: گزارش های ضدونقیض

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

controllable crisis: بحران کنترل پذیر

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

controversial election: انتخابات جنجالی

٤ ماه پیش

مدال‌های محسن خادمی