محسن خادمی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reciprocal agreement: قرارداد دوجانبه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

revocable agreement: توافق/قرارداد قابل فسخ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

revocation of an agreement: فسخ/لغو قرارداد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

concerted diplomatic pressures: فشارهای دیپلماتیک هماهنگ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oil concession: امتیاز نفتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dry combat submersible: شناورِ غوطه ورِ رزمیِ خشک ( DCS ) ن ...

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arms control agreement: قرارداد/توافقنامه کنترل تسلیحات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arrive at an agreement: به توافق رسیدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be in agreement with: هم عقیده بودن با، نوافق بودن با

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

break an agreement: قراردادی را نقض کردن، پیمان شکنی کر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cast iron agreement: قرارداد/توافقنامه سفت و سخت، تغییرن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cease fire agreement: توافق آتش بس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clandestine agreement: توافق/قرارداد سری، محرمانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

commercial agreement: قرارداد تجاری/بازرگانی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

conclude an agreement: قرارداد بستن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cozy agreement: قرارداد دوستانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cultural agreement: موافقتنامه فرهنگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

domestic agreement: قرارداد/توافق داخلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

enter into an agreement: قرارداد بستن، منعقدکردن قرارداد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

european monetary agreement: موافقتنامه پولی اروپا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

executive agreement: موافقتنامه اجرایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

extension of agreement: تمدید[مدت]قرارداد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

first phase of agreement: اولین مرحلهٔ توافق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hammer out an agreement: با مشکلات زیاد به توافق رسیدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cross domain warfare: جنگِ بین حوزه ای

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gulf of oman: دریای عمان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

strait of hormuz: تنگهٔ هرمز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strategic choke point: گلوگاه راهبردی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gulf of aden: خلیج عدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

red sea: دریای سرخ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

polio room: اتاق واکسیناسیونِ فلج اطفال

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sixth generation warfare: جنگ نسل ششم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

contactless warfare: جنگ غیرتماسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grey war: جنگ خاکستری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

new warfare: جنگ جدید

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

next generation warfare’: جنگ نسل بعدی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ambiguous warfare: جنگ مبهم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

irregular warfare: جنگ نامنظم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non linear warfare: جنگ غیر خطی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

main battle tank: تانک اصلی میدان نبرد ( MBT ) - تا ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

توصیه عملی: Practical advice

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

missile trajectory: مسیر حرکت موشک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rhetorical device: ابزار بلاغی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

human barrier: دیوارِ انسانی، سد انسانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دیوار انسانی: human barrier

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

authoritarian country: کشور خودکامه/مستبد

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lieutenant prosecutor: معاونِ دادستان

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

parainstitutional: فرا نهادی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social contagion: سرایتِ اجتماعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

human hub: کانون انسانی، مرکز انسانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ocean accounting: حسابداری اقیانوس - حسابداری اقیان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

artillery rocket: را کت توپخانه ای

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

artillery system: سامانۀ توپخانه ای

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

asian powers: قدرت های آسیایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

asia bound flights: متکی به پروازهای آسیایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

asian republics: جمهوری های آسیایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aspirational document: سند انگیزه بخش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

assassination by poison plots: عملیات مسموم سازی و قتل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

assert dominance: نشان دادن برتری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

assistance program: برنامه کمک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

assistance programs: برنامه ها در زمینه کمک رسانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

associated restrictions: محدودیت های همراه ( مرتبط )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

asymmetric naval presence: حضور نامتقارن دریایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

asymmetric naval reach: برد نامتقارن دریایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

asymmetric proxy warfare: جنگ نیابتی نامتقارن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

asymmetric way of war: شیوۀ جنگی نامتقارن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

asymmetric warfare tactics: تاکتیک های جنگ نامتقارن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

atheist revolutionary ideologies: ایدئولوژی های انقلابی خداناباور ( ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

de baathification: بعثی زدایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

independence of action: استقلالِ عمل

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

network deterrence: بازدارندگیِ شبکه ای

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تمرکز محلی: local anchoring

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

local anchoring: تمرکز محلی، همبستگی محلی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abandoned goods: کالای متروکه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that's the aim: هدف همینه!

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't be blue: ناراحت نباش، غمگین نباش، افسرده نبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mental map: نقشۀ ذهنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arab nationalist governments: دولت های ناسیونالیست عرب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arab political culture: فرهنگ سیاسی عرب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arab seminarians: طُلاب عرب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arab shia: اعرابِ شیعه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arab support: حمایت اعراب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arab territorial blocs: بلوک های عرب نشین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arab world: جهان عرب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arabic language media: رسانه های عرب زبان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arabic language publications: نشریات عرب زبان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arab majority areas: مناطق عمدتاً عرب نشین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arbitrary deadlines: ضرب الاجل های خودسرانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

area of expertise: زمینه تخصص، حوزهٔ کاری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

area of operation: منطقهٔ عملیات، حوزهٔ عملیاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arena of action: حوزهٔ عملیاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

armed drone: پهپاد مسلح

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

armed groups: گروه های مسلح

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

armed response: پاسخ نظامی ( مسلحانه )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

armed personnel: پرسنل مسلح

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

armed sectarian proxies: گروه های نیابتی فرقه ای مسلح

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

armed uprising: قیام مسلحانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arming of proxies: تجهیز نیروهای نیابتی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

armored combat vehicle: نفربر زرهی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

armored forces: نیروهای زره پوش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arms control association: انجمن کنترل تسلیحات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arms activity: فعالیت تسلیحاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arms control negotiations: مذاکرات کنترل تسلیحات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arms expert: کارشناس تسلیحات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arms exchange: تبادل تسلیحاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arms restrictions: محدودیت های تسلیحاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arms production infrastructure: زیرساخت های تولید تسلیحات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arms sanctions: تحریم های تسلیحاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arms shipment: ارسال سلاح

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arms sale: فروش سلاح

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arms transactions: معاملات تسلیحاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arms transaction: معامله تسلیحاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arms transfer: انتقال تسلیحات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arms warehouse: انبار تسلیحات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

army air force commander: فرمانده نیروی هوایی ارتش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

array of sanctions: مجموعه ای از تحریم ها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arsenal of missiles: زرادخانه موشکی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arsenal of rockets: زرادخانه راکتی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

absence without leave: غیبت غیرموجه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

absolute loose: از بین رفتن کامل کشتی یا کالای آن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

absolute total loss: خسارت مطلق، از بین رفتن کامل کالا ی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

military standoff: بن بستِ نظامی

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

container stripping: عملیات تخلیۀ کالا از درون کانتینر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

case based reasoning: استدلالِ مبتنی بر مورد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

positional war: جنگ موضعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nagorno karabakh: قره باغِ کوهستانی

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

antitank: ضد تانک

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anti tank missile: موشک ضدتانک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti western animosity: خصومت ضدغربی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti virus measures: اقدامات مبارزه با ویروس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arab peace initiative: ابتکار صلح عربی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti western currents: جریان های ضدغربی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

apocalyptic websites: وبسایت هایی با موضوعات آخرالزمانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti zionism: ضد صهیونیسم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti western countries: کشورهای ضدغربی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti western indoctrination: تبلیغات ضدغرب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

apparent causes: آشوب های بزرگ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

apparent success: موفقیت آشکار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

appearance of power: نمود قدرت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

appetite for war: میل به جنگ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

application of sanctions: اعمال تحریم ها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

appointees: منصوبان، افراد منصوب، گماردگان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

appointment process: روند انتصاب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arab capitals: پایتخت های عربی، دولت های عرب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arab countries: کشورهای عربی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

al qaeda in the arabian peninsula: شاخۀ القاعده در شبه جزیره عربستان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arab governments: دولت های عربی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arab lands: سرزمین های عربی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arab leaders: رهبران عرب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arab league summit: نشست اتحادیۀ عرب

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bulbous bow: حُبابیِ سینه ( کشتی ) - این زائده ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

compatriot policy: سیاست هم میهنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

riigikogu: مجلس استونی ( ریگیکوگو )

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

relational capital: سرمایۀ رابطه ای

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

content farm: "مزرعۀ محتوا" - در دنیای اینترنت، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

content mill: " آسیابِ محتوا" - به مزرعه محتوا م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti riot function: نقش ضدشورش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti semitic books: کتاب های ضد یهودی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti semitic literature: ادبیات ضدیهودی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti semitic discourse: گفتمان یهودستیزانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti semitic propaganda: تبلیغات ضدیهودی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti semitic statements: اظهارات یهودستیزانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti semitic writer: نویسنۀ ضدیهودی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti semitic trends: گرایش های یهودستیزی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti ship missile: موشک ضد کشتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti shipping and drone capabilities: توانمندی های موشکی و پهپادی ضدکشتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti status quo agenda: برهم زدن وضع موجود

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti regime activists: فعالان مخالف رژیم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti regime campaigns: کارزارهای ضدرژیم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti regime chants: شعارهای ضد رژیم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti regime figures: چهره های ضدرژیم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti regime intellectual: روشنفکر ضد رژیم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti regime language: ادبیات ضدرژیم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti regime resentment: نارضایتی از رژیم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti regime movement: حرکت ( جنبش ) ضدرژیم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti religious authoritarian empires: امپراتوری های خودکامه ضددینی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti resistance: ضد مقاومت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti regime websites: وب سایت های ضد رژیم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti riot forces: نیروهای ضد شورش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

full dress agent: نمایندهٔ رسمی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intelligence agent: مأمور اطلاعات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plain clothes agent: مأمورمخفی

١ سال پیش

مدال‌های محسن خادمی